تحقیق مقاله رایگان تربیت اخلاق و تربیت اخلاقی

تعداد صفحات: 5 فرمت فایل: word کد فایل: 3737
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله تحقیق و مقاله رایگان
قیمت قدیم:۳,۰۰۰ تومان
قیمت: ۰ تومان
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله رایگان تربیت اخلاق و تربیت اخلاقی

    تربیت اخلاق و تربیت اخلاقی

    رابطه تربیت و اخلاق

    در هم تنیدگی فرایند تربیت و اخلاق موجب شد که مرز مشخصی در گذشته میان این دو تصویر نشود و فرآیند تربیت با اخلاق همسان پنداشته شوند و اخلاقی بودن به مثابه تربیت یافتگی انگاشته شود چنان که غزالی چنین نگاشت:  معنی تربیت این است که مربی، اخلاق بد را از آدمی بازستاند به دور اندازد و اخلاق نیکو جای آن بنهد.

    خواجه نصیرالدین طوسی نیز چنین نوشت: تدبیت صناعتی است که از طریق آن مدارج عالیه انسانی فراهم می آید و پست ترین مراتب انسانی به کامل ترین رتبه خود می رسند. از سوی دیگر، جالب است بدانیم بسیاری از صاحب نظران تعلیم و تربیت اسلامی کمتر واژه تربیت را به کار برده اند و به جای آن از واژگان تعلیم، تعلم، تهذیب، تزکیه، تخلق به اخلاق، تأدیب، ریاضیات، تدبیر، سیاست و... بهره برده اند و این بدان جهت است که واژگان تربیت به معنای آموزش و پرورش متربی و به معنای برانگیختن و فراهم آوردن موجبات شکوفایی و رشد تمامی توانایی ها و شئون وجودی آدمی، در گذشته اصلا مصطلح نبوده  و یا اخلاق و تربیت را غیرقابل تحقق می دانستند و یا این که باور داشتند تربیت بدون پرتوافکنی اخلاق امری ناصواب و بی سرانجام است.

    براین اساس می توان گفت تربیت فرایندی است که با آموزه ها و یافته ها و با علوم بسیاری از آن جمله: زیست شناسی، روانشناسی، روانشناسی تربیتی، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی، جامعه شناسی تربیتی، دین و فلسفه، اخلاق و... سروکار دارد و مبانی علمی، فلسفی و دینی خود را اذ این یافته ها و آموزه ها به دست می آورد و ملاحظات اخلاقی یکی از مبانی تربیت به شمار می آید که با توجه به آنها تربیت شکل می پذیرد بدین ترتیب می توان جایگاه فرآیند تربیت را در ارتباط با فرایند اخلاق به دست آورد و تفاوت این دو را واکاوید.

     

    تربیت اخلاقی

    پس از نگاه تحلیلی به مفهوم و معنای تربیت و اخلاق و بیان سخن اهل نظر در این زمینه، اینک این سئوال ها پیش روی ماست؛ تربیت اخلاقی چیست؟ تربیت اخلاقی با فرایند تربیت و اخلاق چه تفاوتی دارد؟ آیا تربیت اخلاقی به حوزه تربیت مربوط است و یا در حیطه اخلاق جای دارد؟ تربیت اخلاقی چه مقصودی را دنبال می کند؟ پیش از آن که به این سئوالات پاسخ دهیم ذکر این نکته لازم است که تربیت اخلاقی در جهان معاصر بسیار مهم دانسته شده تا جایی که پاره ای از دانشوران تعلیم و تربیت در مغرب زمین قرن بیستم را قرن تربیت اخلاقی نامیده اند. در جوامع دینی و مذهبی نیز تربیت اخلاقی عامل تأثیرگذار در سعادت فردی و اجتماعی دانسته شده و هر چند این عنوان مرکب در آثار اندیشمندان مسلمان نیست اما مباحث بسیاری به این فرایند اختصاص داده شده است نظیر تغییرپذیری اخلاق، تأثیرگذاری تربیت بر اخلاق، شیوه درمان بیماری های اخلاقی، کیفیت تخلق به اخلاق حسنه روش تغییر اخلاق و... این عناوین در آثار فارابی، ابن سینا، ابن مسکویه، غزالی، فیض کاشانی و... موجود است. و ما در اینجا فقط به یک عبارت از ابن مسکویه اکتفا می کنیم: انسان در پرتو تربیت اخلاقی از رذایل و صفات نکوهیده می رهد و به فضایل و خصلت های ستوده آراسته می گردد. فضایل با تکرار اعمال شایسته به تدریج در نفس رسوخ یافته، ملکه نفسانی می گردد از این پس افعال نیکو از فرد سر می زند و او از انحطاط و پستی رهایی یافته رو به سوی تعالی می نهد. بنابراین آثار دانشوران و عالمان مسلمان در اخلاق آمیخته به تربیت اخلاقی است.

     

    اخلاق و تربیت اسلامی

    تعادل در قوای نفسانی خویشتن

    علم اخلاق، فنی است که درابره ملکات انسانی بحث می کند و انسان را از آثار رذائل و عادات زشت شیطانی آگاه کرده و برای رسیدن به هدف عالی که داشتن ملکه فضائل اخلاقی است، رهنمون می کند. خواجه نضیرالدین طوسی اخلاق را اینچنین تعریف می کند: «خلق، ملکه ای بود که نفس را مقتضی سهولت صدور فعلی بود از او بی احتیاج تفکری و رویتی.»

    اصطلاح رایج و تعریف شایع اخلاق همین بود که بیان شد؛ ولی دو تعریف دیگر هم برای اخلاق ذکر کرده اند که در هر دوی آنها، عنوان اخلاق بر خود عمل و رفتار انسان اطلاق شده است نه بر ملکات نفسانی او: الف. هر کاری که متصف به حسن و قبح بوده و صاحب آن مستحق مدح و ذم باشد آن کار را اخلاق می گویند.

    ب. به هر عمل خیر و خوب اخلاق اطلاق کرده و هر عمل زشت و شر را خلاف اخلاق گویند.

    آیا انسان از نظد اخلاق تغییرپذیر است؟ در کتب علم اخلاق یان بحث مرح است که آیا انسان از نظر اخلاق عوض می شود یا نه؟ گروهی با دلایل متعدد به مخالفت برخاسته و معتقدند انسان از نظر آداب و اخلاق عوض نمی شود و گروهی دیگر با دلایل دیگر به جنگ مخالفان برخاسته و ثابت می کننر انسان از نظر اخلاق عوض می شود.

    مخالفان و موافقان گروهی با استناد به حدیث معتقدند اخلاق انسان قابل تغییر نیست. حدیث اول از رسول اکرم که می فرماید: «الانسان معادن کمعادن الذهب و الفضه» (انسان مثل معدن های طلا و نقره است). به همان نحوی که معدن طلا و نقره عوض شدنی نیست، انسان هم چنین است. این گروه می گویند تحصیل و کسب اخلاق برای کسانی که فاقد آن اخلاق باشد محال است، زیرا خلق روحی مانند خلق صوری است و همچنان که خلقت جسمانی را نمی توان تغییر داد و کسی قدرت آن را ندارد که کوتاهی خود را به بلندی و زشتی خود را به زیبایی و سایهی رنگ خود را به سفیدی تبدیل کند و همچنین کسی قادر نیست که اخلاق زشت خویش را مانند بخل، حسد، کبر و غیره را از خود دور کند و صفات نیکی از قبیل سخاوت، شجاعت، صدق و صفا را جای آنها بنشاند.

     

    نظریه ارسطو

    ارسو حکیم یونانی که 380 سال قبل از میلاد مسیح می زیسته و از شاگردان افلاطون بود، می گوید: ممکن است، اشرار به وسیله تأدیب از خوبان گردند، ولی این مطلب کلیت ندارد، زیرا در بعضی ها کاملا اثر می گذارد و در بعضی ها اصلا اثر ندارد.

     

    تهذیب نفس یا جهاد اکبر

    در اهمیت تهذیب نفس از رذایل اخلاقی همین بس که آن را جهاد اکبر نامیده اند. حدیث معروفی که پیامبر اکرم به مجاهدین اصحابش پس از مراجعت از یکی از جنگها فرمود: «مرحبا یقوم قضوا الجهاد الصغر و بقی علیهم الجهاد الاکبد، فقیل: یا رسول الله ما الجهاد الکبر؟ قال: جهاد النفس.» (آفرین بر جمعیتی که جهاد کوچک را انجام دادند و جهاد اکبر بر آنها باقی مانده است.

    تعلیم و تربیت اسلامی

    اگرچه در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی به طور عام و درباره فلسفه یا مبانی نظری تعلیم و تربیت اسلامی به طور خاص آثار متنوع و متعددی به نگارش درآمده است؛ نسبت به تبیین ماهیت تعلیم و تربیت اسلامی هنوز جای بحث باقی است، زیرا از یک سو بسیاری از کتابهایی که در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی تاکنون نگاشته شده است، از منظری غیر از منظر فلسفی به تعلیم و تربیت نگریسته و بنابراین به بیان توصیه ها اندرزهای موجود در متون اسلامی اکتفا نموده است. از سوی دیگر کتابهایی که از منظر فلسفه تعلیم و تربیت برای ساماندهی مباحث تربیت اسلامی تلاش کرده اند نسبت به تبیین معنا و ماهیت آن، درجات متافوتی از توجه را نشان داده اند و از طریق های گوناگونی وارد شده اند. به طور کلی در بررسی ÷یشینه تحقیق، آثاری را که در زمینه تربیت اسلامی با رویکرد فلسفه تعلیم و تربیت نوشته شده است.

     

    اخلاق چیست؟

    ستایش مخصوص خدایی است که بنده اش را شبانه از مسجدالحرام به مسحدالقصی (برای معراج) سیرداد و رحمت پی درپی و درود بر کسی (حضرت محمد ص) که نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده نمود، و بر خاندان پاکیزه او که چراغ های هدایت هستند و نفرین و لعنت (خداوند) بر دشمنانشان باد که گمراهان و افراد پست هستند.

    پس اخلاق حسنه، نزد ما چیزی جز به فعلیت رسیدن مقتضای فطدت الهی در انسان نیست و این فعلیت حاصل نخواهد شد مگر بواسطه ممارست علم نافع و مداومت بر عمل صالح با هم و اما یکی از آنها بدون دیگری خیر. بنابراین حقیقت اخلاق همانا نتیجه رجوع انسان به فطرت توحیدی خود می باشد.

    معنای کلام پروردگار که می فرماید: (آنان برای خدا استقامت دارند و شریکی برای او قرار نمی دهند) و از حنفیه (مستقیم بودن) سؤال کردم پس فرمودند: (حنیفه) آن فطرت توحیدی است که مردم را بر آن خلق کرد و برای خلق الهی تبدیل و تغییری نیست فرمودند: خدواند متعال آنان را بر پایه معرفت خود خلق نمود. حدیث شریف (معراج) سه امر گذشته را دربردارد:

    امر اول: راهنمایی سالک به اموری است که چنگ زدن و التزام به آنها و یا، دوری از آنها برای رسیدن او به مقصد اصلی سزاوار است یعنی برطرف شدن حجاب و کنار رفتن پرده از فطرت توحیدی.

    امر دوم: تشویق و ترغیب نمودن بر عمل به امور گذشته.

    امر سوم: توجه و آگاهی دادن به مقصد در تمامی موارد زندگی و مراحل سلوک و تذکر به نتیجه های آن.

    جهت تبیین تربیت اسلامی، فصل اول را به شرح نظرات فلسفی عطاس اختصاص داده است. در این فصل شهود به عنوان مفهوم کلیدی تربیت اسلامی مطرح می گردد. زیرا در تربیت اسلامی برخلاف تربیت غربی، توجه به شهود حساسیت خاصی به فرایندهای تربیتی می دهد و سبب می شود که تربیت صرف انباشت جزئی درباره جهان در تربیت اسلامی برخلاف تربیت غربی توجه به شهود حساسیت خاصی به فرایندهای تربیتی می دهد و سبب می شود که تربیت صرف انباشت جزئی درباره جهان تجربی نباشد بلکه فرایند طولانی مدتی باشد که به اساس هستی- خدا- رهنمون است تجربی نباشد بلکه فرایند طولانی مدتنی باشد که به اساس هستی – خدا- رهنمون است.

    رابطه ای که فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر آن بنا گردیده است رابطه میان خدا و انسان و عبودیت یا عبادت است و معنای لغوی آن عبارت است از کمال اطاعت به خاطر کمال محبت. رابطه ای که فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر آن بنا گردیده است رابطه میان خدا و انسان و عبودیت یا عبادت است و معنای لغوی آن عبارت است از کمال اطاعت به خاطر کمال محبت، معنای اصطلاحی عبادت، عبارت است از نام مشترکی که برای همه آنچه مورد رضایت حق است و خدا دوست دارد اعم از گفتار، رفتار، افکار، دانشها و گرایشها در زندگی فردی و اجتماعی و در همه میدان های فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و غیره اطلاق می گردد. کتاب «تربیت از دیدگاه قرآن». با مقدمه ای درباره اهمیت و جایگاه قرآن در تبیین فلسفه تعلیم و تربیت و ویژگی های این فلسفه تربیتی آغاز می شود. سپس ضمن دانش باید در ارتباط با واقعیت روحانی انسان تعریف شود.

     

    اخلاق اسلامی

    بدون تردید سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی او نقش بسزایی دارد. به طوریکه اگر انسان تمام علوم را تحصیل کند و کلیه نیروهای طبیعت را به تسخیر درآورد، اما از تسخیر درون و تسلط بر نفس خود ناتوان باشد، از رسیدن به سعادت و نیل به کمال بازخواهد ماند و به این دلیل تربیت روحی و اخلاقی انسان و در یک کلام، برنامه انسان سازی، برای هر جامعه ای، امری به غایت جدی و حیاتی است. فراهم آوردن شرایط برای شکوفایی همه استعدادهای درونی در جهت نیل به هدف مطلوب و به ظهور و فعلیت رسانیدن امکانات بالقوه درونی او با برنامه ای حساب شده را تربیت انسان و یا هر موجودی نامیده می شود. و اخلاق نیز عبارتست از مجموعه ملکات نفسانی  و صفات و خصایص روحی است، اخلاق رد این معنا، یکی از ثمرات تربیت بلکه مهمترین ثمره آن می باشد. تعلیم نیز فراهم آوردن زمینه برای رشد و شکوفایی استعدادهای ذهنی انسان تعریف شده است.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله رایگان تربیت اخلاق و تربیت اخلاقی

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت