تحقیق مقاله جامعه شناسی تاریخی خانواده

تعداد صفحات: 41 فرمت فایل: word کد فایل: 3405
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله روانشناسی
قیمت قدیم:۷,۱۰۰ تومان
قیمت: ۴,۱۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله جامعه شناسی تاریخی خانواده

    مطالعه جامعه شناسی خانواده

    طر ح مسئله: خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی، حیاتی و تاریخی نقشی بسیار مهم در روند سعادت و شقاوت کلیت حیات انسانی بازی می کند، بررسی آثار بسیار در این زمینه و مطالعات و پژوهشی های داخلی و خارجی گواهی صادق و راستین بر اهمیت این قضیه می باشد. اما به دنبال تحولات و تغییرات رو به رشدی که در جوامع بشری بوجود آید، نهاد خانواده هم از این تحولات بی نصیب نماند و بعضاًً در بسیاری از موارد تغییرات شگرفی را در ساختار خود پذیرفت و در حقیقت پدیده صنعتی شدن و مدرنیته شدن جوامع بشری نهاد خانواده را در بسیاری از موارد بهره مند ساخت حال بر ا سا س مطالعات گرفته در بسیاری از موارد این تغییرات منفی و در بسیاری از مواردهم مثبت ارزیابی شده است.

     

    در حقیقت باید گفت «این تحول و دگرگونی اجتماعی می تواند پیشرو و یا واپس گرا، خود به خودی یا دستوری باشد، در جهات یا جهانی نایکسان صورت گیرد؛ بالاخره موقت یا دایمی، مثبت یا منفی باشد(Zeitlin,F.Marian,1995, p.10-13).

    حتی بدون در نظر گرفتن تأثیر رشد صنعت، عواملی چون وسعت بازارهای جهانی، رسانه های گروهی، خدمات شهری، مراقبت های بهداشتی، تحصیلات، حمل و نقل و ... بعضاً باعث تشکیل خانواده های در ساختاری مدرن شده اند که کارکرد این نوع خانواده ها از جامعه ای دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر بوده است. بی تردید تشکیل این نوع خانواده ها تبعات مثبت و منفی را دربرداشته است که در اینجا به دلیل اهمیت موضوع به تبعات منفی آن که در بوجود آمدن آسیب های اجتماعی در دل این نهاد تأثیرگذار بوده است می پردازیم و در حقیقت این مشکلات و آسیب ها باعث انگیزه بوجود آمدن کار در این زمینه گردید. بنا به نظر برخی از جامعه شناسان تشکیل خانواده ها در اثر صنعتی شدن و پدید آمدن ظواهر جامعه مدرن در اینگونه خانواده ها، تبعاتی را به دنبال داشته است که عبارتند از:

    1)تخریب ساختار خانواده های سنتی در اثر مدرنیزاسیون: مدرنیزاسیون جنبه های متعدد زندگی را در زمینه های ارتباطات و تجارت و آسیب های اجتماعی، در خانواده های سنتی تخریب کرده است و در حقیقت از طریق انتقال ارزش ها و هنجارها مدرن به خانواه های نسل بعد، به نوعی تأثیرگذار بوده است.

    2)تضعیف اخلاق در خانواده و جامعه بر اثر تبعات صنعتی شدن: مطالعات مردم شناسان و جامعه شناسان بیانگر اثرات منفی مدرنیزم اقتصادی خانواده می باشد. دیزاردوگادلین به سال 1990 در باره موفقیت های متعدد کاپیتالیزم (سرمایه داری) و تأثیر آن در تضعیف قوانین اخلاقی و آسیب های اجتماعی و سطح بالای مسئوولیت های اجتماعی در خانواده سنتی بحث کرده اند(Marian and Zeitlin,1955,p.17). نگرش دیزارد و گادلین درباره تغییرات در روابط خانواده خوش بینانه نیست. به نظر ایشان روابط موجود در خانواده برای دستیابی به اهداف مدرن ادامه می یابد و هدف تکامل احساسات و عواطف نیست، در حقیقت از طریق انتقال اینگونه روابط به نسل های آینده این نوع تغییرات، تأثیراتی منفی به همراه دارد. در این روند بازارهای صنعتی گسترش می یابند، اما درآمدها به علت نبود مصرف کننده و افرایش تولیدات صنعتی کاهش یافته است. بیکاری، فقر، و دیگر آسیب های اجتماعی تسری و افزایش یافته و مردم به نیازهای اصلی خود دست نمی یابند.

    3)برای زنده نگهداشتن سیستم سرمایه داری، ایجاد مصرف کننده بیشتر برای بازار حانز اهمیت است و این روند از ایجاد خانواده مسئول جلوگیری کرد و بیشتر به سوی فردگرایی غیرمسئوولانه، آزاد و معنی دار منجر شود که اینگونه فردگرایی باعث ایجاد نقض در روابط انسانی می گردد و در نهایت به تخریب عشق و عاطفه میان والدین می انجامد و دیگر تبعات و آسیب های دیگر را بوجود می آورد و به نسل های بعد انتقال می دهد.

    در انتقال ارزش ها و هنجارها و نرم هایی که در یک جامعه معمول است بی تردید خانواده نقشی اساسی را ایفا می کند، و در این میان توانائیهای بالقوه و بالفعل، نقشی مهم دارد بالاخص در فرآیند 1)جامعه پذیری کردن فرزندان، و 2) کارکردهای خانواده در طول تاریخ دستخوش تغییر فراوان بوده است و همانطور که اشاره رفت، تجددگرایی نیز ساختار خانواده و الگوی روابط آن را دگرگون ساخته است. و در حقیقت هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند، چنانچه از خانواده هایی سالم برخوردار نباشد، باز بی هیچ شبهه، هیچ یک از آسیب های اجتماعی نیست که فارغ از تأثیر خانواده پدید آمده باشد (ستوده، 1384، ص 50).

    «طبیعی است که خانواده نقش قابل ملاحظه ای در شکل گیری شخصیت و رفتار کودک دارد. محیط گرم و دوستانه خانواده که در آن پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده، دارای روابط خوب و صمیمانه ای هستند، معمولا کودکانی سالم، با شخصیتی مثبت و فعال بار می آیند که بازتاب عشق و علاقه خانوادگی را به صورت کار و کمک به دیگران نشان می دهند. برعکس، خانواده از هم پاشیده و زندگی در محیط های آلوده و منحرف کننده، عدم مراقبت دقیق والدین و بی توجهی آنان به امر تعلیم و تربیت فرزندانشان، اساس کمرویی ها را در کودکی پایه گذاری می نماید که این امر در نوجوانی با شدت و حدت ظاهر می گردد (ستوده، 1384، ص 50)

    مطالعات طولی نشان داده است که اکثر رفتاریها در پسران وجود عواملی چون: محرومیت از عواطف مادرانه، عزت نفس پایین، عدم نظارت والدین بر رفتار کودک، ناهماهنگی در داخل خانواده، رفتارهای ضد اجتماعی پدر، به فرزند تسری و در بزرگسالی قابل پیش بینی است.«براساس آمار نیروی انتظامی در چهار ماهه سوم سال 1380 حدود 60156 نفر نوجوان فراری توسط این سازمان دستگیر شده اند (همشهری، 23/تیر/1383).

     

    حضور و وجود والدین در نهاد خانواده به صورتی یکسان مورد نیاز فرزندان می باشد و وجود و عدم آنها در انتقال پذیری هنجارها و کجروی های فرزندان نقشی بسزا بازی می کنند و در این باره »روانشناسان و روانکاوان بر روابط مادر و پدر و فرزندان اهمیت بسیار قائلند و می گویند: «هر چند مهم ترین عامل بزهکاری جوانان محرومیت از داشتن مادر است؛ ولی در پژوهشی که توسط رابرت اندری( 1960) به عمل آمده نکته جالب این است که روابط پسر با پدرش نیز به همان اندازه در شخصیت او مهم است. این پژوهشگر در مطالعات خود درباره 80 بزهکار نوجوان به این نتیجه رسیده است که کودک در حال رشد با وجود برخورداری از محبت مادر انتظار دارد که از جانب پدر نیز به همان اندازه محبت ببیند. کودکی که پدر خود را سالهای متمادی با نظر منفی
    می نگرد ممکن است به تدریج نه تنها نسبت به او احساس دشمنی کند؛ بلکه این امکان نیز هست که بعدها دشمنی او به جامعه نیز تعمیم یابد (کواراکیوس، 1367: 32).

    خانواده بعنوان سرچشمه همه آسیب ها و یا سلامت های روحی و جسمی جوامع بشری شناخته شده است، و مطمئنا تسری بخش آسیب ها و سلامت ها از طریق نهاد خانواده امری کاملاً پذیرفته شده است، آسیب هایی مانند:« آزار جنسی، اخراج از خانه، ازدواج های اجباری، افزایش بی رویه میزان طلاق، بالا رفتن سن ازدواج،بروز پدیده مشکلات نسل و سیر رو به گسترش آن، تهدید و آزار بدنی و جنسی، خشونت علیه کودکان، زنان و سالمندان، کودک آزاری، اختلافات زناشویی، کشمکش ها و جدال های خانوادگی شدید و مستمر، روابط آزاد خارج از ازدواج بین دختر و پسر، روابط نامشروع بین زنان و مردان دارای همسر و فاقد همسر، سوء استفاده جنسی به ویژه نسبت به کودکان، خلف تربیت و آموزش رفتارهای جنسی، ناهماهنگی ها، ناسازگاری ها و عدم تناوب اخلاق جنسی در روابط زناشویی،عدم تناسب میان جمعیت زنان واقع در سن ازدواج و مردان آماده برای ازدواج، فرار از خانه، فروش فرزندان، ناکارایی و ناکافی بودن هنجارهای جنسی خانوادگی در تأمین نیازهای جنسی افراد خانواده، به ویژه نسل جوان و ...... تنها از طریق انتقال در نهاد خانواده به فرزندان و بعضاً افراد مرتبط با خانواده صورت می گیرد. لذا به دلیل اهمیت این موضوع و به دلیل کمرنگ شدن کارکردهای نهاد خانواده در شرایط کنونی و جامعه معاصر و بررسی تبیینی این مسائل، که همه به نوعی، آسیب زایی نهاد خانواده را در شرایط کنونی و در جامعه معاصر مورد بررسی قرار می دهد به مسئله فوق به عنوان ریشه یک کا ر   پژوهشی در نهاد خانوادهنیا ز می با شد. یکی از مسائل دیگری که به نوعی تضعیف یا قدرت عملکرد خانواده را در نظر دارد سرمایه اجتماعی است که آنرا معمولاً مجموعه ای از هنجارهای نظم بخش غیر اجتماعی خوانده اند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان آن ها وجود دارد، در آن سهیم هستند. پیوند اجتماعی، اعتماد، همبستگی گروهی، پای بندی به تعهدات و همیاری، جزء شاخص های عمده سرمایه اجتماعی محسوب می شود. به این ترتیب سرمایه اجتماعی به نحوی متناظر با نظم اجتماعی است. افزایش آن، تقویت تظم و کاهش آن حاکی از وجود انحرافات اجتماعی و جنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خودکشی و امثال آن است.

    بنابراین، چنانچه سرمایه اجتماعی به معنی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی باشد، کج رفتارهای اجتماعی نیز نشانه فقدان سرمایه اجتماعی است (صدیق سروستانی، 1383، ص 207). فوکویاما در اثری که آن را پایان نظم نامیده به کاهش فزاینده سرمایه اجتماعی در کشورهای صنعتی اشاره و از آن به عنوان «فروپاشی بزرگ» یاد می کند (فوکویاما، 2000،2) به نظر وی تاریخ زندگی بشر، تاریخ تغییر و تحول در نظام هنجارهای اجتماعی است. روند این تغییر با صنعتی شدن جوامع شدت گرفته و در پاره ای موارد چنان شتابان پیشرفته که بوی زوال برخی نهادها و سازمان های اجتماعی (چون نهاد خانواده) برخاسته است، افزایش نرخ طلاق، افزایش تعداد خانواده های تک والدین و افزایش نرخ تولد کودکان نامشروع (کودکان زنان ازدواج نکرده)  همه نشانه های محکم چنین زوالی هستند و این زوال همانند موجی سهمگین در همه جوامع بشری به نابودی نهاد خانواده و سرمایه اجتماعی مرتبط با نهاد خانواده کمر بسته و اگر به موقع راه حل ها و راهبردهای مناسب برای بهبود عملکرد نهاد خانواده  در ایران ندهیم نه از تاک نشان ماند و نه ازتاک نشان.

    همواره این تصور در ذهن می باشد که سرمایه اجتماعی، یک رهیافت مثبت است، اما مطالعات بدست آمده نشان می دهد که ما سرمایه های اجتماعی فاسد یا کاذب را که به نوعی غیر مستقیم نهاد خانواده را به سوی آسیب های اجتماعی می کشانند را نادیده گرفته ایم. در اینجا به مطلبی از  «سرمایه اجتماعی فاسد-شبکه هایی که فعالیت های مجرمانه را در نهاد خانواده تشویق می نمایند، به این صورت است که با وارد شدن افراد در گروه های کجرو و برقراری ارتباط نزدیک با اعضای آن گروه به مرور زمان ارزش ها و هنجارهای فرد، فرهنگ کجرو یاد گرفته می شود و از آن جا که انسجام درون گروهی در آن بالا می باشد از این رو فرد سعی می کند برای حفظ عضویت خود در گروه و حفظ همبستگی گروهی، رفتارهای کجرو یاد گرفته شده  را بر ضد گروه های دیگر به کار بندد، در نتیجه فرد مرتکب جرم می گردد. در این حالت می توان گفت که آن نوع سرمایه اجتماعی که در بین اعضای خانواده و یا گروه و ... وجود دارد از نوع سرمایه اجتماعی درون گروهی و منفی بوده و هر چه سرمایه اجتماعی فاسد در جامعه و نهاد خانواده بیشتر باشد میزان تسری پذیری آسیب های اجتماعی و جرم و جنایت، خودکشی،... در خانواده و جامعه زیادتر خواهد بود (چلبی، 1384، ص 163).

    با تو جه به مبا حث فو ق در این بحث تلا ش بر این است که به بر ر سی آسیب ها ی ا جتما عی(به طو ر خا ص خشو نت خا نو ا د گی) که به نو عی نها د خا نو ا د ه را تهد ید می کندپر دا خته و در پا یا ن بحث به ار ا ئه را هبر د ها بپر دا ز یم.

     

    مقد مه:

    به روایت تاریخ اجتماعی انسان، نهاد خانواده اولین نهاد اجتماعی است که برخی از جامعه‌شناسان مانند (مورگان و مارکس) پیدایش آن را هم‌زمان با ظهور مالکیت فردی می‌دانند. در جامعه ایران نیز از دیرباز نهاد خانواده اولین و مهمترین بستر اجتماعی‌شدن فرد و فراگیری آموزه‌ها ،‌ ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی بوده و هست. این ساختار بازمانده از سده‌های گذشته همواره دارای کارکردهای بسیاری بوده که منجر به قوام و دوام آن در ایران نیز گردیده و به آن سیما و کارکردی « مقدس » داده است (طا یفی،ع.، 1383).

    همه مصلحین، حتی رؤیاگرایان و آنان که به ناکجاآباد[1] روی کردند ، بر خانواده و اهمیت حیاتی آن برای جامعه تأکید ورزیده‌اند . به درستی هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند ادعای سلامت کند ، چنانچه از خانواده‌هایی سالم برخوردار نباشد . باز بی هیچ شبهه ، هیچ یک از آسیب‌های اجتماعی نیست که فارغ از تأثیر خانواده پدید آمده باشد .

    به بیان اتوکلاین برگ، فرزند ، ‌پدر بشر است . یعنی اوست که رسالت تداوم نسل‌ها را در خود دارد و هم اوست که کیفیّت و کمیّت نسل فردا را رقم می‌زند و سلامت در تربیت فرزندان بسیار حائز اهمیت است . همچنین نوشته‌های انسان‌شناسی ، مشحون از آراء دانشمندانی است که نه تنها خانواده را پایدار می‌بینند ، بلکه آثار عمیقی از جانب آن بر فرزندان ملاحظه می‌کنند ( ساروخانی ،1382 ،ص11) .

    با این همه و به رغم اهمیت حیاتی خانواده در سلامت جسم و روان انسان‌ها در تمامی جوامع ، خانواده جدید در معرض تهدیدها و آسیب‌های بسیار است و همچنین باید توجه داشت که پدیده صنعتی‌شدن از طریق رشد دادن فردیت ،و وارد کردن زنان به فعالیت تولیدی و اجتماعی خارج از خانه ، تقویت استقلال اقتصادی افراد و به تبع آن کاهش بردباری آنان نسبت به یکدیگر ،‌ شناخت و تثبیت و افزایش حقوق زنان ،‌ قانونی کردن ( تقریباً‌ جهان‌شمولِ ) حق طلاق ، شهرنشینی ، خشونت خانوادگی ، اشتغال زنان و پیامدهای آن ، مهاجرت از روستا به شهر ، تحرک اجتماعی و اقتصادی و محلی بیشتر و گسترش تماس‌ها و روابط اجتماعی ، کاهش نفوذ مرد در خانواده و بسیاری عوامل دیگر از این قبیل ، که بر وضع نهاد خانواده تأثیر گذاشت و درواقع جامعه صنعتی ضمن حلّ بسیاری از تضادهای جوامع ماقبل خود موجب بروز تضادها و تنش‌های جدیدی شد و در مجموع ، عملکرد آن به لحاظ تأثیرگذاری در حفظ خانواده ، منفی بوده است که این منفی‌گرایی در جامعه ما هم تأثیرش را بر خانواده‌ها به‌جای گذاشته است و در حقیقت از طریق این خانواده‌ها است که ملغمه‌ای از ضدّ ارزش‌های سلطه‌گر  و بیگانه و ضد ارزش‌های سلطه‌گر داخلی ( طبقه حاکم ) به عنوان ارزش‌های برتر و جاودانه معتبر بر جامعه‌های زیر سلطه حاکم می‌شود و این جامعه‌ها را برای از خود بیگانه‌شدن و بریدن با زمینه‌های اجتماعی و طبیعی خودشان آماده می‌کند و در معرض متلاشی شدن قرار می‌دهد . روشن‌تر بگویم : اگر خانواده کهن خود ادامه و ادامه‌دهنده سنت‌هایی بود و محل پیوند انسان و زمینه‌های اجتماعی و طبیعی زندگی وی بود ،‌ خانواده‌های جدید محلی هستند که پیوند انسان را با محیط اجتماعی و طبیعی‌اش قطع می‌کنند . اساسی‌ترین وظیفه آنها ایجاد بریدگی و انقطاع فرهنگی است یعنی نسل جدیدی تحویل جامعه می‌دهند بریده از تاریخ و ناآگاه از آن . حال و آینده‌ای ذهنی و مبهم دارند . نتیجه این امر ، درد بی‌درمانی است که تمام جوامع زیر سلطه با آن مواجه یا شدیداً بدان مبتلا هستند و به قول جلال آل احمد : « انسان‌هایی قالبی و از راه مانده ،‌ ساخته و تحویل بشر شده‌اند که در مقام ابتکار عمل ،‌ علی‌رغم تحصیلات لیسانس‌ها ، دیپلم‌ها و دکتری‌های‌شان از دهقان‌زاده‌ای عقب‌ترند » و در عرصه خلاقیت نه به عنوان مغز و اندیشه حضور دارند و نه به عنوان عمل ، چرا که بریدگی‌شان از یک سلسله روابط ، بدان‌ها اجازه و امکان نمی‌دهد که در چهارچوب آن روابطی که برایشان مبهم و ناشناخته است عمل کنند . 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله جامعه شناسی تاریخی خانواده

    فهرست:

    طرح مسئله                                                                                                                    2

    مقدمه                                                                                                                           7

    نوجوان فراری و بزهکار                                                                                               15

    خانواده و بزهکاری                                                                                                       16

    مفهوم سرمایه اجتماعی                                                                                                 22

    سرمایه اجتماعی در خانواده از دیدگاه جیمز کلمن                                                       27

    سرمایه اجتماعی خارج از خانواده                                                                                 30                 

    نظریه آنجلز کروزو                                                                                                      31

    نظریه پترسون                                                                                                                32

    جمع بندی                                                                                                                    36

    منابع                                                                                                                             40

     

     

    منبع:

    ساروخانی (ب) : « جامعه‌شناسی خانواده » تهران ،‌ انتشارات سروش ، چاپ سوم ، 1379

    ساروخانی (ب) : نگاهی به جامعه‌شناسی خانواده در ایران » تهران ، انتشارات امداد ، چاپ نخست ، 1379

    محبی (ف) : « آسیب‌شناسی اجتماعی زنان ، خشونت علیه زنان ، ‌خشونت علیه زنان »‌ در فصلنامه شورای فرهنگی زنان ،‌ شماره 14 ، سال 1380 ، صص 38-25

    مولاوردی (ش) : « علل و ریشه‌های خشونت علیه زنان » نشریه حقوق زنان ، سال سوم ، شماره 10 ، تیرماه 1371 ، صص 23-18

    نوایی‌نژاد (ش) : « آتش در خانه »‌ نشریه ‌فرزانه ، دوره سوم ، شماره 8 ، زمستان 1375 ، صص 100-93

    Nazroo, J: “Uncovering Gender Differences in the use of Marital violence: The Effect of methodology,” in thd sociology of the family, edit G.Allan, London, Black wall, 1999, PP: 149-169

    Yoshihama (M): “Battered women’s coping strategies and psychological distress; by immigration status” in American journal of community psychology, vol 30, june 2002, PP: 429-452

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت