تحقیق مقاله امامت و امامان دوازده گانه

تعداد صفحات: 62 فرمت فایل: word کد فایل: 2085
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۹,۲۰۰ تومان
قیمت: ۶,۲۰۰ تومان
دانلود مقاله
کلمات کلیدی: اسلام - امامت - اهل بیت
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله امامت و امامان دوازده گانه

    یادداشت مترجمان

    چنان که پوشیده نیست اعتقاد به امامت و امامان دوازده گانه : از ارکان باورداشت شیعیان است که بدون این ویژگى دیگر نتوان کسى را شیعى خواند,چنان که با داشتن این اعتقاد نمى توان مسلمانى را غیرشیعى دانست و لذابسیار طبیعى است که دانشمندان عرصه تشیع جد و جهد فراوان به کار بندندتا حقانیت این اصل آسمانى را به کرسى صحت نشانند و اظهار دارند که اعتقاد به امامت نه باورى است طایفه اى و مقطعى که اصلى است در ژرفناى دل پیروان اهل بیت که رستنگاهى جز استدلال و حجت و برهان ندارد و درهمین راستاست که شهید مهدى سماوى ((1)) با نگاهى عمیق و دیدى دقیق این مقوله را به بحث گرفته و بر آن است تا این اصل را با بیان موضع قرآن و سنت نسبت بدان روشن سازد و با سیر در آیات کریم قرآنى و احادیث پیامبر9 , این مفهوم خدشه ناپذیر الهى را در سویداى دل موحدان بنشاند و بر وجدان انسانى نهیب زند که هر کس از امامت روى برتابد به تشنه اى ماند که از چشمه گواراى هدایت و رهیابى روى برتافته است و دیگر نخواهد توانست جگر تفتیده خودرا با خنکاى کوثر سیراب سازد.
    اگر چه شاید شهید سماوى خود از جرگه کسانى باشد که دلباخته این آیین است و پاى استدلالیان را چوبین مى داند ولى به هر حال از آن جا که قلم برداشته ناگزیر راه استدلال و اقناع اذهان را در پیش گرفته تا حقانیت این آیین را به پیروان اندیشه و برهان نیز ثابت کند و این پیام را فراپیش نهد که امامت نه تنها جان و دل پیروان اهل بیت را تسخیر کرده که اندیشه و استدلال استدلالیان را نیز در گرو خود دارد و به هر روى کسى که به این عرصه درآیدخواه با دل خواه با برهان جذب این آیین مى شود.
    چکیده سخن این که خواندن کتاب حاضر را براى پیروان اهل بیت : و دیگران توصیه مى کنیم , چه , پیروان اهل بیت با مطالعه دقیق آن بر راه خویش استوارتر خواهند گشت و دیگران نیز به باورداران امامت در این باور که دارندحق خواهند داد و این اصل را به عنوان اصلى استوار بر منطق و استدلال و به دور از نقش آفرینى احساس و عاطفه خواهند شناخت تا همین گامى باشد درمسیر آشنایى هر چه افزونتر با اصول و مبانى یکدیگر و مقدمه اى گردد برهمدلى و درک متقابل که ما را به سوى وحدت مطلوب پیش مى برد.
    والسلام على من اتبع الهدى30 /7/1373

    طرح بحث

    مسؤولیت سخن پژوهشگر را در رها بودن در گفتار محدود مى کند, پس او اگر چه دراندیشه خود آزاد است , ولى در تعبیر و بیان خویش آزاد نیست .
    به همین سبب شخص دیندار از خداى خود مى هراسد, خدایى که در دین خود حق را تشریع فرموده و وى را ازعدم رعایت محرمات و عدم التزام در نقل و مدح و سرزنش در حدود صداقت وعدالت و عدم توقف بهنگام ظهور شبهات بازداشته است .
    اسلام به گونه اى خاص روابط را شگفت آورتر از هر مذهب دیگر مشخص کرده است وصداقت و عدالت را در بحرانى ترین حالات خشم مورد تشویق قرار داده است و دستورداده به حق اعتراف شود, اگر چه به زیان فرد باشد یا بر او گران آید .
    اسلام اجازه نمى دهد به گونه اى داد سخن داد که اهل حق را ناخوش آید یا به ارزشهاى آنها تجاوزشود: لایحب اللّه الجهر بالسوء من القول الا من ظلم وکان اللّه سمیعاعلیما. ((2)) اسلام غیبت و بهتان را حرام کرده است و سخن چینى , ستم , دروغ , نسبت ناروا دادن ودشنام بناحق را ممنوع ساخته است و اجازه نداده سخنانى را به خدا ببندیم که اطلاعى از آن نداریم .
    از جمله تعالیم اسلام در این زمینه این است : (یا ایها الذین آمنوا لایسخر قوم من قوم عسى ان یکونوا خیرا منهم ولانساء من نساءعسى ان یکن خیرا منهن ولا تلمزوا انفسکم ولا تنابزوا بالالقاب بئس الاسم الفسوق بعد الایمان و من لم یتب فاولئک هم الظلمون , ((3)) یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرامن الظن ان بعض الظن اثم ولاتجسسوا ولایغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکرهتموه واتقواللّه ان اللّه تواب رحیم .
    ((4)) به علاوه توصیه هاى حکیمانه دیگر .
    اسلام بویژه از وارد آوردن شکاف به اخوت اسلامى و درهم ریختن وحدت و ایجاد فروپاشى موکدا نهى کرده است و این در حالى است که با قاطعیت از مسلمان مى خواهد که سخن حق را بگوید و هنگام یارى رساندن به حق و سرکوب باطل در گرفتن موضعى مثبت و ثمربخش کوتاهى نورزد .
    کسى که درابراز حق سکوت کند شیطانى گنگ است و امر به معروف و نهى از منکر و دعوت به سوى خدا از بزرگترین و مهمترین واجبات در شریعت اسلامى است : و من احسن قولاممن دعا الى اللّه و عمل صالحا و قال اننى من المسلمین .
    ((5)) موضع یک مسلمان درهر آنچه مى گیرد و یا پس مى زند باید موضعى همراه با هشیارى و پرهیز باشد: و مایلفظمن قول الا لدیه رقیب عتید. ((6)) دارنده یک روح بزرگ حتى اگر متدین هم نباشد, راضى نخواهد شد سخن خود را آن قدر پایین آورد و به مراتب پست نزول دهد که شرافت را مخدوش کند و کرامت و آبرو رااز میان ببرد و جوانمردى را نابود سازد .
    این در صورتى است که مسؤولیتى اخلاقى یاعرف اجتماعى نافذى وجود نداشته باشد که این امور را ارزیابى کند و دروغگو را موردانتقاد قرار دهد تا در نتیجه چنین کسى در نظر دیگران شخصیتى متزلزل یابد و مقامش در جامعه خرد شود.
    با الهام از چنین مسؤولیتى است که سخن پیرامون موضع پیامبر اکرم (ص ) نسبت به خلافت در دین یک مسلمان اهمیتى بسزا مى یابد, ولى کندوکاو مسلمانان درباره این مساله به گونه اى که بى هیچ انسجام و پیوند مطلوبى در همیارى و ارتباط میان ایشان همداستانى آنها را مخدوش سازد و به دوستى محتوم آنها آسیب رساند همان چیزى است که اسلام با آن مبارزه مى کند و به شدیدترین شکل آن را ممنوع مى دارد.
    در سخن گفتن پیرامون خلافت , اگر سخن پاک باشد و بیان , نیکو و عبارت , راستین و نقل قول , صحیح دیگر جاى هیچ گونه خدشه اى نخواهد بود .
    مادامى که منبع مسلمانان یعنى کتاب و سنت مورد تقدیس همه مسلمانان است , بازگشت و التزام به آن دو با مقتضیات قولى و عملى آنها همان حقى خواهد بود که نمى توان از آن کناره گرفت و سیراب شدن از این دو منبع مظهرى از مظاهر احترام و دلیل وجود آشکارترین نشانه هاى ایمان است .
    همه مسلمانان بر این نکته اتفاق نظر دارند و از این چشمه مى نوشند و از آن سیراب مى شوند و وحدتشان بر همین اساس استوار مى شود و اجتماعشان شکل مى گیرد والفت و مودتشان بر همین شالوده مستحکم قرار دارد.
    نویسندگان مسائل مذهبى بتدریج در موضوعات مورد اختلاف مذاهب گوناگون واردشده اند.
    اگر آن گونه که باید, نظر شود به آسانى مى توان دریافت که مسائل مورد اختلاف سنت و تشیع تا آن جا محدود است که اگر تلاشى به عمل آید و نیتى پاک در میان باشدمى توان به آسانترین طریق میان آنها سازگارى برقرار کرد و اى کاش این نویسندگان , درمسائل مورد اتفاق مى نوشتند, مسائلى که از نظر مقدار, مسائل مورد اختلاف را به جزئیاتى تبدیل مى کند که هرگز مقتضى جدایى و اختلاف نیست , زیرا شمار این مسائل بسیار اندک است و از قدیم گفته شده است که اندک در حکم عدم است .
    برخى از خوانندگانى که سخنانى این چنین را خوش نمى دارند و آن را تلاشى در جهت سازگارى با جهل و اغفال میان دو مذهب با تفاوتهاى ریشه اى آن مى دانند ممکن است گمان کنند که این نوع سخنان مشوش کردن حقیقت و تجاهل نسبت به واقعیت اختلاف موجود میان این دو مذهب است .
    این همان چیزى است که تلاشهاى تفرقه برانگیز و غرض برانگیز و پلید به هدف پراکندن و شکافتن اجتماع و شکستن وحدت مسلمانان که داراى یک دین و یک عقیده اند بر آن تاکید دارند .
    در این مساله آن قدر بحثهاى پیچیده صورت گرفته که موجب شده افرادساده و کسانى که از روى بحث و کاوش و آگاهى در این مساله وارد نشده اند آن را به آسانى درک نکنند.
    من کتب بسیارى از علما را خوانده ام و با بسیارى از دانشمندان فاضل با در نظر گرفتن اختلاف مذاهبشان دیدار داشته ام .
    آنها جز در موارد اندک با ما اختلافى ندارند و بسیارى اوقات در محبتشان نسبت به اهل بیت (ع ) اتفاق نظر داشتند و این محبت را جزء امورحتمى مى دانستند و آن را بخشى جدانشدنى از ایمان به شمار مى آوردند .
    در میان ماسخنان محبت آمیز و گرمى در این باره جریان یافته است تا آن جا که یکى از ایشان برمحبت عمیق خود نسبت به اهل بیت (ع ) و ایمان راسخ به لزوم بزرگداشت ایشان تاکیدمى کرد و اظهار مى داشت که براى نزدیکى به خدا و در طلب خشنودى پروردگار به زیارت مرقد شریف اهل بیت (ع ) رفته است .
    چون سخن بدین جا رسید گفتم که ما در این زمینه اختلافى با یکدگیر نداریم و شیعه آن را رکنى از اسلام مى داند و شیعیان نخستین پس از پیامبر اکرم (ص ) دین و تعالیم خود رااز اهل بیت پیامبر مى گرفتند .
    این امر بعدا به نوادگان ایشان و کسانى منتقل شد که به سبب درپیش گرفتن روش اهل بیت (ع ) مورد احترام بودند و عملشان از آن جا که اطاعت از خدا و اجراى دستورات اهل بیت (ع ) در امورى بود که ایشان از خداوند تبارک و تعالى و پیامبر اکرم (ص ) تبلیغ مى کردند اقتضاى محبتشان را داشت و به شکر خداهیچ اختلافى در این باره نبود.
    براستى اتفاق نظر در محبت نسبت به اهل بیت (ع ) و لزوم بزرگداشت ایشان (که در دین یک مسلمان جزء بدیهیات و ضروریات است و قرآن نیز بدان تصریح کرده و سنت آن راضرورى شمرده است ) خود عاملى برانگیزاننده و تشویق کننده در ادامه یافتن موضوعى این چنین و آشکار ساختن حقانیت آن و کاوش در جهت کشف و روشن کردن آن است .
    در این جا باید به تلاش برخى از ترویج دهندگان باطل و دروغ پردازانى که از جعل و واردکردن اتهامات نادرست به برادران دینى خود پروایى ندارند نیز اشاره کنیم , کسانى که درمحافل مسلمانان جنجال به پا مى کنند و از راه گل آلود کردن آب حتى الامکان درصددبرمى آیند تا با حیله گرى و ایجاد شبهات و گمراهیها در میان برادران به هدف خود دست یابند و زمانى نیز از طریق کناره گیرى مقاصد خود را عملى مى سازند .
    اگر این نکته به عنوان حقیقت پابرجاى امروز و دیروز اضافه گردد لازم خواهد بود که حقیقت بیان شودو نقطه نظر مخالف اظهار گردد تا حق تحقق یابد و باطل از میان برود و شبهات و اباطیل افشا شود و مرزها و موانع میان برادران و صاحبان یک عقیده و یک دین از بین برود.
    طرح بحث به منظور تحقق دلیل قاطع براى یک پژوهشگر ناگزیر باید عوامل بحث ا و تکامل یابد: 1 قطعیت صدور از معصوم 2 قطعیت دلالت اگر این دو عنصر در بحث یک پژوهشگر یافت شود اطمینان کافى در تحقق حجت اوحاصل خواهد آمد و از آن جا که قرآن کریم که کتاب دعوت است در ارائه فضایل اهل بیت احکام عمومى و کلى به دست مى دهد, بنابراین در شرح و تفسیر آن ولو از باب جرى و تطبیق ((7)) امورى یافت مى شود که بر مطلوب دلالت دارد و دلیل را تقویت مى کند و این یا به طریق نقل از معصوم خواهد بود و یا از راه تطابق تفسیر اهل تسنن وتشیعى که گواه صحت این تفسیر باشد و یا براساس مشخص بودن این تفسیر در مقام مقایسه و عمل به یکى از دو شیوه خواهد بود که یکى از آن دو همان است که مورد اتفاق دو مذهب مى باشد.
    این از نظر ارزش سند و صدور, اما از نظر دلالت چنان که خواهیم دید در رسیدن به هدف مورد نظر رایى واضح مى یابیم .
    شاید نخستین امرى که خواننده هنگام خواندن یاشنیدن با آن روبروست همان ادعاى وضوح در دلالت و قطعیت صدور با در نظر گرفتن اختلافات امت باشد .
    در این جا پرسش زیر پیش مى آید: از آن جا که سیدالحکما و امام البلغا پیامبر اکرم مى خواست امر خلافت و کسى را که خلافت به او بازمى گردد بیان دارد,پس چرا در این مساله بصراحت کلامى نگفت و به گونه اى سخن گفت که ظاهرا مدلولى بعید داشت یا دست کم مى شد آن را تاویل یا با الفاظ آن بازى کرد؟
    پاسخ به این سؤال همان است که کتاب حاضر آن را برعهده گرفته است , بنابراین روشن خواهد شد که مقتضاى حکمت پیمودن همین راه است , زیرا امت در آن روزگار هنوز درآغاز تشکل فرهنگى و ابتداى فعالیتهاى سازنده و رشد خود بود و اگر عوامل متعددى مشاهده شود که ضرورت احتیاط در چنین امر مهمى را مى طلبد تا آن جا که خداوندسبحان با قاطعیت از معصوم مى خواهد که : و ان لم تفعل فما بلغت رسالته واللّه یعصمک من الناس , ((8)) را به اجرا درآورد و اگر تمامى این عوامل در بحثى مستقل موردنظر قرارگیرد, به آسانى ضرورت چنین تعبیر محتاطانه اى روشن مى شود, هر چند هنگام روشن شدن مساله , ادعاى عدم وضوح و صراحت در نظر کسى که بحق تامل کند و در کتاب وسنت پیامبر اکرم (ص ) بنگرد بسیار کم رنگ مى شود.
     

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله امامت و امامان دوازده گانه

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت