تحقیق مقاله پرورش فضائل اخلاقى

تعداد صفحات: 96 فرمت فایل: word کد فایل: 4880
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله فلسفه و اخلاق
قیمت قدیم:۱۲,۶۰۰ تومان
قیمت: ۹,۶۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله پرورش فضائل اخلاقى

    آمادگیهاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى

    1- پاک بودن محیط

    2- نقش معاشران و دوستان

    نقش معاشران در روایات اسلامى

    تاثیر معاشرت در تحلیلهاى منطقى

    3- تاثیر تربیت‏خانوادگى و وراثت در اخلاق

    رابطه اخلاق و تربیت‏ خانوادگى در احادیث اسلامى

    4- تاثیر علم و آگاهى در تربیت

    نتیجه

    رابطه <علم‏» و <اخلاق‏» در احادیث اسلامى

    5- تاثیر فرهنگ جامعه در پرورش فضائل و رذائل

    رابطه آداب و سنن با اخلاق در روایات اسلامى

    چگونگى تاثیر <عمل‏» در <اخلاق‏» در روایات اسلامى

    7- رابطه <اخلاق‏» و <تغذیه‏»

    رابطه تغذیه و اخلاق در روایات اسلامى

    صفات اخلاقى و اعمال اخلاقى

    اضافه بر آنچه تاکنون براى پیشرفت‏برنامه تهذیب اخلاق گفته‏ایم، امور دیگرى وجود دارد که تاثیر بسزائى در مبارزه با رذائل اخلاقى و تقویت اصول فضائل در وجود آدمى دارد که از جمله امور زیر را مى‏توان برشمرد:

    1- پاک بودن محیط

    بى‏شک وضع محیط اجتماعى زندگى انسان اثر فوق‏العاده‏اى در روحیات و اعمال او دارد چرا که انسان بسیارى از صفات خود را از محیط کسب مى‏کند. محیطهاى پاک غالبا افراد پاک پرورش مى‏دهد و محیطهاى آلوده غالبا افراد آلوده.

    درست است که انسان مى‏تواند در محیط ناپاک، پاک زندگى کند و بعکس در محیطهاى پاک سیر ناپاکى را طى کند و به تعبیر دیگر، شرایط محیط علت تامه در خوبى و بدى افراد نیست ولى تاثیر آن را به عنوان یک عامل مهم زمینه ساز نمى‏توان انکار کرد.

    ممکن است کسانى قائل به جبر محیط باشند - همان‏گونه که هستند - ولى ما هر چند جبر را در تمام اشکالش نفى مى‏کنیم اما تاثیر قوى عوامل زمینه ساز را هرگز انکار نخواهیم کرد.

    با این اشاره کوتاه به قرآن باز مى‏گردیم و آیاتى را که درباره تاثیر محیط در شخصیت انسان به دلالت مطابقى یا به اصطلاح التزامى سخن مى‏گوید، مورد بحث قرار مى‏دهیم:

    1- والبلد الطیب یخرج نباته باذن ربه والذى خبث لایخرج الانکدا کذلک نصرف الآیات لقوم یشکرون (سوره اعراب، آیه‏58)

    2- وجاوزنا ببنى اسرائیل البحر فاتوا على قوم یعکفون على اصنام لهم قالوا یا موسى اجعل لنا الها کما لهم آلهه قال انکم قوم تجهلون (سوره اعراف، آیه‏138)

    3- وقال نوح رب لاتذر على الارض من الکافرین دیارا - انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولایلدوا الافاجرا کفارا (سوره نوح، آیات‏26 و27)

    4- یا عبادى الذین آمنوا ان ارضى واسعه فایاى فاعبدون (سوره عنکبوت، آیه‏56)

    5- ان الذین توفیهم الملائکه ظالمى انفسهم قالوا فیهم کنتم قالوا کنا مستضعفین فى الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها فاولئک ماویهم جهنم وساءت مصیرا (سوره نساء، آیه‏97)

    ترجمه:

    1- سرزمین پاکیزه (و شیرین) گیاهش به فرمان پروردگار مى‏روید; اما سرزمین‏هاى بد طینت (و شوره زار) جز گیاه ناچیز و بى‏ارزش از آن نمى‏روید; این گونه آیات (خود) را براى آنها که شکر گزارند، بیان مى‏کنیم.

    2- و بنى‏اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم (ناگاه) در راه خود به گروهى رسیدند که اطراف بتهایشان با تواضع و خضوع گرد آمده بودند (در این هنگام بنى‏اسرائیل) به موسى گفتند: <تو هم براى ما معبودى قرار ده همان‏گونه که آنها معبودان (و خدایانى) دارند!» گفت: <شما جمعیتى جاهل و نادان هستید!»

    3- نوح گفت: <پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روى زمین باقى مگذار! چرا که اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى‏کنند و جز نسلى فاجر و کافر به وجود نمى‏آوردند!»

    4- اى بندگان من که ایمان آورده‏اید! زمین من وسیع است، پس تنها مرا بپرستید (و در برابر فشارهاى دشمنان تسلیم نشوید!)

    5- کسانى که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالى که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: <شما در چه حالى بودید؟(و چرا با این که مسلمان بودید، در صف کفار جاى داشتید؟!)» گفتند: <ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها [ فرشتگان] گفتند: <مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدى دارند.

    تفسیر و جمع‏بندى

    در نخستین آیه تاثیر محیط در اعمال و افعال انسان به صورت لطیفى بیان شده است.

    توضیح این که: مفسران بزرگ در تفسیر این آیه بیانات گوناگونى دارند.

    بعضى گفته‏اند منظور این است که آب زلال و حى همچون قطرات باران بر سرزمین دلها فرو مى‏ریزد; دلهاى پاک آن را مى‏پذیرد و گلهاى زیباى معرفت و میوه‏هاى لذتبخش تقوا و طاعت از آن مى‏روید در حالى که دلهاى ناپاک و آلوده واکنش مناسبى نشان نمى‏دهند; پس اگر مى‏بینیم عکس‏العمل همه در برابر دعوت پیامبر و تعلیمات اسلام یکسان نیست، این به خاطر نقص در فاعلیت فاعل، نمى‏باشد بلکه اشکال در قابلیت قابل است. (1)

    دیگر این که، هدف از بیان این مثال این است که همیشه نیکیها و خوبیها را از محل مناسبش طلب کنید چرا که تلاش و کوشش در محلهاى نامناسب چیزى جز هدر دادن نیروها محسوب نمى‏شود. (2)

    احتمال سومى که در تفسیر این آیه وجود دارد و مى‏تواند براى بحث ما مورد استفاده قرار گیرد این است که: در این مثال انسانها به گیاهان تشبیه شده‏اند و محیط زندگى آنها به زمینهاى شور و شیرین; در یک محیط آلوده، پرورش انسانهاى پاک مشکل است هر چند تعلیمات قوى و مؤثر باشد، همان‏گونه که قطرات حیاتبخش باران هرگز در شوره زار سنبل نمى‏رویاند. به همین دلیل، براى تهذیب نفوس و تحکیم اخلاق صالح باید به اصلاح محیط اهمیت فراوان داد.

    البته تفسیرهاى سه گانه بالا هیچ گونه منافات با هم ندارد; ممکن است تمثیل فوق ناظر به همه این تفسیرها باشد.

    آرى! محیط اجتماعى آلوده، دشمن فضائل اخلاقى است; در حالى که محیط هاى پاک بهترین و مناسبترین فرصت را براى تهذیب نفوس دارد.

    در حدیث معروفى از پیغمبر اکرم مى‏خوانیم که روزى یاران خود را مخاطب ساخته و فرمود: <ایاکم وخضراء الدمن، قیل یارسول الله ومن خضراء الدمن قال صلى الله علیه و آله: المرئه الحسناء فى منبت السوء; از گیاهان (زیبایى که) بر مزبله‏ها مى‏روید بپرهیزید! عرض کردند اى رسول‏خدا! گیاهان زیبایى که بر مزبله‏ها مى‏روید اشاره به چه کسى است; فرمود: زن زیبایى که در خانواده (و محیط) بد پرورش یافته!» (3)

    این تشبیه بسیار گویا مى‏تواند اشاره به تاثیر محیط خوب و بد در شخصیت انسان باشد و یا اشاره به مساله وراثت‏به عنوان یک وسیله زمینه‏ساز و یا هر دو.

    در آیه‏دوم سخن از قوم بنى‏اسرائیل است که سالها تحت تعلیمات روحانى و معنوى موسى علیه السلام در زمینه توحید و سایر اصول دین قرار داشتند و معجزات مهم الهى را همچون شکافته شدن دریا و نجات از چنگال فرعونیان، بطور خارق‏العاده با چشم خود دیدند; اما همین که در مسیر خود به سوى شام و سرزمینهاى مقدس، با گروهى بت‏پرست‏برخورد کردند، چنان تحت تاثیر این محیط ناسالم قرار گرفتند که صدا زدند: <یا موسى اجعل لنا الها کما لهم آلهه ; اى موسى براى ما بتى قرار بده همان‏گونه که آنها داراى معبودان و بتها هستند! »

    موسى از این سخن بسیار متعجب و خشمگین شد و گفت: <به یقین شما جمعیتى جاهل و نادان هستید! (قال انکم قوم تجهلون)

    سپس بخشى از مفاسد بت‏پرستى را براى آنها شرح داد.

    و عجب آن که بنى‏اسرائیل بعد از توضیحات صریح موسى علیه السلام نیز اثر منفى آن محیط مسموم در آنها باقى بود، بطورى که سامرى توانست از غیبت چند روزه موسى علیه السلام استفاده کند و بت طلائى خود را بسازد و اکثریت آن گروه نادان را به دنبال خود بکشاند و از توحید به شرک و بت‏پرستى ببرد.

    این موضوع بخوبى نشان مى‏دهد که محیطهاى ناسالم تا چه حد مى‏تواند در مسائل اخلاقى و حتى عقیدتى اثر بگذارد; شک نیست که بنى‏اسرائیل پیش از مشاهده این گروه بت‏پرست، زمینه فکرى مساعدى در اثر زندگى مداوم در میان مصریان بت‏پرست، براى این موضوع داشتند ولى مشاهده آن صحنه تازه به منزله جرقه‏اى بود که زمینه‏هاى قبلى را فعال کرد; و به هر حال، همه اینها دلیل بر تاثیر محیط در افکار و عقائد انسان است.

    در سومین آیه که از زبان حضرت نوح به هنگام نفرین بر قوم بت‏پرست مى‏باشد، شاهد و گواه دیگرى بر تاثیر محیط در اخلاق و عقائد انسان است.

    نوح، نفرین خود را درباره نابودى آن قوم کافر با این جمله تکمیل کرد، و در واقع نفرین خود را مستدل کرد; عرض کرد: <خداوندا اگر آنها را زنده بگذارى، بندگانت را گمراه و جز نسلى فاجر و کافر به وجود نمى‏آید! (انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولایلدوا الا فاجرا کفارا)

    هم نسل امروز آنها کافر و منحرف است و هم نسلهاى آینده که در این محیط پرورش مى‏یابد، آلوده مى‏شوند.

    در چهارمین و پنجمین آیه، سخن از لزوم هجرت از محیطهاى آلوده است; در چهارمین آیه خداوند بندگان با ایمان خود را مخاطب ساخته و مى‏گوید: <زمین من گسترده است تنها مرا بپرستید (تسلیم فشار دشمن نشوید و در محیط آلوده نمانید) (یا عبادى الذین آمنوا ان ارضى واسعه فایاى فاعبدون)

    و در پنجمین آیه، به کسانى که ایمان آورده‏اند و هجرت نکرده‏اند هشدار مى‏دهد و مى‏گوید عذر آنها در پیشگاه خداوند پذیرفته نیست; مضمون آیه چنین است: <کسانى که فرشتگان قبض ارواح، روح آنها را گرفتند در حالى که به خود ستم کرده بودند; به آنها گفتند شما در چه حالى بودید (و چرا با این‏که مسلمان بودید در صف کفار جاى داشتید) آنها در پاسخ گفتند ما در زمین خود تحت فشار بودیم فرشتگان گفتند مگر سرزمین خداوند پهناور نبود چرا هجرت نکردید آنها (عذرى نداشتند و به عذاب الهى گرفتار شدند) جایگاهشان جهنم و سرانجام بدى دارند (ان الذین توفیهم الملائکه ظالمى انفسهم قالوا فیهم کنتم قالوا کنا مستضعفین فى الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها فاولئک ماویهم جهنم وساءت مصیرا)

    اصولا مساله هجرت که از اساسى‏ترین مسائل در اسلام است تا آنجا که تاریخ اسلام بر پایه آن بنیاد شده، فلسفه‏هائى دارد که یکى از مهمترین آنها فرار از محیط آلوده و نجات از تاثیرات سوء آن است.

    هجرت، بر خلاف آنچه بعضى مى‏پندارند، مخصوص آغاز اسلام نبوده بلکه در هر عصر و زمانى جارى است که اگر مسلمانان در محیطهاى آلوده به شرک و کفر و فساد باشند و عقائد یا اخلاق آنها به خطر بیفتد، باید از آنجا مهاجرت کنند. در حدیثى از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم: <من فربدینه من ارض الى ارض وان کان شبرا من الارض استوجب الجنه وکان رفیق محمد صلى الله علیه و آله وابراهیم علیه السلام ; کسى که براى حفظ آئین خود از سرزمینى به سرزمین دیگر - اگر چه به اندازه یک وجب فاصله داشته باشد - مهاجرت کند، مستحق بهشت مى‏گردد و همنشین محمد صلى الله علیه و آله و ابراهیم علیه السلام (دو پیامبر بزرگ مهاجر) خواهدبود! (4)

    تکیه بر مقدار شبر (مقدار یک وجب) دلیل بر اهمیت فوق‏العاده این مساله است که به هر مقدار و در هر عصر و زمان مهاجرت انجام گیرد، هماهنگى با پیامبراسلام صلى الله علیه و آله و ابراهیم علیه السلام حاصل خواهد شد.

    کوتاه سخن این که، در هر عصر و زمان، محیط در ساختن شخصیت و اخلاق انسانها مؤثر بوده است و پاکى و یا ناپاکى محیط، عامل تعیین کننده‏اى محسوب مى‏شود; هر چند مساله، جنبه جبرى ندارد. بنابراین، براى پاکسازى اخلاق و پرورش ملکات فاضله، یکى از مهمترین امورى که باید مورد توجه قرار گیرد، مساله پاکسازى محیط است.

    و اگر محیط به قدرى آلوده باشد که نتوان آن را پاک کرد، باید از چنین محیطى مهاجرت نمود.

    آیا هنگامى که حیات مادى انسان در یک محیط به خاطر آلودگى به خطر بیفتد، از آن جا هجرت نمى‏کند؟ پس چرا هنگامى که حیات معنوى و اخلاقى او که از حیات مادى ارزشمندتر است‏به خطر افتد، به عذر این که این جا زادگاه من است، تن به انواع آلودگیهاى خود و خانواده و فرزندانش بدهد و مهاجرت نکند!

    بر تمام علماى اخلاق لازم است که براى پرورش فضائل اخلاقى برنامه‏هاى مؤثرى براى پاکسازى محیط بیندیشند; چرا که بدون آن، کوششهاى فردى و موضعى کم اثر خواهد بود.

    2- نقش معاشران و دوستان

    موضوع دیگرى که تاثیر عمیق آن به تجربه ثابت‏شده و همه علماى اخلاق و تعلیم و تربیت اتفاق نظر دارند، مساله معاشرت و دوستى است. غالبا دوستان و معاشران ناباب و آلوده سبب آلودگى افراد پاک شده‏اند; عکس آن نیز صادق است، زیرا بسیارى از افراد پاک و قوى‏الاراده توانسته‏اند بعضى از معاشران ناباب را به پاکى و تقوا دعوت کنند. با این اشاره به قرآن باز مى‏گردیم و اشاراتى را که قرآن به این مساله دارد با هم مى‏شنویم: 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله پرورش فضائل اخلاقى

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت