تحقیق مقاله کمال انسان از نظر دین

تعداد صفحات: 23 فرمت فایل: word کد فایل: 3989
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۵,۳۰۰ تومان
قیمت: ۳,۲۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله کمال انسان از نظر دین

    کمال انسان از نظر دین

    کتاب: مبادى اخلاق در قرآن، ص 51

    نویسنده: آیت الله جوادى آملى

    خداى سبحان کمال محض و کمال‏آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسى دارند و هم از کمال نسبى برخوردارند : «ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل ترى من فطور» (1) همه ذرات عالم هستى به سوى کمال در حرکتند و مسیر امر الهى را طى مى‏کنند، خداى سبحان به آسمانها و زمین فرمود: خواسته یا ناخواسته به سوى من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت مى‏آییم: «فقال لها وللأرض اتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین» (2) . انسان نیز تافته‏اى جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعى مى‏کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوى کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقى است. اخلاق این توانایى را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعى پذیراى چنین هماهنگى است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.

    کمال در چیست؟

    صاحبان علوم گوناگون، تفسیرهاى متنوع و متفاوتى از کمال انسان دارند. هر کسى کمال را در رشته علمى خاص خود مى‏داند؛ ولى آخرین سخن را کمال‏آفرین جهان هستى، خداى سبحان، مى‏گوید و چه کسى راستگوتر از اوست؟:

    «و من أصدق من الله قیلا» (3) .

    در علوم اعتبارى و قراردادى، صاحبان علوم ادبى، کسى را که در علوم‏ادبى‏جامع باشد، «کامل» مى‏نامند. آنان به کسى که لغت شناس ماهرودرفن لغت سرآمد باشد، «لغوى» و به کسى که در علم «اعراب» سرآمدباشد «نحوى» و به کسى که در فن شعر و قافیه و وزن شناسى ماهر باشد، «عروضى» و به کسى که جامع بین این رشته‏ها شده «ادیب کامل» مى‏گویند.

    در علوم استدلالى، به کسى که در هندسه، ریاضیات و علوم تجربى، طبیعى و منطق سرآمد و ماهر باشد و با جمع این سه رشته بتواند در معارف الهیه، حقایق را به خوبى استنباط کند، «فیلسوف کامل» و «حکیم» مى‏گویند؛ ولى در علوم حقیقى و نزد اهل معرفت، کمال به معناى دیگرى تفسیر شده است. مرحوم سید حیدر آملى، که از عرفاى بنام امامیه و از معتقدان به ولاى اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‏السلام) است مى‏گوید: به کسى که در علم شریعت، سرآمد و در علم طریقت، داراى کارآیى لازم و در علم حقیقت، صاحب بصر باشد، «شیخ» مى‏گویند. بنابراین، شیخ، انسان کاملى است که داراى این ویژگیهاى یاد شده باشد.

    البته هر کدام از این علوم، اصطلاح خاص خود را داراست؛ در روایات معصومین (علیهم‏السلام) نیز آمده است که همه کمال، در امورى، مانند «تفقه در دین» است:

    «الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و..» . (4) .

    تفقه در دین، عبارت از دین شناسى و دین باورى است. کسى که دین شناس نیست یا دین شناس است ولى دین باور نیست، فقیه نیست. «تفقه» در دین به معناى ماهر و ممحض بودن در دین است.

    پایه علوم

    دین، سلسله‏اى از مسائل نظرى و مسائل عملى است و کسى متفقه در دین است که در آنها سر آمد باشد. دین، هم دستور علم و هم دستور استغفار مى‏دهد. ذات اقدس اله به پیغمبر مى‏فرماید : «قل رب زدنى علما» (5) یعنى، به خدا بگو که بر علم من بیفزا. نیز خداوند در قرآن، بیان مى‏کند که پیغمبر چه علمى را از خدا طلب کند.

    همه علومى که در تأمین سعادت و رفع نیازهاى بشرى سهم مؤثرى دارند از یک نظر، صبغه اسلامى و دینى دارند؛ چون فراهم کردن و فراگیرى آنها و نیز استفاده از آنها در رفع نیاز جامعه اسلامى واجب عینى یا کفایى است و علوم از این جهت «اسلامى» مى‏شود (البته براى اسلامى بودن علوم انسانى در رتبه اول و علوم تجربى در رتبه دوم معناى دقیقى است که خارج از بحث کنونى است) ؛ ولى قرآن کریم، علمى را که اساس و پایه همه علوم است که اگر باشد، علوم دیگر فراهم و به جا مصرف مى‏شود و اگر نباشد، علوم دیگر یا تحصیل نمى‏شود یا اگر تحصیل شود، به جا صرف نمى‏شود، به پیغمبر آموخت و فرمود:

    «فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک» (6)

    و آن، علم «توحید» است.

    اگر کسى بداند در کل جهان، خالق، مدبر و مربى عالم و آدم، خداست و همه کمالها و جمالها را او آفریده و زمام آنها به دست اوست، قهرا در فراگیرى کمال از خدا غفلت نمى‏کند و اگر کامل شد، در نشر آن هم براى رضا خدا مى‏کوشد و قصور و دریغى نمى‏ورزد. این علم، علمى استدلالى است. عالم شدن به وحدانیت حق، کار آسانى نیست. ممکن است کسى بر اساس همان تفکر سنتى و عادى بگوید: «لا اله الا الله» اما، در برنامه‏هاى عملى او توحید ظهور نکند .

    نشانه توحید عملى

    توحید در برنامه‏هاى عملى آنگاه ظهور مى‏کند که انسان در آغاز و پایان هر کارى «خدا» بگوید:

    «و قل رب أدخلنى مدخل صدق و أخرجنى مخرج صدق» (7) .

    همان گونه که قبلا اشاره شد، این آیه، اختصاصى به ورود در دنیا یا برزخ یا قیامت و خروج از دنیا یا برزخ یا صحنه قیامت ندارد، بلکه موحد هر کارى را انجام مى‏دهد باید بتواند «نام خدا» را ببرد و این کار. قهرا واجب و یا مستحب است. به عبارت دیگر، کارى که انسان به نام خدا شروع مى‏کند، کار حرام و مکروه یا مشتبه و مشکوک نمى‏تواند باشد؛ زیرا چنین کارهایى هرگز مورد رضایت خداى سبحان نیست و با ذکر نام او نیز هیچ تناسبى ندارد.

    این که گفته‏اند: هر کارى را که انجام مى‏دهى نام خدا را ببر؛ یعنى کار باید به گونه‏اى باشد که انسان بتواند به نام خدا بگوید و این، بهترین برنامه‏هاى توحیدى است که در همه شئون زندگى ما هست. انسان موحد، در همه امور چنین مى‏اندیشد. گاهى ممکن است انسان، در اوایل امر با حسن نیت، وارد کارى بشود و به نام خدا بگوید؛ ولى دراثناى عمل، جاذبه‏هاى طبیعى، او را به سمت خود منحرف کند و او نتواند در پایان کار به نام خدا بگوید. آیه سوره «اسراء» مى‏گوید: در آغاز هر کارى که وارد مى‏شوید، به نام خدا بگویید و به همین صورت کار را ادامه دهید به گونه‏اى که وقتى از آن دست کشیدید نیز بتوانید به نام خدا بگویید با این ترتیب، سراسر آن کار واجب یا مستحب، مظهر توحید مى‏شود.

    چنین انسانى اهل استغفار هم هست، یعنى از خدا طلب مغفرت مى‏کند که اگر غفلتى کرد یا قصورى ورزید و یا گاهى به برخى از گناهان صغیره مبتلا شد، خدا از او در گذرد و مى‏دانیم که استغفار براى نوع اولیا، جنبه دفعى دارد، یعنى آنان با این استغفار از خطر ارتکاب به گناه مى‏رهند، نه جنبه رفعى تا آنان با استغفار از خطر کیفر گناه ارتکاب شده نجات یابند.

    انسان مهذب و منزه از غبار طبیعت، کامل است. و بهشت، «دارکمال» نامیده مى‏شود. اسلام نیز، کامل است و نقصى در آن نیست.

    نعمت یاد آورى گناه

    مشکل ما در نقص ونرسیدن به کمال، فراموشى است که از بدترین مصیبتهاى ماست. کار خوبى را که انجام مى‏دهیم، فراموش نمى‏کنیم. چون آن را بارها بازگو کرده و به آن علاقمندیم؛ ولى چون گناه مرتکب شده را پنهان مى‏کنیم، کم کم از یادمان مى‏رود. و در صدد جبران آن هم نیستیم؛ زیرا انسان آنگاه در صدد جبران نقص است که متذکر آن نقیصه باشد.

    از این رو به ما گفته‏اند: اگر کار خیرى کردید، آن را فراموش کنید و اگر از شما اشتباهى سر زد، به یاد آن باشید؛ زیرا تذکر خطا وسیله استغفار و سبب انفعال است ولى یاد آورى کار خیر، زمینه غرور را فراهم مى‏کند. گاهى انسان آن قدر کار خیر را بازگو مى‏کند که کار خیرش پژمرده مى‏شود.

    در بعضى از روایات اهل بیت ( علیهم السلام) آمده است که اگر شما کار خیرى را انجام دادید، لازم نیست آن را براى کسى بازگو کنید؛ مثل اینکه، شما گلى را از بوستان بکنید و چند بار به آن دست بزنید. طبیعى است که پژمرده مى‏شود و عطر و زیبایى آن از بین مى‏رود. کار خیر نیز وقتى زیبا و معطر است که پنهان بماند یا اگر در شیشه عطرى را باز کنیم، عطر از آن مى‏پرد. ولى کار شر مثل بوى بد است، در شیشه آن را بر دارید بگذارید زود بویش برود، یعنى به یاد آن باشید. وقتى به یاد بودید با توبه آن را جبران مى‏کنید (8

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله کمال انسان از نظر دین

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    .1 سوره ملک، آیه .3

    .2 سوره فصلت، آیه .11

    .3 سوره نساء، آیه .122

    .4 تحف العقول، ص .292

    .5 سوره طه، آیه .114

    .6 سوره محمد صلى الله علیه و آله و سلم، آیه .19

    .7 سوره اسراء، آیه .80

    .8 بحار، ج 66، ص 396، ح .83

    .9 سوره محمد صلى الله علیه و آله و سلم، آیه .19

    .10 سوره عنکبوت، آیه .45

    .11 سوره قیامت، آیات .15 14

    .12 تاء «بصیره » براى مبالغه است، مانند «علامه » ، نه تأنیث.

    .13 عنهم ( علیهم السلام): «لیس لک من صلاتک إلا ما أحضرت فیه قلبک» (بحار، ج‏81، ص‏259، ح‏57) .

    .14 سوره حاقه، آیات .36 35

    .15 سوره غاشیه، آیه .6

    .16 سوره اعراف، آیه .50

    .17 همان.

    .18 سوره مائده، آیه .72

    .19 سوره ذاریات، آیه .56

    .20 سوره ذاریات، آیه .56

    .21 سوره طلاق، آیه .12

    .22 سوره ذاریات، آیه .57

    .23 همان، آیه .58

    .24 سوره یونس، آیه .18

    .25 سوره انفال، آیه .75

    .26 سوره انعام، آیه .28

    .27 سوره انبیاء، آیه .22

    .28 سوره علق، آیه .5

    .29 سوره نساء، آیه .113

    .30 سوره الرحمن، آیه .3 1

    .31 سوره ابراهیم، آیه .8

    .32 امیرالمؤمنین ( علیه السلام) به بخشى از این اهداف اشاره مى‏کند: (نهج البلاغه، خطبه 147) .

    .33 سوره بقره، آیه .129

    .34 سوره شعراء، آیه .109

    .35 سوره شورى، آیه .23

    .36 سوره انسان، آیه .9

    .37 سوره عبس، آیه .24

    .38 تفسیر برهان، ج 4، ص 429، ح .1

    .39 سوره انسان، آیه .10

    .40 احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه (230 421) فیلسوف و پزشک نامور اسلامى که در طب علمى و عملى، لغت، ادب، فنون شعر، کتابت، منطق، ریاضیات و به ویژه در علم اخلاق شهرت بسیار داشت. از آثار اوست: ترتیب السعاده ، تهذیب الأخلاق و تطهیرالأعراق، جاویدان خرد، آداب الفرس والهند، تجارب الأمم و تعاقب الهمم.

    .41 تهذیب الأخلاق، ص 24، .94

     

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت