تحقیق مقاله فولکور

تعداد صفحات: 321 فرمت فایل: word کد فایل: 5837
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله فلسفه و اخلاق
قیمت قدیم:۳۵,۱۰۰ تومان
قیمت: ۳۲,۱۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله فولکور

    فولکور چیست؟

    «این کلمه را نخستین بار ویلیام، جی، تامس W.J.Thoms باستان‌ شناسی انگلیسی (در گذشته به سال 1885 م) وضع کرد و‌آن را طی نامه‌ای با امضای مستعمار آمبروز مرتون «Ambrose.Merton» در نشریّه انجمن ادبی لندن در تاریخ 22 اوت 1846[1] به چاپ رساند. وی در توضیح این اصطلاح تاکید داشت که مطالب و موضوعاتی «از قبیل عادات و آداب و مشاهدات و خرافات و ترانه‌ها و اصطلاحات و غیر از اینها باید از ادوار قدیم تدوین شود» تا هم در آینده پژوهشگران بتوانند از این طریق به اطلاعات مورد علاقه خود دست یابند و همچنین بدین وسیله بتوان از زوال و فنای آثار و اندیشه‌ها و ادبیات عامّه، جلوگیری کرد.»[2]

    برای آنکه تعریف صحیحی از فولکلور کرده باشیم ابتدا باید بگوئیم که لفظ «فولک» یا مردم می‌تواند به دسته‌ای از مردم از هر طبقه و گروهی که می‌خواهد باشد اطلاق شود، بشرط آن که آنان لا اقل در یک چیز با هم مشترک باشند. این وجه اشتراک می‌تواند شغل متشابه، دین مشترک، زبان واحد، و غیره باشد. اما آنچه مهم است آنست که این گروه به هر ترتیب که فرم گرفته باشد باید سنت‌ها و رسومی خاص داشته و آن را از خود بداند.

    افراد گروه نباید لزوماً یکدیگر را بشناسند، اما همه‌ی آنها باید آن رسم و سنّت و چیزی را که با هم مشترک دارند آگاه یا ناخودآگاه دانسته و باید توسّط آن رشته به هم مربوط باشند. آن رشته از سنن و آداب را که به آن اجتماع، شخصیّت و هویّت و موجودیّت مخصوص خودش را می‌دهد، فولکلور می‌نامیم.»[3]

    «کلمه فولکلور مرکّب است از دو  جزء «فولک» Folk و «لر» Lore که جزء اول را در فارسی به مردم، توده، عامه، خلق و عوام ترجمه کرده‌اند و بخش دوم را به دانش، آگاهی، دانستنی، معلومات، حکمت و کلماتی ازین گونه برگردانده‌اند. روی هم رفته مترجمان پارسی زبان در برابر فولکلور، اصطلاحات فرهنگ مردم، فرهنگ توده، دانش عوام، حکمت عامیانه، فلسفه عوام، معرفت عامه، دانستنیهای عوام، فرهنگ عامه، فرهنگ قومی، آداب و رسوم و اعتقادات عامه، اخلاق عامیانه، توده‌شناسی و عباراتی ازین قبیل آورده‌اند. هنوز بین این مترجمان توافقی دیده نشده که تنها یک اصطلاح را برگزینند و به این اختلاف آرا خاتمه دهند.[4]

    در تعاریف گوناگونی که از فولکلور شده است، در مجموع، قلمرو آن بسیار وسیع به نظر می‌رسد. در فرهنگ اصطلاحات ادبی جهان از جوزف شیپلی که در سال 1955 میلادی، منتشر شده است، پس از بحث درباره‌ی پذیرش واژه‌ی فولکلور از سوی کشورهای مختلف، می‌نویسد: در فرانسه و اسکاندیناوی، فولکلور برای موضوعاتی از قبیل شکل‌های خانه‌های سنتی، اعمال کشاورزی، شیوه‌های مربوط به بافتنی‌ها و منسوجات و دیگر جنبه‌های فرهنگ مادی که معمولاَ به انسان شناسی اختصاص دارد، به کار برده می‌شود. در انگلستان، این لفظ، به سنت‌های شفاهی یا کتبی مردم و اظهارات و عبارات در زیبایی‌شناسی سنتی، منحصر می‌شود. سپس می‌افزاید: به نظر می‌رسد هیچ اختلافی نباشد در این که این اصطلاح، شامل همه‌ی انواع آوازها و ترانه‌های باستانی، قصه‌های کهن، خرافه‌ها، افسانه‌های محلی، ضرب‌المثل‌ها و معماها شود.[5]

    اما، قلمرو فولکلور یا دانش عامه، به همین جا محدود نمی‌شود. صادق هدایت، می‌نویسد: «امروزه فلکلر توسعه شگفت‌آوری به هم رسانیده، ابتدا محقّقین فلکلر، فقط ادبیات توده مانند: قصه‌ها، افسانه‌ها، آوازها، ترانه‌ها، مثل‌ها، معماها، متلک‌ها و غیره را جستجو می‌کردند. کم کم تمام سنت‌هایی که افواهاً آموخته می‌شود و آنچه مردمان در زندگی خارج از دبستان فرا می‌گیرند جزو آن گردید. چندی بعد جستجوکنندگان اعتقادات و اوهام، پیشگویی راجع به وقت، نجوم، تاریخ طبیعی، طب و آنچه دانش توده نامیده می‌شد مانند گاهنامه، سنگ‌شناسی، گیاه‌شناسی، جانورشناسی و داروهایی را که عوام به کار می‌بردند به این علم افزودند. سپس اعتقادات و رسومی که وابسته به هر یک از مراحل گوناگون زندگی مانند تولد، بچّگی، جوانی، زناشویی، پیری، مراسم سوگواری،جشن‌های ملّی و مذهبی و عاداتی که مربوط به زندگی عمومی می‌شود، از جمله، تمام پیشه‌ها و فنون توده، جزء این علم به شمار آمد، زیرا هر پیشه ای ترانه‌ها و اوهام و اعتقادات مربوط به خود را دارد، مثلاً فلکلر شکار یا ماهیگیری جداست و هر شغلی ممکن است نزد محقّق این فن بایگانی علیحده داشته باشد، همچنین کتاب‌هایی که از دست توده مردم بیرون آمده مانند: بهرام و گلندام، خاله سوسکه، عاق والدین و غیره باید جمع‌آوری و مطابق تاریخ طبقه‌بندی شود.»[6]

    وقتی که از فولکلور ملّتی سخن به میان می‌آید، سخن از افسانه‌ها، ترانه‌ها، عقاید، آداب و رسوم، مذهب، گویش‌ها، ضرب‌المثل‌ها، چیستان‌ها، بازی‌ها و هزاران پدیده‌ی دیگر اجتماعی است که بازگوکننده‌ی شیوه‌ی واقعی زندگی، اندیشه و احساسات آن مردم است. در حقیقت، دنیای فولکلور، دنیای واقعی توده‌هاست؛ توده‌های مردمی که از دیر باز زیسته‌اند، اندیشیده‌اند، خندیده‌اند، گریسته‌اند، شکست خورده‌اند، پیروز شده‌اند، نیایش کرده‌اند و عاصی شده‌اند، سپس در همان دنیای شگفت‌انگیز مرده‌اند؛ در حالی که همه چیز خود را چون یادمان و یادگاری گرانبها و مقدّس به نسل‌های پس از خود سپرده‌اند و نسل‌های نسل بدین شیوه روزگارگذرانده‌اند.[7]

    سی اس برن (C.S.Burn)، در مقاله‌ای، فولکلور را چنین تعریف می‌کند: «فولکلور، درواقع نحوه جهان‌بینی و روان‌شناسی انسان عامی و اندیشه او در باب فلسفه،دین، علوم، نهادهای اجتماعی، تشریفات و جشنها، اشعار و ترانه‌ها، هنرهای عامیانه و ادبیات شفاهی است.»[8]

    «آنچه مسلم است قلمرو فولکلور علاوه بر ادبیات شفاهی، آداب، رسوم و معتقدات عامیانه، شامل تمام علوم، هنرها، تکنیکها، صنایع و حرفه‌های توده مردم نیز می‌شود.

    قلمرو فرهنگ عامه گسترده است. ذهنیات هر فرد از باورها، پندارها، اندیشه‌ها و سخن وادب عامه انباشته است. بسیاری از تدابیری را که انسان برای برآوردن نیازهای اولیه خود از قبیل تهیه پوشاک و خوراک و ابزار کار و مسکن به کار می‌گیرد و سهم عمده‌ای از آنچه را که برای گذران اوقات فراغت در نظر دارد و بخشی از رفتار اجتماعی، مثل آداب رفت و آمد، آداب سفره، نشست و برخاست، خیز و خفت، دید و بازدید، تعارفات، مراسم و آداب زندگی از زادن تا مردن، همه اینها گوشه‌ای از فرهنگ عامه را تشکیل می‌دهد. اصولاَ «تصوّر این که فردی در جامعه بتواند بدون تکیه بر فرهنگ عامه زندگی کند، محال می‌نماید».[9]

    برای دریافت زمینه و قلمرو فرهنگ مردم، بجاست به نظریه «سی.اس.برن» در همان مقاله، اشاره شود. وی معتقد است «موضوعاتی که به نام فولکلور بررسی می‌شوند در سه مقوله اصلی و چندین مقوله فرعی قرار می‌گیرند:

    الف: باورها و عرف و عادات مربوط به زمین و آسمان، دنیای گیاهان و روییدنیها، دنیای حیوانات، دنیای انسانی، اشیای مخلوق و مصنوع بشر، روح و نفس و دنیای دیگر، موجودات مافوق بشر (ربّ النّوعها و ربّه النّوعها و غیره) غیبگویی و معجزات و کرامات، سحر و ساحری، طب و طبابت.

    ب: آداب و رسوم مربوط به نهادهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، شعائر و مناسک زندگی انسان، مشاغل و پیشه‌ها، گاه شماری و تقویم و جشنها، بازیها و سرگرمیها اوقات فراغت.

    ج: داستانها و ترانه‌ها و ضرب‌المثلها، داستانها (حقیقی و سرگرم کننده)، ترانه‌ها و تصنیفها، مثلها، متلها و چیستانها…»[10]

    «فولکلور یا دانش عوام، دانستنی‌های توده، فرهنگ مردم – یا هر چه دیگرش که بنامیم شامل می‌گردد بر: اساطیر، افسانه‌ها، قصّه‌ها، شوخی‌ها، ضرب المثل‌ها، معماها، آوازها، طلسمات، دعاها، لعنت‌ها، قسم‌ها، اهانت‌ها، حاضر جوابی‌ها، طعنه‌ها و سرزنش‌ها، انواع اذیت کردن‌ها، اصطلاحات مشروب خواران، تپق زدن‌های زبان و اصطلاحاتی که برای ممارست در گفتن بکار می‌رود (سه‌شب سه‌شنبه شمس‌الدین سه‌شیشه شراب می‌خورد)، سلام‌ها و درودها، اصطلاحات خداحافظی.

    این علم، هم چنین شامل است بر رسوم عامه مثل رسوم مربوط به زایمان، ختنه سواران، عروسی، مرگ و تشییع جنازه، حمام رفتن به مناسبت‌های مختلف و رسوم مربوط به آن، رقص‌های محلی، نمایش‌های محلی بومی، هنرهای دستی محلی، اعتقادات خرافی، زبان عامیانه، تشبیهات عامیانه (سفید مثل گچ دیوار، یک طویله‌خر)، اصطلاحات مجازی عامیانه (پوستش را کند، پدرش را سوزاند)، اسامی و القاب اشخاص و نواحی (حسن کچل، علی بی‌دماغ و غیره) شعر عامیانه از اشعار عاشقانه گرفته تا حماسه، نوشته‌های روی قبور، یادگاری‌های روی دیوار حمام و خانه‌ها و خیابان‌ها، شعرهای بی‌معنی، بازی‌های اطفال و اشعار و وزن‌هائی که در حین بازی می‌خوانند و می‌سرایند (گرگم و گله می‌برم… جم جمک برگ خزون … اتل متل توتوله..)، انواع پشگ انداختن برای انتخاب یک نفر یا بیرون کردن یک نفر از دائره بازی، آوازها و شعرهائی که بچه‌های خرسال می‌خوانند (دس دسی باباش میاد)، طب عامیانه، نام‌های محلی جانوران و پرندگان و اعتقادات در مورد آنها، گاه شماری عامیانه.

    به صورت بالا می‌توان مسائل زیر را نیز اضافه نمود: بازی‌های بزرگ سالان (الک دولک، سه قاب ریختن و غیره)، اداها و ژست‌ها، اعتقادات عامیانه مذهبی مثل دعاها، صلوات فرستادن‌ها (موقع و نحوه آن)، مراسم سوگواری در تعزیه و روضه‌خوانی، مسافر از زیر قرآن رد کردن، شیطان را لعنت کردن، عمر سوزان و غیره. و نیز شوخی‌های دستی و یدی، زبان‌شناسی عامیانه (که مثلاَ بیابان را مرکّب ازبی+آب بدانند بمعنای جای خشک). اغذیه مختلف و نحوه و موقع پختن آن مثل آش رشته، آش نذری، شله زرد،‌آش پشت پا. طرز ساختن آب انبار و طویله و قلعه‌های دهاتی، لباس‌های محلی و طبقاتی و نقش ها و شکل آن‌ها، صداهائی که برای فرمان دادن به حیوانات در می‌آورند (مثل چخ برای فرار دادن سگ، هش برای ایستاندن خر و سوت‌زدن برای آب دادن ستوران). جملات و اصطلاحاتی که پس از عطسه و آروغ و سایر صداهای مربوط به بدن گفته می‌شود (صبر آمد، عافیت باشد). مراسم مربوط به جشن‌ها و اعیاد و سوگواری‌ها مثل مراسم شب چهارشنبه سوری، سفره هفت‌سین، سیزده بدر. آداب و رسوم زندگی و برداشتن محصول، اصطلاحات مربوط به حرف و صنایع گوناگون و پیشه‌وران و غیره.

    صورت بالا فقط شامل طرح و نمونه‌ای از مسائل مربوط به فولکلورست و بهیچ‌وجه تمام مسائل و بخش‌ها را در بر ندارد.»[11]

    فولکلور (فرهنگ عامه) دارای چه ویژگی‌هایی است؟ آندره و ارایناک که فرهنگ عامّه را با بقایای تمدن سنّتی یکسان می‌شمرد، سه ویژگی برای آن قایل بود:

    از عناصر متعلق به تمدن باستانی تشکیل شده است؛[1] یعنی متعلق به گذشته است و ریشه در گذشته‌ی تاریخی جامعه دارد[2] و فقط در جوامع متمدن یافته می‌شود.[3]

    هیچ شیوه‌ی انتقال به صورت علمی را نمی‌پذیرد. پس هر نوع نظریه‌ پردازی و تعبیه‌ی قوالب نظری درباره‌ی آن نابجاست[4]. به عبارت دیگر، فاقد زیربنای علمی و تشکیلاتی منظم است[5] و «دارای هیچ گونه روش علمی و استدلال منطقی نیست و در مجامع رسمی، جایی ندارد.»[6]

    «دارای نوعی تسری (بدون آمیختگی) بر عناصری در تمدن جدیدتر است»[7] و تأثیری نسبی از فرهنگ و تمدن نو می‌یابد.[8]

     

    چنان که گذشت، یکی از ویژگی‌های فولکلور، نگنجیدن آن در قالب‌های علمی و تطبیق نکردنش با موازین علمی و منطقی جامعه است. «وان ژنپ» نیز همین ویژگی را برای فولکلور ذکر می‌کند و معتقد است باورها و اعمال فولکلوریک بر حسب عادت و تقلید و سرگرمی صورت می‌گیرد؛ مانند مراسم و باورهای مربوط به تولد، ازدواج، مرگ و میر و آداب خوراک و پوشاک در جشن‌ها و همچنین آوازها و قصه‌ها.[20] البته نباید این موضوع را از نظر دور داشت که یکی از عوامل گرایش و اعتقاد به باورها و اعمال مربوط به فرهنگ عامه، این است که بسیاری از آن‌ها، در طی روزگاران، در اعماق ذهن و ضمیر ناخودآگاه ما تثبیت شده و ریشه دوانده‌اند و بنابراین یک حس همراه با خوف و ترس را در ما بر می‌انگیزند.

    دانش توده، متعلق به مردم است و خاستگاه مرد می‌دارد و نباید آن را دانشی رسمی به شمار آورد. دکتر محمد جعفر محجوب در مقاله‌ای می‌نویسد: در برابر هر یک از رشته‌های دانش یا هنر رسمی، یک رشته‌ی دانش یا هنر عوامانه نیز وجود دارد. این دانش‌ها در میان مردم پدید آمده و در آغوش ایشان پرورش یافته است و زاده‌ی فکر و طبع ساده‌ی مردمی است که برای کسب علم و ترقی دادن دانش به مدرسه نرفته و مکتب ندیده‌اند.[21]

    در فرهنگ علوم اجتماعی جولیوس گولد، ذیل عنوان folk culture فرهنگ عامیانه می‌خوانیم: فرهنگ عامیانه، به شکل خالص، فرهنگی است که جلوه‌های رفتاری آن، به شدّت شخصی، مبتنی بر عرف و مبتنی بر خویشاوندی است و به طور غیر رسمی و سنتی و از طریق «مقدّسات، کنترل می‌شود و این فرهنگ، بر بنیاد میراث شفاهی، تکیه دارد.»[22]

    فرهنگ اصطلاحات ادبی جهان، از شیپلی، سنتی بودن را ویژگی اصلی فولکور می‌خواند و در ادامه، توضیح می‌دهد: اشخاصی که زندگی‌شان، بیشتر متأثر از دیدگاه فولکوریک است، هیچ فضیلت و هنری در قوّه‌ی ابتکار نمی‌بینند. قدیمی و کهنه، همیشه،  معتبر است و بدون پرسش، به خاطر سن و قدمت، پذیرفته می‌شود. هوا، به وسیله‌ی ضرب‌المثل، پیش‌بینی می‌شود، بیماری‌ها با روش‌هایی که از گذشتگان به جا مانده، درمان می‌گردد تا روش‌های بیمارستانی (و علمی)؛ محصولات در روشنایی و تاریکی ماه، رشد می‌کنند، نه بر اساس آنچه که در آگهی‌های کشاورزی گفته می‌شود؛ ترانه‌های قدیمی، قصه‌ها و افسانه‌های باستان، مرجح هستند.[23]

    «اندیشه عامه، در قید و بند چارچوبها و قالبها محصور نمی‌ماند. رها و آزاد است، متحرک و پویاست. همیشه در حال تحول است و با شرایط تازه زندگی سازگاری دارد. فرهنگ رسمی در درون تارهایی که خود تنیده است محصور می‌ماند و به این جهت گرفتار رکود و خمودگی می‌شود. ولی فرهنگ عامّه همگام با جامعه متحوّل شده و در جویبار زمان جریان دارد.

    فرهنگ مردم، به شخصی یا گروهی وابسته نیست. نمی‌توان گفت آن را فرد یا شخص معیّنی پیدا کرده و به دیگران عرضه داشته است. اصالت آن در همین نکته است که فرد خاصّی نمی‌تواند خود را موجود و سازنده بخشی از کردار و پندار عامه بداند. فرهنگ عامّه، ریشه،در گذشته‌های دور دارد و با سنتها و ارزشهای بشری که به تجربه پیوسته و نیکی و برجستگی آن به ثبوت رسیده، همراه است. آنها را با اوضاع و موقعیتهای تازه و با نیازها و خواسته‌های عامه مردم زمان ما هماهنگ و همگام می‌سازد. فرهنگ عامّه مجموعه تجربیّات و تفکرات بشر در طی قرون و اعصار است و همین تجربیات و آداب و سنتهای مرسوم یک جامعه است که به آن جامعه شخصیّت و هویّت و موجودیّت می‌بخشد.»

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله فولکور

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت