تحقیق مقاله عصر محنه در تمدّن مسلمانان

تعداد صفحات: 23 فرمت فایل: word کد فایل: 2922
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله تاریخ
قیمت قدیم:۵,۳۰۰ تومان
قیمت: ۳,۲۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله عصر محنه در تمدّن مسلمانان

    بررسى تاریخ جریان‏هاى فکرى نقش مهمى در شناختِ تحولاتِ سیاسى و اجتماعى تاریخ اسلام ایفاء مى‏کند. معتزله یکى از مهمترین گرایش‏هاىِ فکرى قرون اولیه اسلامى هستند که ویژگى برجسته ایشان عقل‏گرایى آنها بود. ایشان که نقش به‏سزایى در بارورى اندیشه اسلامى بازى کردند در بخشى از عصر عباسیان یعنى دوران خلافتِ مأمون، معتصم و واثق به عنوانِ ایدئولوژى حاکم بر مخالفانِ خود که عمدتا فقها و محدثان اهل سنت بودند سخت‏گیرى آغاز کرده و با ابزار قدرت، سعى در اشاعه تفکر خود نمودند که واکنش‏هایى در پى داشت. دوره مورد بحث که به «محنه» معروف گشت موضوع بررسى مقاله حاضر است.

     

    واژه‏هاى کلیدى: عباسیان، مأمون، معتصم، واثق، معتزله، محنه، اهل حدیث، فقها.

     

    مقدمه

     

    محنه یا محنت، عنوانى است که اکثر نویسندگان و مورخانِ متقدم و متأخر، براى محاکم تفتیشِ عقاید عصر مأمون، معتصم و واثق به کار مى‏برند. این دوره، عموما دامن‏گیر فقها و محدثانِ اهل سنت شده و بدین خاطر جمهور اهل سنت، آن را شرّ و بلایى براى اسلام و مصیبتى براى مسلمین مى‏دانند.1 محنه، پى‏آمدهاى دیگرى نیز در پى داشت که چندان توجهى بدان نشده است و کسانى که در نوشته‏هاى خود بدان اشاره کرده‏اند، بدون بررسى علل و عواملِ ایجاد آن، تنها به سیر حوادث تاریخى توجه داشته‏اند.

     

    با نگاهى به تاریخ، روشن مى‏گردد که تفتیش عقاید انگیزیسیون سابقه‏اى طولانى دارد و از دوره‏ى باستان به یادگار مانده است، و یادآور شکنجه‏هاى هولناک، کتاب‏سوزان، در آتش افکندن جسم مردم و مهم‏تر از همه، در هم شکستن روح و عزّت انسان‏ها و به سخره گرفتن فکر و آزادى‏شان است.2

     

    وقتى سخن از تفتیش عقاید به میان مى‏آید، آدمى بى‏اختیار، قرون وسطاى اروپا را به یاد مى‏آورد، و این سؤال مطرح مى‏شود که آیا محنه و جریان آن، نوعى تفتیش عقاید بود؟ آیا بین آن‏چه در اروپاى مسیحى گذشت با آن‏چه در عصر عباسى روى داد، شباهتى وجود دارد؟

     

    این دوره، با صدور حکمى از جانب مأمون، که به معتزله اجازه مى‏داد تا به تفتیش عقاید مردم پرداخته، هر کس از قضات، محدثین و کارکنان دیوان که به خلق قرآن مخلوق و محدث بودن قرآن معتقد نبود را از مشاغلِ خود اخراج نمایند؛ آغاز گردید.3

     

    اکثر پژوهش‏گرانِ معاصر که در نوشته‏هاى خود، اشاره‏اى به این جریان نموده‏اند، از آن با عنوان نوعى تفتیش عقاید نام برده‏اند. نویسنده‏ى کتاب عصرالمأمون از محنه، با عنوان دادگاهِ تفتیش عقاید نام مى‏برد.4

     

    فیلیپ حتّى در این زمینه مى‏نویسد:

     

    قضیه‏ى خلق قرآن، محک عقیده‏ى مسلمانان شد و قاضیان نیز باید شخصا این امتحان را مى‏گذرانیدند، که این خود نوعى تفتیش عقاید بود و همه‏ى کسانى را که منکر این عقیده بودند به محاکمه مى‏کشیدند... .5

     

    هم‏چنین دکتر مشکور آورده است:

     

    اداره‏ى ویژه‏اى به نام محنه که گونه‏اى انگیزیسیون بود، تأسیس شد و عده‏اى از علما براى بازجویى، به آن احضار شدند.6

     

    پژوهش‏گران غربى که به بررسى این دوره علاقه نشان داده‏اند، این مقطع از تاریخ اسلام را دوره‏ى تفتیش عقاید مى‏دانند.7 تفتیش عقاید در جهان اسلام، تنها به این مورد، محدود نمى‏شود بلکه در عصر اموى نیز اقداماتى در زمینه‏ى مقابله با عقایدِ تشیع صورت گرفته بود، ولى باید اذعان نمود که محاکمِ محنه، نخستین محکمه‏هاى منظم، در تاریخ اسلام مى‏باشند که براى محاکمه‏ى مخالفان و سرکوب ایشان توسط دستگاه خلافت عباسى، ایجاد شد.

     

    معناى لغوى و سیر تاریخى محنه

     

    محنه در لغت به معنى آزمایش، بلیّه، بلا، داهیّه، آفت، فتنه، سختى و... مى‏باشد،8 مانند سختى و شکنجه‏اى که پیروان على علیه‏السلام و اهل بیت علیهم‏السلام ، دچار آن شدند.9 هم چنین از کلمه‏ى محنه،10 آزمون یا محاکمه، آزردن، ضایع کردنِ شخصیّت، شلاق زدن، تهدید کردن نیز استنباط مى‏شود.11

     

    محنه در معناى دیگر، به آزمون عقیده‏ى قضات، شهود و محدثین، با قوانین و سؤالاتِ کلامى نیز گفته مى‏شود و12 اسمى شده براى عملِ تفتیش و آزمون عقیده‏ى قضات و شهود و محدّثین، در امر محدث و مخلوق بودن یا ازلى و قدیم بودن قرآن.13

     

    منظور از محنه در این‏جا، عبارت از دستگاه تفتیش عقایدى است که با هم‏کارىِ معتزله، توسط مأمون در اواخر حکومتش، براى امتحان مخالفانِ عقیده‏ى رسمىِ حکومت به وجود آمد و تا زمان روى کار آمدن متوکل، ادامه یافت.

     

    با توجه به گزارش‏هاى منابع موجود، مأمون در سال 212 قمرى نظریه‏ى مخلوق بودنِ قرآن را اعلام کرد و قائل به مخلوق بودن آن شد، ولى به این علت که زمینه مساعد نبود، به اعلام و تبلیغ رسمى آن اقدام نکرد. او نیاز به زمان داشت تا رسما عقیده‏ى خود را در این مورد ابراز نماید. بالاخره مأمون در اواخر حکومت خود، چهار ماه قبل از مرگش، طى نامه‏اى که به بغداد فرستاد، آن را رسما اعلام و قواى حکومتى و لشکرى خود را، براى پیش‏برد آن به کار بست. این جریان مخالفان این عقیده و حتى کسانى که در مقابل آن سکوت کرده بودند را به سختى و گرفتارى دچار ساخت. این جریان، با تبعیّت معتصم و واثق، تا سال (234 ق) ادامه یافت.14 منابع تاریخى رسمیت عقیده‏ى خلق قرآن را، در ذیل حوادثِ سال 218 ق، ذکر کرده‏اند.

     

    مأمون از زمان اعلام این دستور تا زمان مرگش، در بغداد حضور نداشت و درگیر جنگ با امپراتورى بیزانس بود. از برخى منابع، بر مى‏آید که وى قبل از آن که رسما دستور محنت را صادر نماید، به امتحان در مورد قرآن مى‏پرداخت. از برخى گزارش‏هاى تاریخى این گونه به دست مى‏آید که محنه از رقه یا دمشق آغاز شده است.15 در ربیع‏الاول سال 217 قمرى، ابو مسهر دمشقى، که از فقهاى دمشق بود در مورد خلقِ قرآن، مورد امتحان قرار گرفت و نظر رسمى حکومت را پذیرفت و اقرار به مخلوق بودن قرآن نمود.16

     

    جریان رقه بدین صورت بود که در سال 218 قمرى مأمون از رقه، نامه‏اى حاوى دستورالعمل ایجاد محکمه‏اى براى امتحان، به حاکم بغداد نوشت که محنه نام گرفت و از سال (218 ق/ 833م تا 234 ق/ 848م) ادامه یافت.17 در نامه آمده بود که تمام پیشوایانِ بزرگ و علماى فقه و تفسیر را در یک مجلس جمع کنند و از آن‏ها در مورد عقیده‏ى رسمى حکومت، آزمایش و سؤال نمایند و جواب هر یک از ایشان را اطلاع دهند.18 فرمان، تمام قضات، محدثین، معلمان قرآن، مؤذنین، علما و شهود را شامل مى‏شد و در رابطه با خلق قرآن، امتحان گردیدند.19

     

    سختىِ بزرگى که براى علما به وجود آمد،20 این بود که اکثر ایشان، یا از روى اعتقاد و یا بنا به مصلحتِ وقت، با خلیفه اظهار موافقت نمودند. اکثر آنها به دلیل ترس آن را پذیرفتند و تنها تعداد معدودى، شروع به مخالفتِ با آن نمودند.

     

    على‏رغم کوشش‏هاى شُرطه‏ى بغداد، که آزمایش قاضیان و محدثان، بر عهده‏ى آنان بود، سیاستِ خلیفه، با مقاومت سختى از سوى برخى فقها روبه‏رو شد؛ بیش‏تر کسانى که مورد پرسش قرار گرفته بودند به مخلوق بودن قرآن اعتراف کردند، اما اغلب این اعترافات، تنها زبانى و از روى ترس بود. زیرا در پرسشنامه‏ى رسمى، ایشان به خاطر گمراه کردنِ مردم، مورد حمله قرار گرفته بودند،21 و مأمون دستور داده بود هر کس به مخالفت با آن بپردازد دستگیر شود.22

     

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله عصر محنه در تمدّن مسلمانان

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ابن العماد حنبلى، عبدالحى بن احمد، شذرات الذهب فى اخبار من ذهب، جزء دوم (بیروت، دارالکتب العلمیه ، بى‏تا).

     

    ابن الوردى، زین‏الدین عمر، تتمه المختصر فى اخبار البشر، به کوشش احمد رفعت البداوى (بیروت، 1389 ق).

     

    ابن تغرى بردى، یوسف، النجوم الزاهره فى ملوک مصر و القاهره (مصر، وزارت الثقافه و الارشاد القومى، المؤسسه المصریه العامه، 1383 ق).

     

    ابن شاکر الکتبى، محمد، فوات الوفیات و الذیل علیها، به کوشش احسان عباس (بیروت، دارالثقافه ، 1947 م).

     

    ابن طیفور، احمد بن طاهر، کتاب بغداد، به کوشش هنس کلر (باسل، 1908).

     

    ابن مسکویه، ابو على، تجارب الامم، به کوشش ابوالقاسم امامى (تهران، سروش، 1376).

     

    ابن وادران، حسین بن محمد، تاریخ العباسیین، به کوشش منجى الکعبى (بیروت، دارالغرب الاسلامى، 1993).

     

    ابى الفداء عمادالدین اسماعیل، تاریخ ابوالفداء (بى‏جا، بى‏نا، بى‏تا).

     

    الازدى، ابى زکریا، تاریخ الموصل، به کوشش حبیبه على (قاهره، 1387 ق).

     

    بدوى، عبدالعزیز، الاسلام بین العلماء و الحکام (مدینه المنوره مکتبه العلمیه ، بى‏تا).

     

    بهار، ملک الشعرا، مجمل التواریخ والقصص (تهران، خاور، 1318).

     

    تساتستاگى، ژان، تاریخ تفتیش عقاید، ترجمه‏ى غلامرضا افشار نادرى (تهران، جامعه ایرانیان، 1379).

     

    جاراللّه‏، زهدى حسن، المعتزله، (قاهره، بى‏نا، 1346 ق).

     

    جدعان، فهمى، المحنه ، (بیروت، مؤسسه‏ى عربى دراسات و النشر، 2000 م).

     

    حتى، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمه‏ى ابوالقاسم پاینده (تبریز، انتشارات حقیقت،

    1344

    .

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت