تحقیق مقاله غدیر از دیدگاه مستشرقین

تعداد صفحات: 66 فرمت فایل: word کد فایل: 2453
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۹,۶۰۰ تومان
قیمت: ۶,۶۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله غدیر از دیدگاه مستشرقین

    مقدمه :

    معنای غدیر

    تلاشهایى که انسانها مى‏کنند، بعضى مربوط به مسائل شخصى آنهاست که بخش کوچکترى از فعّالیتهاى انسانى راشامل مى‏شود - مثل معیشت و معنویّت و عواطف و ارتباطات شخصى آنها با این و آن - اما بخش بزرگتر فعّالیتهاى انسانى، فعّالیتهایى است که در صحنه جامعه با تلاش جمعى صورت مى‏گیرد، که به آن «سیاست» مى‏گویند؛ سیاستهاى اقتصادى، سیاستهاى اجتماعى، سیاستهاى نظامى، سیاستهاى فرهنگى، سیاستهاى مدنى، سیاستهاى بین‏المللى. اینها بخش عمده تلاش انسانها در زندگى خود است. چرا عمده است؟ چون این سیاستها در واقع افراد را در فعّالیتهاى شخصى خود به سمت و سوى خاصّى مى‏کشاند. عمده تلاش انسان، تلاش کلانى است که جهتگیریهاى کلّى فعّالیتهاى شخصى و ریز و کوچک را هم جهت مى‏دهد. دین، به هر دو صحنه مربوط مى‏شود؛ هم صحنه تلاشهاى فردىِ انسان، هم صحنه سیاست که صحنه بسیار گسترده و وسیعى براى زندگى انسان است.
    دو آفت، هم دیندارى را تهدید مى‏کند و هم سیاست را. یکى از آفتهاى دیندارى این است که دیندارىِ یک جامعه یا یک شخص، با انحراف یا بى‏مبالاتى یا تحجّر و جمود یا فراموش کردن نقش عقل یا التقاط و از این چیزها همراه شود. آفت دیگر دیندارى این است که دین به زندگى شخصى محدود شود؛ عرصه وسیع زندگى جمعى انسانها و جامعه را فراموش یا درباره آن سکوت کند و از آن کناره بگیرد.
    دو خطر هم سیاست را تهدید مى‏کند: یکى این است که سیاست از اخلاق فاصله بگیرد و از معنویّت و فضیلت خالى شود؛ یعنى شیطنتها بر سیاست غلبه پیدا کند؛ هواهاى نفسانى اشخاص، سیاست را قبضه کند؛ منافع طبقات زورگو و زرسالاران جوامع، سیاست را به دست گیرد و به این سمت و آن سمت بکشاند. اگر این آفت به سیاست خورد، آن‏گاه همه صحنه اجتماعى انسانها دچار عیب و آفت مى‏شود. آفت دیگرِ سیاست این است که انسانهاى کوته‏بین، کودک‏منش و ضعیف، سیاست را در دست گیرند و زمام سیاست از دستهاى پُرقدرت خارج شود و به دست انسانهاى بى‏کفایت بیفتد.
    راهِ کار چیست؟ بهترین شکل و راهِ کار این است که در رأس سیاست و اداره امور جوامع، کسانى قرار گیرند که دیندارى و سیاستگذارى آنها این دو آفت را نداشته باشد؛ یعنى کسانى اداره امور جوامع را بر عهده گیرند که دیندار و داراى معنویّت باشند؛ فکر دینى آنها بلند باشد؛ از انحراف و خطا و التقاط و کج‏بینى در دین مصون باشند؛ از تحجّر و جمود و متوقّف ماندن در فهم دین برکنار باشند؛ دین را ملعبه دست زندگى خود نکنند؛ از لحاظ سیاست، انسانهاى باکفایت و باتدبیر و شجاعى باشند و سیاست را از معنویّت و اخلاق و فضیلت جدا نکنند.
    چنین کسانى اگر زمام امور یک جامعه را به دست گرفتند، آن‏گاه جامعه از بیشترین خطراتى که ممکن است براى آن پیش آید، محفوظ خواهد ماند. اوج چنین وضعیّتى کجاست؟
    آن‏جاست که یک انسان معصوم از خطا و اشتباه در رأس قدرت سیاسى و دینى قرار گیرد. امام یعنى این.
    امامِ معصوم، انسان والایى است که از لحاظ دینى، قلب او آیینه تابناک انوار هدایت الهى است؛ روح او به سرچشمه حى متّصل است؛ هدایت او، هدایت خالص است؛ از لحاظ اخلاق انسانى، رفتار و اخلاق او صددرصد همراه با فضیلت است؛ هواى نفس در او راهى ندارد؛ گناه بر او چیره نمى‏شود؛ شهوت و تمایلات انسانى، او را مغلوب خود نمى‏کند؛ خشم و غضب، او را از راه خدا دور نمى‏کند؛ از لحاظ سیاسى، بینش وسیع او آن‏چنان است که آرامترین حرکات و ریزترین حوادث را در صحنه‏ى زندگى جامعه، با چشم تیزبین خود مى‏بیند -
    که امیرالمؤمنین علیه‏الصّلاه والسّلام فرمود: «واللَّه لا اکون کالضبع تنام على طول اللدم»؛ یعنى من کسى نیستم که بشود با لالایى او را خواب کرد - در مواجهه با حوادث زندگى و وقایع کمرشکن، از خود شجاعت و اقتدار روحى و معنوى نشان مى‏دهد؛ جانش براى او ارزشى ندارد، اما براى جان انسانها، حتّى مردم دور دست، حتّى زنانى که جزو پیروان دین و نیستند، ارزش قائل است و مى‏گوید اگر کسى از غصّه دق کند، حق دارد.
    امیرالمؤمنین علیه‏الصّلاه والسّلام در مقابله با خطرها آن‏چنان شجاعانه عمل مى‏کند که مى‏گوید کسى نمى‏توانست با فتنه‏اى که من چشم آن را درآوردم - منظور، فتنه خوارج است - یا فتنه ناکثین درافتد. آن معنویّت و دین و اخلاق و فضیلت از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکارى و عواطف رقیق انسانى در کنار صلابت و استحکام معنوى و روحى از طرف دیگر؛ همه اینها ناشى از عصمت است؛ چون خداى متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنین کسى در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همه رسالتهاست. این معناى غدیر است. در غدیر، چنین کارى اتّفاق افتاد.

       ²  واقعه غدیر و اهمیت آن

    سرتاسر حیات طیبه رسول ‌اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و لحظه به لحظه آن در نزد مسلمانان دارای اهمیتی بس شگرف و والاست؛ چرا که نه تنها کلام رسول‌ اکرم به نص صریح آیات قرآن، عاری از هرگونه هوا و هوس و متصل به سرچشمه وحی است، بلکه عمل و فعل آن بزرگوار نیز بر تک تک مسلمانان حجت است و صراط مستقیم را به عالمیان می‌نمایاند اما در این میان، مقاطعی خاص از زندگی آن بزرگوار، به جهات گوناگون از اهمیتی ویژه برخوردار می‌باشد که یکی از بارزترین آنها، واقعه غدیر خم است. واقعه غدیر از ابعاد مختلف و از جهات متفاوت، دارای درخشندگی و تلألؤ خاصی در تاریخ اسلام است. کمتر مقطع تاریخی را می‌توان در جهان اسلام یافت که از لحاظ سند، اطمینان از اصل وقوع، کثرت راویان و اعتماد بزرگان و علمای مسلمین، قوت و استحکامی نظیر این رویداد مهم داشته باشد.

    هنگامی که به راویان حدیث غدیر می‌نگریم، در مرتبه نخست نام اهل‌ بیت گرامی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) یعنی امام‌ علی (علیه السلام)، فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، امام حسن (علیه السلام) و امام‌حسین (علیه السلام) دیده می‌شود و در مرتبه بعدی نام حدود 110 تن از صحابه پیامبر اسلام به چشم می‌خورد که در این میان، نام افرادی شاخص از میان صحابه همچون:

    1- ابوبکر بن ابی‎‌قحافه

    2- عمر بن ‌الخطاب

    3- عثمان بن عفان

    4- عایشه بنت ابی‌بکر

    5- سلمان فارسی

    6- ابوذر غفاری

    7- عمار یاسر

    8- زبیر بن‌ عوام

    9- عباس بن عبدالمطلب

    10- ام سلمه

    11- زید بن ‌ارقم

    12- جابر بن عبدالله‌ انصاری

    13- ابوهریره

    14- عبدالله ‌بن ‌عمر بن الخطاب

     

    و ... توجه آدمی را به خود جلب می‌کند که تمامی آنان در محل غدیر حاضر بوده‌اند و حدیث غدیر را بدون واسطه نقل نموده‌اند. سپس در میان تابعین، حدیث غدیر از 83 تن از تابعین نقل شده است که از جمله آنان می‌توان به:

    1- اصبغ بن‌ نباته

    2- سالم‌ بن ‌عبدالله ‌بن عمر بن الخطاب

    3- سعید بن‌ جبیر

    4- سلیم‌ بن قیس

    5- عمر بن عبدالعزیز(خلیفه اموی)

    و ... اشاره نمود.

    پس از تابعین، در میان علمای اهل تسنن از قرن دوم تا قرن سیزدهم، 360 تن، حدیث غدیر را در آثار خویش نقل نموده‌اند که 3 تن از صاحبان صحاح سته (صحاح ششگانه) و دو تن از پیشوایان فقهی اهل تسنن نیز در شمار این بزرگان جای دارند

    در بین محدثین و علمای شیعه نیز افراد فراوانی حدیث غدیر را در کتب مختلف، روایت نموده‌اند، که تعداد دقیق آنان مشخص نیست. از این اندیشمندان می‌توان به:

    1- شیخ کلینی

    2- شیخ صدوق

    3- شیخ مفید

    4- سید مرتضی

    و ... اشاره نمود

    بنا بر آنچه که ذکر گردید، در میان بزرگان و محدثین اهل سنت و به دنبال دقت آنان بر روی راویان و طرق متفاوت نقل حدیث غدیر، اندیشمندان بسیاری، حدیث غدیر را حدیثی حسن و عده کثیری روایت غدیر را روایتی صحیح دانسته‌اند و حتی در نزد عده‌ای از بزرگترین صاحبنظران اهل تسنن، با توجه به شمار فراوان راویان و طرق متعدد نقل حدیث، که روایت غدیر دارد، آنرا حدیثی متواتر ذکر نموده‌اند علما، بزرگان و محدثین شیعه نیز بالاتفاق، غدیر را حدیثی متواتر می‌دانند.

    بر این اساس و بر طبق آنچه که گذشت، به خوبی آشکار می‌گردد یکی از مهمترین وقایع تاریخ پرفراز و نشیب اسلام که در بین عامه مسلمانان، واقعه‌ای مسلم، پذیرفته شده و قطعی تلقی می‌گردد، واقعه غدیر خم است.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله غدیر از دیدگاه مستشرقین

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    اخبار اصفهان: ج1ص107و235.ج2ص227.

    اخبارالدول وآثارالاول:ص102.

    أربعین الهروی:ص12.

    أرجح المطالب:ص36و56 و58 و67 و203 و338 و339 و389 و581-545 و681 .

    الارشاد: ص420.

    أسباب النزول:ص135.

    أسدالغابه:ج1ص308و367.ج2ص233.ج3ص92و93و274و307و321.ج4ص28.ج5ص6و205و20.

    الامامه و السیاسه:ج1 ص109.

    أنساب الاشراف:ج1 ص156.

    البدایه و النهایه:ج5 ص208-213و227و228-ج7ص338و344-349.

    بلاغات النساء:ص72.

    تاریخ بغداد:ج8ص290-ج7ص377-ج12ص343-ج14ص236.

    التاریخ الکبیر:ج1ص375-ج2قسم2ص194.

    تاریخ الخلفاء:ص114و158و179.

    تفسیر الثعلبی:ص78و104و181و235.

    تفسیر الطبری:ج3ص428.

    تفسیر فخر الرازی:ج3ص636.

    التمهید(باقلانی):ص171.

    الجمع بین الصحاح:ص458.

    حیاه الصحابه:ج2ص769.

    حلیه الاولیاء:ج5ص26و363-ج6ص294.

    الخصائص:ص4و49و51.

    خصائص النسائی:ص21و40و86و88و93و94و95و100و104و124.

    الخصائص(السیوطی):ص18.

    الخطط والآثار(مقریزی):ص220.

    الدر المنثور:ج2ص259و298.

    دول الاسلام(ذهبی):ج1ص20.

    ذخائرالعقبی:ص67و68.

    روضات الجنات(زمجی):ص158.

    سر العالمین(غزالی):ص16.

    سنن الترمذی:ج5ص591 .

    سنن ابن ماجه:ج1 ص43.

    سنن النسائی:ج5 ص45.

    سنن المصطفی صلی الله علیه و آله:ج1ص45.

    السیره النبویه(زینی):ج3 ص3.

    شرح نهج البلاغه(ابن أبی الحدید):ج1ص317و362-ج2ص288-ج3ص208-ج4ص221-ج9ص217.

    الشرف الموبد(نبهانی):ص58و113.

    شواهد التنزیل:ج1ص158و190.

    صحیح الترمذی:ج1ص32-ج2ص298-ج5ص633.

    صحیح مسلم:ج4ص1873.

    الصواعق المحرقه:ص25و26و73و74.

    طبقات ابن سعد:ج3ص335.

    العقد الفرید:ج5ص317.

    عمده الاخبار:ص191.

    الفصول المهمه:ص23و24و25و27و74.

    الفضائل(ابن حنبل):ج1ص45و59و77و111-ج2ص560و563و569و592و599-ج3ص27و35.

    فضائل الصحابه:ج2ص610و682.

    الکفایه:ص151.

    کفایه الطالب:ص13و17و58 و62 و153و285و286.

    کنز العمال:ج1ص48-ج6ص397-405-ج8ص60-ج12ص210-ج15ص209.

    الکوکب الدری:ج1ص39.

    مجمع الفوائد:ج9ص103-108و163.

    مختلف الحدیث(ابن قتیبه):ص52و276.

    مروج الذهب:ج2ص11.

    مستدرک الحاکم:ج3ص109و110و118و371و631.

    مسند ابن حنبل:ج1ص84و119و180-ج4ص241و281و368و370و372-ج5ص347و366و370و419-494-ج6ص476.

    مسند الطیالسی:ص111.

    مصابیح السنه:ج2ص202و275.

    معارج النبوه:ج1ص329.

    المعارف(ابن قتیبه):ص58.

    معالم الایمان(دباغ):ج2ص299.

    المعتصرمن المختصر:ج2ص301و332.

    معجم البلدان:ج2ص389.

    المعجم الصغیر:ج1ص64و71.

    المعجم الکبیر(طبرانی):ج1ص149و157و390-ج5ص196.

    مقاصد الطالب:ص11.

    مقتل الحسینعلیه السلام(خوارزمی):ص47.

    مقصد الراغب:ص39.

    المنار:ج1ص463.

    مناقب الائمه(باقلانی):ص98.

    المناقب(ابن جوزی):ص29.

    المناقب(ابن مغازلی):ص16و18و20و22و23و24و25و224و229.

    المناقب(عبدالله شافعی):ص106و107و122.

    منتخب کنز العمال:ج5ص30و32و51.

    المواقف:ج2ص611.

    موده القربی:ص50.

    نزهه الناظرین:ص39.

    النهایه(ابن الأثیر):ج4ص346.

    نهایه العقول:ص199.

    الوفیات(ابن خلکان):ج1ص60-ج2ص223.

    ینابیع الموده:ص29-40و53-55و81و120و129و134و154و155و179-187و206و234و284.

    الاصابه:ج1ص372و550-ج2ص257و382و408و509-ج3ص512-ج4ص80.

    الاستیعاب:ج2ص460.

    أشعه اللمعات فی شرح المشکاه:ج4ص89و665و676.

    تفریح الأحباب:ص31و32و307و319و367.

    التمهید و البیان(أشعری):ص237.

    الفتوح(ابن الأعثم):ج3ص121.

    التمهید البیان(أشعری):ص237.

    ثمار القلوب(ثعالبی):ص511.

    الأعتقاد(بیهقی):ص182.

    تاریخ دمشق:ج1ص370-ج2ص5و85و345-ج5ص321.

    الجمع بین الصحاح:ص458.

    الشفاء(قاضی عیاض):ج2ص41.

    أسنی المطالب:ص4و221.

    انسان العیون:ج3ص274.

    الأنوار المحمدیه:ص251.

    بلوغ الأمانی:ج1ص213.

    البیان والتعریف:ج2ص36.

    التاج الجامع:ج3ص296.

    تجهیز الجیش:ص135و292.

    ذخائرالعقبی:ص67و68.

    الحاوی للفتاوی:ج1ص79و122.

    الریاض النضره:ج2ص169و170و217و244و348.

    السیره الحلبیه:ج3ص274و283و369.

    شرح المقاصد:ج2ص219.

    فرائد السمطین:ج1ص56و64و65و67و68و69و72و75و76و77.

    العثمانیه:ص145.

    مرقاه المفاتیح:ج1ص349-ج11ص341و349.

    مصابیح السنه:ج2ص202و275.

    المورود فی شرح سنن أبی داود:ج1ص214

    .

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت