تحقیق مقاله هنر چیست ؟

تعداد صفحات: 54 فرمت فایل: word کد فایل: 3082
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله هنر
قیمت قدیم:۸,۴۰۰ تومان
قیمت: ۵,۴۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله هنر چیست ؟

    فصل اول

    1-1- تعریف هنر

    هنر ، سوای مجموعه‌ای از تعریف خاص ، شخصی و کنایی چندین و چند تعریف مقبول ، معقول و منطقی - و یا لااقل قابل بحث و اعتنا - دارد که این تعاریف ، در موارد بسیار ، مکمل یکدیگرند و برطرف‌کننده کم داشت‌های هم ، و سر جنگ و جدال با هم و نفی یکپارچه همدیگر را ندارند . ما در اینجا ، بدون بحث ، یکی از تعاریف را به عنوان وسیله کارمان انتخاب می‌کنیم :

    هنر ، بیان زیبا و متالی احساس ، عاطفه و اندیشه انسانی است .

    به هنگام تقسیم‌بندی و برشمردن انواع هنرها ، معمولاً ، نقاشی را به عنوان یکی از هنرهای اصلی و مستقل نام می‌برند . در این صورت ، و با تکیه به تعریف کلی هنر ، نقاشی باید چنین تعریفی داشته باشد :

    نقاشی ، بیان زیبا و متعالی احساس ، عاطفه و اندیشه انسانی است و به مدد خط و طرح‌ها و رنگ و سایر ابزارهایی که به نام این هنر مورد استفاده هنرمند قرار می‌گیرد .

    تعریف گرافیک ، اما به این سادگی‌ها نیست - چه هنر باشد ، چه نباشد .

    2-1- تعریف گرافیک

    ما ، در قدم اول ، باید مساله ”چاپ“ را که به نوعی در واژه ”گرافیک “ حضور یافته است و منشاء پیدایی آن مربوط است ، از یاد ببریم ، و یا به آن چندان بهایی ندهیم که سراسر تعریف هنر گرافیک را زیر سلطه خود بگیرد ، بفشارد ، و به آن خط بدهد .

    حذف عامل ”چاپ“ از مفهوم و تعریف گرافیک ، به معنای کوچک شمردن فن غول‌آسای چاپ نیست ، بلکه به عکس ، دقیقا به همین خاطر است که امروزه ، حضور موثر چاپ را در بسیاری از دقایق زندگی‌مان حس می‌کنیم . در زمان حاضر، ” چاپ“ ، شاید بتوان گفت همانقدر که در هنر گرافیک حضور دارد که در هنرهای ” هنرهای ادبی“ (=ادبیات ) و سینما ؛ یعنی بدون عامل چاپ ، علی‌‌الاصول ، نه ادبیاتی وجود دارد نه سینمایی ؛ اما این امر باعث نشده است که ما عامل چاپ را وارد تعریف ادبیات و سینما بدانیم .

    اگر روزگاری هم گرافیک ، ”هنر ارسال پیام به مدد امکانات چاپی“ بود ، و یا ”فن استفاده از چاپ برای ابلاغ مقاهیمی که به مدد کلمات و تصاویر قابل ارائه هستند “ .... امروز دیگر چنین نیست ؛ چرا که هنر گرافیک ، در عصر ما ، به همت و با جرات و جسارت سرداران بزرگ این رشته ، به مقوله‌ای بسیار پیچیده ، ظریف ، وسیع ، چه بسیار تغییر دهنده، نافذ و به راستی خطرناک تبدیل شده است .

    امروز ، برخلاف شایع و ظاهر ، این هنر سینما نیست که در راس همه هنرها قرار گرفته و فرمانروایی و تسلطی بی‌چون و چرا می‌طلبد ؛ بلکه گرافیک است که چنین ادعا و خواستی دارد - هر چند بدون تظاهر، و یا بسیار زیرکانه ، و گاه به نحو شگفت‌انگیزی موذیانه .

    به هر حال ، با توجه به این که این رساله ابداً نمی‌خواهد به چیستی و چگونگی هنر و فن گرافیک بپردازد ، به همین بسنده می‌کنیم که یکی دو تعریف ساده و احتمالاً مقبول از گرافیک ارائه بدهیم تا راه برای وصول به تعریف ”مصورسازی آثار ویژه کودکان“ هموار شود .

    گرافیک ، ابلاغ ظریف ، دقیق و موثر یک پیام است به مدد ابزارهای همه هنرها ، که موضوع این پیام ، به وسیله سفارش دهنده ، مشخص و محدود شده باشد و عموماً هم مسائل محدود به زمان و مکان معینی را طرح و عنوان کرده باشد .

    گرافیک ، رشته‌ای با شاخه‌ای از هنرهای ترکیبی است که از نقاشی ، طراحی ، نوشته و ادبیات ، خطاطی ، هندسه و نیز امکانات همه هنرها و فنون مدد می‌گیرد و استفاده می‌کند تا پیام‌هایی را به بهترین و مؤثرترین و فشرده‌ترین نحو ممکن ابلاغ کند که درخواست کننده یا سفارش‌دهنده‌ای به دلایل معینی ابلاغ آنها را از گرافیست خواسته است . گرافیک ، فنی است ظریف ، دقیق و مسر جهت ابلاغ و ارائه پیام‌های تجاری ، سیاسی ، اجتماعی و هنری (یا پیام‌های فرهنگی و تمدنی ) .

    همه مساله و فشرده حرف ما این است که در تمام هنرهای اصلی ، کاشف و برگزیننده موضوع ، شخص هنرمند است - حتی اگر این موضوع ، زیر کلی از فشارهای احساسی - عاطفی به او تحمیل شده باشد ؛ اما در مورد ”هنر گرافیک“ همیشه ، موضوع به هنرمند ابلاغ می‌شود و کار روی آن موضوع ، از گرافیست درخواست می‌شود . گرافیست ، به شخصه و مستقلاً تصمیم نمی‌گیرد روی موضوعی کار کند ، و وقتی بنا به خواست ”دیگری“ روی موضوعی به تفکر خلاقه پرداخت و از نهایت قدرت‌آفرینی و مهارت خویش بهره گرفت و چیزی را ساخته و پرداخته کرده باز هم ، ”دیگری“ باید تطبیق کامل ”موضوع“ با ”شکل ارائه موضوع“ را گواهی کند و دست مریزاد بگوید ؛ وگرنه مرافعه پیش می‌آید و دردسر .

    گرافیست هم هر قدر آزاد باشد و انتخاب داشته باشد ، نظریه شخص ”دیگری“ هم مطرح است ، و همین جاست که ما می‌توانیم ، به وضوح ، رابطه ”مصورسازی آثار ویژه کودکان“ و ”هنر و فن گرافیک “ را حس کنیم و قدم اول را در راه وصول به تعاریفی بالنسبه منطقی از ”مصورسازی“ برداریم؛ چرا که نقطه مشترک تردیدناپذیر این دو ، همان مقدم و مستقل بودن موضوع است نسبت به شکل ارائه موضوع ، و حضور ”دیگری “ در این جریان - حتی اگر این ”دیگری“ ، در موارد متعددی ، خود تصویرگر باشد که موضع ”نویسنده“ یا ”طراح موضوع“ قرار گرفته است . ضمناً ، در همین جا هم ما می‌توانیم رابطه بین ” نقاشی“ و ”مصورسازی...“ و طبیعتاً بین ”نقاشی“ و ”گرافیک“ - را تا حد ممکن قطع کنیم و این توهم بسیار خطرناک را که ”مصورسازی“ نوعی ”نقاشی“ است و مصورساز ، یک نقاش است که تحت شرایط ویژه‌ای نقاشی می‌کند ، برطرف کنیم و نیز این توهم را که مصورساز ، همان امکانات و مسئولیت‌ها و وظایف نقاش را دارد و حدود اختیارات و خودمختاری‌هایش برابر با نقاش است یا برابر با هنرمند دیگر .

    مسلماً زمان ، خیلی چیزها را از بین می‌برد ، من‌جمله هر بنای سست را ، هر اثر بد را ، و چه بسا سرانجام هر تولید ضد انسانی را . مسلماً زمان ، بسیاری از کتاب‌ها را همراه با نویسندگان آنها و تصویرها و تصویرگری‌های آنها از رده خارج می‌کند و به خاک گرم می‌سپارد و از خاطره‌ها ، برای ابد ، پاک می‌کند . مسلماً کفش‌های زمان ، کفش‌هایی بیرحم و سحرآمیز است که هر چه بخواهد ، له و لورده می‌کند و می‌گذرد ؛ اما در مورد آثار ویژه کودکان و تولیدات خاص ایشان و هر‌آنچه که به بچه‌ها مربوط می‌شود هرگز نمی‌توان به انتظار قضاوت عادلانه و بیرحمانه زمان نشست . نمی‌توان فرصت داد که بیماران روانی ، کودکان را بیمارانه بیازارند ، به امید آن روز که مرگ معنوی ، این بیماران را از گردونه به بیرون پرتاب کند . این درست که بوته گل ، بی‌آب ، خشک می‌شود و می‌میرد ، اما برای اثبات این امر ، بوته گل را نمی‌توان بی‌آب نگه داشت . امروز نمی‌توان کودک را ترساند ، به فکر اینکه این ترساندن ، شاید ، بعدها اسباب شجاعت و شهامت او را فراهم آورد ، و نمی‌توان از کودک کار سخت و طاقت‌فرسا کشید ، به اسم اینکه کارکشته می‌شود ، قدرت درآوردن نان و نکشیدن منت دو نان در او پدید می‌آید . به نام بشر ، مجرمان بزرگسال بسیاری را می‌توان به چوبه‌دار سپرد ، اما یک کودک را ، در سراسر کره زمین ، به اسم ((مصلحت آینده بشر)) و ((نجات دادن جهان فردا )) نمی‌توان گوشمالی داد و به گریه انداخت . تا دم مرگ از باز گفتن این سخنان خسته نخواهیم شد : کودک ، در هر لحظه ، متعلق به همان لحظه است و تعیین کننده تکلیف همان لحظه - ضمن اینکه متعلق به تمامی لحظه‌های تاریخ ، و تمامی نقطه‌های جغرافیایی جهان نیز هست .

    3-1 تعریف تصویرگری

    ”تصویرگر...“ و ”گرافیست“ علی‌الاصول ، معمولاً و عموماً ، وقتی در موضع تصویرگر و گرافیست قرار دارند ، موضوع کار خود را خود کشف و انتخاب نمی‌کنند ، بلکه روش‌های خوب ارائه موضوع را می‌یابند و به کار می‌برند . بنابراین تصویرگر و گرافیست تابع احساسات و عواطف و اندیشه‌های هنری خود نیستند ، بلکه فقط بخش کوچکی از عاطفه و احساس خود را به جنبه‌های هنری اثر وا می‌سپارند ، و الباقی قدرت خود را صرف تعقل منطقی و تطبیق دادن اندیشمندانه و آگاهانه ”شکل “ با ”مضمون“ - تحت شرایطی خاص - می‌کنند .

    آزادی‌های عملی (و ذهنی) یک تصویرگر ، در مسیر تولید تصویر بسیار محدودتر از آزادی‌های یک هنرمند - مثلاً نقاش - در خلق یک اثر است و وظایف او بسیار مشخص‌تر و مرزبندی شده‌تر ، و تعهدات او حساس‌تر و خطرناک‌تر . اینجا ، در محدوده یا میدان تصویرگری ، ”دلم اینطور خواسته“ یا ”من اینطور خواسته‌ام“ یا ”اینطور دوست دارم“ یا ”نمی‌خواهید؟باشد . به دیگری و دیگران عرضه خواهم کرد “ هیچ کاربردی ندارد - مگر آنکه ، در موارد به میان کشیده شدن پای ”خواست“ و ”میل“ تصویرگر ، این ”خواست“ و ”میل“ با کلی از مسائل بسیار حساس و دقیق علمی - فنی تطبیق کامل یافته باشد ، و آزمایش‌های صحیح نیز این تطبیق کامل را تأیید کرده باشد .

    ”تصویرگر بزرگ زمانه ما “ بودن ، به گمان ما ، هم این دنیا را بس است ، و چه بسا ، هم آن دنیا را . آخر مگر خوشحال کردن بچه‌ها ، و آموختن به ایشان ، و هدایت کردنشان در جهت درست و برانگیختنشان در راه آرمان‌های متعالی انسانی کار کوچکی است که بشود آن را با چیزی تعویض کرد ؟

    4-1- تفاوت گرافیک با تصویرگری

    گرافیک حرفه‌ای است که به تبلیغ مسائل مختلف جامعه می‌پردازد . تصویرگری حرفه‌ای است که مطلقاً بر محور اندیشه تبلیغ نمی‌گردد . گرافیک ، حرفه‌ای است که مستقیماً وارد کار سیاست - به معنای خاص و عام آن - می‌شود .

    تصویرگری حرفه‌ای است که در عین سیاسی بودن هرگز وارد سیاست نمی‌شود . گرافیک ، حرفه‌ای است که می‌تواند- و حق دارد - در مواردی اعمال خشونت کند ،‌بترساند ، تهدید کند ، فریاد بکشد ، و جنجال به راه بیندازد . تصویرگری حرفه‌ای است که نمی‌تواند ، و نمی‌تواند و مطلقاً نمی‌تواند .

    گرافیست آدمی است که حق دارد - و ناگزیر است - هنگام انعقاد یک قرارداد یا قبول یک موضوع - هرقدر هم آن موضوع آنی باشد - بلافاصله به هزینه آن ، و به روابط دستمزدی مربوط به آن ، عادلانه بیندیشد و هر کاری را ، با درنظر گرفتن یک مجموعه مسائل اقتصادی برآورد یا قیمت گذاری کند .

    تصویرگر ، گرچه دستمزد می‌ستاند و حق است که این دستمزد کفایت کننده و رضایت‌بخش باشد ، در زمان رابطه با اثر ، به مساله مخارج و دستمزد نمی‌اندیشد ؛ یعنی رابطه مستقیم و تأثیر‌گذاری بین تولید و مزد تولید وجود ندارد حق نیست که وجود داشته باشد (همچون نقاش ، به هنگام خلق یک اثر ، یا نویسنده به هنگام نوشتن یک داستان ، یا آهنگساز در لحظه تهاجم آهنگ ) ؛ و در اینجا ، تصویرگری ، نه تنها به هنر نزدیک می‌شود ؛ بلکه در قلب آن جای می‌گیرد - به دلیل طهارتی که دارد و مسئولیت خطیر و حساسش .

    به طور کلی تصویرگری ، رشته‌ای است تولیدی - خلاقه ، فنی- هنری ، مربوط به کودکان و نوجوانان ، مستقل از نقاشی و گرافیک ، مستقل از جمیع هنرها و خرده هنرها و صنایع دستی ظریف ، اما نیازمند به همه اینها به خصوص گرافیک ، نقاشی ، عکاسی و پیکره‌سازی ؛ رشته‌ای است از روانشناسی کودک ، طب کودکان ، تعلیم و تربیت ، هوش‌شناسی ، علم رشد ، و به طور کلی کودک شناسی ، و نیز فنون و صنایع دستی ، و هم عواطف و احساسات انسانی تغذیه می‌کند تا بخشی از نیازهای تصویری (یا بصری) کودکان و نوجوانان پاسخ بدهد .

    تصویرگری ، عملاً ، نگاه به حال و آینده دارد ، نه به حال (که گرافیست ، معمولاً چنین است ) و نه به آینده (که هنر عمدتاً ، چنین است ) .

    تصویرگری از مهارت‌ها و امکانات و ذوق و شعور و شناخت پرورش یافته هنری ، نهایت بهره را می‌گیرد . 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله هنر چیست ؟

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت