تحقیق مقاله مصلح جهانی در کتب ادیان

تعداد صفحات: 55 فرمت فایل: word کد فایل: 4021
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۸,۵۰۰ تومان
قیمت: ۵,۵۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله مصلح جهانی در کتب ادیان

    انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمى شناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد.

    از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانى و نا امنى و تیره روزى خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانه اى  نایل آیند.

    به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحى _ که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهاى ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى واقعى بنیان خواهد نهاد _ سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهى در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایى داده اند.

    در این زمینه، یکى از نویسندگان معروف چنین مى نویسد:

    «موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعى است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّى است. صَرفِ نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل مى دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، و طالب تکامل معنوى وقتى که از همه نا امید مى شود، و مى بیند که با وجود این همه ترقّیات فکرى و علمى شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل و بى خبر، روز به روز خود را به سوى فساد و تباهى مى کشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دورى مى جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچى مى کند; بنا به فطرت ذاتى خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ مى شود، و از او براى رفع ظلم و فساد یارى مى جوید.

    از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوى یک مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتى و یهودى و مسیحى و مسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب هاى قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالى اسکاندیناوى و حتّى در میان مصریان قدیم و بومیان و حتّى مکزیک و نظایر آنها نیز مى توان یافت».

    آرى! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى در پایان جهان، یکى از مسایل بسیار مهمّ و حسّاسى است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانى، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلکه در نزد بسیارى از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامى پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب هاى الحادى، همه و همه بدان عقیده دارند.

    ناگفته نماند که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، و دیگر ملل و اقوام گذشته و مکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار باهم اختلاف نظر دارند، مسلمانان او را «مهدى موعود منتظر(علیه السلام)»، و پیروان سایر ادیان ومکتبها و ملّتها و توده هاى محروم، وى را «مصلح جهانى» یا «مصلح غیبى»، یا «رهاننده بزرگ» یا «نجات بخش آسمانى» و یا «منجى اعظم» مى نامند; ولى در باره اوصاف کلّى، برنامه هاى اصلاحى، تشکیل حکومت واحد جهانى بر اساس عدالت و آزادى، و ظهور او در آخرالزمان اتّفاق نظر دارند.

    جالب توجّه این که حتّى در این اواخر نیز، این عقیده در بین گروهى از دانشمندان و فلاسفه بزرگ جهان به عنوان: «لزوم تشکیل حکومت واحدجهانى» درسطح وسیعى مطرح گردیده است: «در عصر اخیر دوشادوش پیشرفت همه جانبه اى که در تمام مسایل علمى نصیب بشریّت شده، این ایده و عقیده نیز از مرز ادیان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان یکى از مهمترین مسایل حیاتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است».

    آرى ! امروز بسیارى از اندیشمندان و فلاسفه مشهور جهان نیز عقیده دارند که با پیشرفت سریع صنعت و تکنولوژى، زندگى ماشینى، رقابت هاى نا سالم نظامى، بازیهاى خطرناک سیاسى، و احساس یأس و نا امیدى در بین جوامع بشرى براى رهایى از اوضاع نا بسامان کنونى، تشکیل حکومت واحد جهانى بر اساس عدالت و آزادى لازم و ضرورى است.

    بنابراین، برغم افکار بیمارگونه کوته نظران کج اندیش که مى پندارند مسأله مهدویّت و انتظار ظهور یک رهبر بزرگ آسمانى در پایان جهان، از مختصّات مسلمانان و یا از عقاید خاص شیعیان است و مى کوشند تا با تلاش مذبوحانه خود آن را در یک مکتب خاصّ محصور کنند، این مسأله اختصاص به مسلمانان و شیعیان ندارد; بلکه یک اعتقاد عمومى مشترک است که همه اُمّتها و ملّتها و پیروان ادیان و حتّى مکاتب مختلف، فلاسفه، دانشمندان و اندیشمندان واقع بین جهان نیز در این عقیده و مرام باهم شریک اند.

     

     اصالت اعتقاد به ظهور مُنجى

    عقیده به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانى و امید به یک آینده روشن که در آن، نگرانیها و هراسها مرتفع گردد، و به برکت ظهور یک شخصیّت ممتاز الهى همه تاریکیها از پهنه گیتى برچیده شود، و ریشه ظلم و جهل و تباهى از روى کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومى ثابت است که همواره در همه وقت، در همه جا، و در همه زمانها بین تمام ملّتها شایع و رایج بوده است.

    بر اساس تحقیقات پژوهشگران مسایل اسلامى، این عقیده در طول دوران زندگى انسانها پیوسته در میان همه ملّتها و پیروان ادیان بزرگ موجود بوده، و حتّى اقوام مختلف جهان چون: اسلاوها، ژرمنها، اسنها و سلتها، نیز معتقدند که سرانجام باید پیشوایى در آخر الزمان ظهور کرده، بى عدالتى ها را از بین برده، حکومت واحد جهانى تشکیل داده، و در بین مردم بر اساس عدالت و انصاف داورى کند.

    آنچه از تاریخ اُمّتها استفاده مى شود این است که: مسأله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهى و آمدن مصلحى در آخر الزمان به نام مُنجى موعود جهانى به قدرى اصیل و ریشه دار است که در اعماق دل ملّتها و پیروان همه ادیان الهى، و تمام اقوام و ملل جهان جا گرفته است تا جایى که در طول تاریخ بشریّت، انسانها در فراز و نشیب هاى زندگى، با یادآورى ظهور چنین رهبر مقتدرى، پیوسته خود را از یأس و نا امیدى نجات داده، و در انتظار ظهور آن مصلح موعود جهانى در پایان جهان، لحظه شمارى مى کنند.

    براى اثبات این مطلب، کافى است بدانیم که عقیده به ظهور یک «نجات دهنده» حتّى از نظر یهود و نصارى نیز قطعى است. و حتّى این که در میان همه طوایف یهود و همه شاخه هاى مسیحیّت وجود این عقیده قطعى و مسلّم است.

     

     انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى

    نویسنده آمریکایى کتاب «قاموس مقدّس»، درباره شیوع اعتقاد به ظهور، و انتظار پیدایش یک «منجى بزرگ جهانى» در میان قوم «یهود» چنین مى نویسد:

    «عبرانیان منتظر قدوم مبارک «مسیح» نسلاً بعد نسل بودند، و وعده آن وجود مبارک . . . مکرّراً در «زبور» و کتب انبیا، على الخصوص، در کتاب «اشعیا» داده شده است. تا وقتى که «یحیاى تعمید دهنده» آمده، به قدوم مبارک وى بشارت داد، لیکن «یهود» آن نبوآت (پیشگوییها) را نفهمیده با خود همى اندیشیدند که «مسیح» (سلطان زمان) خواهد شد، و ایشان را از دست جور پیشگان و ظالمان رهایى خواهد داد، و به اعلا درجه مجد و جلال ترقّى خواهد کرد».

    نویسنده کتاب «قاموس کتاب مقدّس» در کتاب خود ازیهودیان، زبان به شکایت مى گشاید که دعوت عیساى مسیح را بعد از آن همه اشتیاق و انتظار، سرانجام نپذیرفتند و او را مسیح واقعى نپنداشتند و او را با مسیح موعودى که سلطان زمان خواهد بود و منجى واپسین و مژده اش را کتاب مقدّسشان داده بود و سالها در انتظارش در التهاب سوزان لحظه شمارى مى کردند، مطابق نیافتند. از این رو، با او به دشمنى برخاستند، حتّى وى را جنایتکار به ملّت اسرائیل، و تعالیمش را، ضدّ آرمان اساسى کتب مقدّس «عهد عتیق» (تورات و ملحقات آن) دانستند، ناچار به محاکمه اش فراخواندند و به اعدام محکومش کردند، و همچنان با احساس غبنى جانکاه مجدداً در انتظار «مسیح موعود» و رهایى بخش از رنج و ستم، نشستند.

    مسیحیان، با این که حضرت عیسى(علیه السلام) را «مسیح موعود» یهودیان مى دانستند، چون نسبت به پیروى او احساس ناتمامى کردند، یکباره امیدشان از «زمان حال» برکنده شد; حماسه انتظار را از سرگرفتند و در انتظار «مسیح» و بازگشت وى از آسمان، در پایان جهان نشستند.

    طبق نوشته «مستر هاکس» آمریکایى، در کتاب خود «قاموس کتاب مقدس» کلمه «پسر انسان» 80 بار در «انجیل» و ملحقات آن (عهد جدید) به کار رفته که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسى(علیه السلام) قابل تطبیق است، و 50 مورد دیگر از «مصلح» و نجات دهنده اى سخن مى گوید که در آخر زمان ظهور خواهد کرد .

     

     

     

     مسیح هاى دروغین

    اعتقاد به ظهور یک «منجى بزرگ جهانى» و اشتیاق، به ظهور یک رهبر آسمانى در میان یهود و نصارى، آن چنان اصیل و ریشه دار است که در طول تاریخ این دو ملّت، مدّعیان شگفتى را پدید آورده، و افراد زیادى پیدا شده اند که خود را به دروغ «مسیح موعود» معرّفى کرده اند. به طورى که صاحب کتاب «قاموس کتاب مقدّس» در باره شماره مدّعیان دروغین «مسیح موعود» مى نویسد:

    «24 نفر مسیحیان (مسیح هاى) دروغگو در میان بنى اسرائیل ظاهر گشتند که مشهورترین و معروفترین آنها «برکوکبه» است که در اوایل قرن ثانى مى زیست. و آن دجّال معروف ادّعا مى نمود که رأس و رئیس و پادشاه قوم یهود است.

    و در مائه دوازدهم تخمیناً ده نفر از مسیحیان، یعنى: مسیح هاى دروغگو ظاهر گردیده، جمعى را به خود گروانیده، و این مطلب اسباب فتنه و جنگ شده، و جمعى کثیر نیز در آن معرکه، طعمه شمشیر گردیدند. و آخرین مسیحیان مسیح هاى دروغگو «مردخاى» است. او شخصى بود آلمانى که در سال 1682 میلادى ظهور کرده، اسباب اشتداد فتنه، و اشتعال نائره فساد گشت، و چون آتش فتنه بالا گرفت، فرارى گردیده معدوم الاثر شد.

    نویسنده کتاب «دیباچه اى بر رهبرى» بعد از نقل این جریان از کتاب «قاموس کتاب مقدس» مى نویسد:

    «متأسّفانه اطّلاع مؤلّف آمریکایى کتاب «قاموس کتاب مقدّس» به زبان فارسى، که سالها نیز ساکن «همدان» بوده است درباره شماره مدّعیان «مسیحائى» و همچنین درباره آخرین کسى که به عنوان «مسیح موعود» قیام کرده است، نارساست. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله مصلح جهانی در کتب ادیان

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ماخذ :

     

    [1] مقدّمه کتاب «مهدى موعود» ترجمه سیزدهم بحار، ص 177، و مهدى انقلابى بزرگ، ص 57، به نقل از کتاب علائم الظهور.

    [2] او خواهد آمد، ص 75.

    [3] قاموس کتاب مقدّس، ص 806، به نقل از کتاب «او خواهد آمد»، ص 32.

    [4] او خواهد آمد، ص 33، به نقل از قاموس مقدس، ص 219.

    [5] دیباچه اى بر رهبرى، ص 95 96.

    [6] دیباچه اى بر رهبرى، ص 101 102.

    [7] او خواهد آمد، ص 87 88.

     [8] اسامى مقدس حضرت مهدى(علیه السلام) در کتابهاى مربوطه به تفصیل آمده است، و ما اسامى مذکوره را از این کتابها نقل کرده ایم: النجم الثاقب، ص 31 70، کتاب یأتی على الناس زمان، ص 708 711، اقوال الائمه، ج 1، ص 329، او خواهد آمد، ص 64 70 و الزام الناصب ج 1، ص 481 491

     [9] ناگفته نماند که نامها، کنیه ها و لقبهاى حضرت مهدى(علیه السلام)، در دو کتاب پر محتواى «الزام الناصب»، تألیف مرحوم حائرى یزدى، و کتاب بسیار نفیس «نجم الثاقب» تألیف محدّث نورى طاب ثراه به تفصیل ذکر شده است.

    در کتاب «الزام الناصب»، 186 نام، و در کتاب «نجم الثاقب» هم 182 نام براى آن حضرت ذکر گردیده است. کسانى که طالب شرح و معانى الفاظ یاد شده و اسامى مبارک آن حضرت مى باشند، مى توانند به کتاب «نجم الثاقب» از صفحه 31 تا 70 و جلد اوّل کتاب «الزام الناصب» از صفحه 481 تا 491 مراجعه فرمایند.

    [10] اوپانیشاد، ترجمه محمّد داراشکوه (از متن سانسکریت) ج 2، ص 637.

    [11] دلائل الامامه ، ص 244 منتخب الاثر، ص 519 بحار الانوار، ج 52، ص 391، ح 214.

    [12] بشارات عهدین، ص 246 علائم الظهور کرمانى، ص 18 لمعات النور فی کیفیه الظهور، ج 1، ص 19، نور الانوار، ص 86، نور هفتم.

    [13] جگرنات به لغت سانسکریت نام بتى است که هندوها آن را مظهر خدا مى دانند.

    [14] علائم الظهور کرمانى ص 17; لمعات شیرازى، ج 1، ص 18 ; نور الانوار، نور هفتم ; بشارات عهدین، ص 246 به نقل از کتاب زبده المعارف، ذخیره الالباب و تذکره الاولیاء.

    [15] بشارات عهدین، ص 272 علائم الظهور کرمانى، ص 18.

    [16] بشارات عهدین، ص 245; او خواهد آمد، ص 66; علائم الظهور کرمانى، ص 18.

    [17] سوره اسراء، آیه 33، جهت اطلاع بیشتر به کتاب المحجّه ص 127 129 مراجعه فرمایید.

    [18] بحار الانوار، ج 52، ص 191، ح 24 ; بشاره الاسلام، ص 99 ; و منتخب الاثر، ص 292.

    [19] ممتاطا: در زبان هندى به معنى «محمّد» است.

     [20] علائم الظهور کرمانى، ص 18 او خواهد آمد، ص 80.

    [21] بحار الانوار، ج 6، ص 306 از رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) و ج 52، ص 254 از امام صادق(علیه السلام) کافى، ج 8، ص 36، 42 مهدى موعود، ص 1036، 1045 و بسیارى از منابع دیگر از تفسیر و حدیث.

     [22] او خواهد آمد، ص 65 به نقل از کتاب ریگ ودا، ماندالاى 4 و 16 و 24.

    [23] بشارات عهدین ، ص 242 علائم الظهور کرمانى، ص 17 او خواهد آمد ص 65.

    [24] بحار الانوار ،ج 52، ص 312.

    [25] بحار الانوار، ج 52، ص 321.

    [26] سوره انبیاء، آیه 105.

    [27] عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 37، بندهاى 9 38.

    [28] همان، مزمور 96، بندهاى 10 13، ص 1247، کتاب مقدّس.

    [29] عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 72، بندهاى 1 2، به نقل از بشارات عهدین، ص 248 و أنیس الاعلام، ج 5، ص 92، 93.

    [30] یسىّ به معناى قوى، پدر حضرت داود و نوه «راعوت» است، و به طورى مشهور بود که داود را پسر «یسىّ» مى نامیدند، در صورتى که خود داود شهرت و شخصیت عظیمى داشته و از پیغمبران بزرگ «بنى اسرائیل» بوده است. (قاموس کتاب مقدس). و اما «راعوت» زنى است از «مؤاب» که سر زمینى است در شرق دریاى لوط، که با «یوغى» وصلت کرد و از او صاحب فرزندى بنام عوید عویبد شد که جدّ حضرت داود(علیه السلام) باشد. (لغت نامه دهخدا، حرف راء، ص 86).

    [31] تورات، کتاب اشعیاى نبى، باب 11، پندهاى 1 10، ص 1548، کتاب مقدّس.

    [32] به بشارت دوم، عنوان هفتم، مراجعه فرمایید.

    [33] بشاره الاسلام، ص 197، 247، منتخب الأثر، ص 474، مستدرک حاکم، ج 4 ص 514 و بحار الانوار، ج 52، ص 280، ح 6.

    [34] تورات، کتاب اشعیاى نبى، باب دوم، بندهاى 2 4.

    [35] کتاب مقدّس، کتاب اشعیاى نبى، ص 1046 باب 32، بندهاى 16 18

    [36] کتاب مقدّس، کتاب اشعیاى نبى، ص 1090، باب 65، بندهاى 23 25.

    [37] وادى یهوشافاظ، نام صحرایى در نزدیکى بیت المقّس است که اکنون وادى «قدرون» نامیده مى شود. (لغت نامه دهخدا، حرف قاف، قدرون، ص 177).

    [38] کتاب مقدّس، کتاب بوئیل نبى، ص 1327، باب 3، بندهاى 2 و 3.

    [39] کتاب مقدّس، کتاب بوئیل نبى، ص 1328، باب 3، بندهاى 12 و 13.

    [40] کتاب مقدّس، کتاب عاموس نبى، ص 1333، باب 4، بندهاى 12 و 13.

    [41] افرایم: نام پسر دوم حضرت یوسف(علیه السلام) است.

    [42] یهودا: نام پسر یعقوب و برادر بزرگ یوسف از مادر دیگر به نام لیا لایالیا است، که حضرت داود و ملوک بنى اسرائیل و حضرت عیسى(علیه السلام) از نسل او مى باشند. (لغت نامه دهخدا، حرف یاء، یهودا).

    [43] تورات، کتاب هوشع نبى، ص 1314، باب 5، بندهاى 14 و 15.

    [44] همان، کتاب زکریاى نبى، ص 1382، باب 14، بندهاى 1 10.

    [45] البدایه والنهایه ، ابن کثیر، ج 1، ص 143.

    [46] بحار الانوار، ج 53، ص 59، ح 47 معانى الاخبار، ص 407.

    [47] عقائد الامامیّه، ج 1 ص 270.

    [48] ظاهراً این کلمه اشاره به همان آیه شریفه: (وَأَعِدُّوُا لَهُمْ مَّا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّه )مى باشد.

    [49] کتاب مقدّس، کتاب حزقیال نبى، ص 1265، باب 39، بند 17 23.

    [50] قاموس کتاب مقدّس، ماده «پسر خواهر»، ص 219.

    [51] کتاب مقدّس، کتاب حجّى نبى، ص 1367، باب 2، بندهاى 6 9.

    [52] کتاب مقدّس، کتاب صفیناى نبى، ص 1363، باب 3، بندهاى 5 9.

    [53] کتاب مقدّس، کتاب دانیال نبى، ص 1309، باب دوازدهم، بندهاى 1 12.

    [54] کتاب مقدّس، انجیل متى، ص 41، باب 24، بندهاى 1 8، 23 28،29 37 و 42 46.

    [55] کتاب مقدّس، انجیل متى، ص 44، باب 25، بندهاى 31 34.

    [56] انجیل متى، باب 19، بندهاى 28 و 29.

    [57] کتاب مقدّس، انجیل مرقس، ص 77، باب 13، بندهاى 1 9 و 32 الى 37.

    [58] کتاب مقدّس، انجیل لوقا، ص 116 باب 12، بندهاى 35 و 36 و 37 40.

    [59] انجیل لوقا، باب 21، بندهاى 25 27.

    [60] کتاب مقدّس، انجیل یوحنّا، ص 152، باب 5، بندهاى 26 28.

    [61] کتاب مقدّس، مکاشفه یوحنّا، ص 408، باب 12، بندهاى 1 5 و 7 10.

    [62] کتاب مقدّس، مکاشفه یوحنّاى رسول، ص 417، باب 19، بندهاى 11 18.

    [63] رساله پولس رسول به رومیان، ص 252، باب 8، بند 18.

    [64] رساله پولس رسول به رومیان، ص 261، باب 15، بند 12.

    [65] رساله اول پولس به تسالونیکیان، ص 330، باب 4، بندهاى 15 17

    [66] بحار الانوار، ج 52، ص 181.

    [67] بشارات عهدین، ص 237.

    [68] بشارات عهدین، استدراکات، بعد از مقدّمه چاپ دوّم، ص 10 و 11.

    [69] لمعات النور، ج 1 ص 23 25.

    [70] لغتنامه دهخدا، ص 6469، ستون 1.

    [71] بشارات عهدین، ص 243.

    [72] بشارات عهدین، ص 258، به نقل از جاماسب نامه.

    [73] او خواهد آمد، ص 108.

    [74] همان، به نقل از جاماسب نامه، ص 121 و 122.

    [75] بحار الأنوار، ج 51 ص 164.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت