تحقیق مقاله تأثیرآموزه های تربیت دینی برفرهنگ وتمدن ایران

تعداد صفحات: 25 فرمت فایل: word کد فایل: 3391
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تحقیق مقاله روانشناسی
قیمت قدیم:۵,۵۰۰ تومان
قیمت: ۳,۴۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله تأثیرآموزه های تربیت دینی برفرهنگ وتمدن ایران

    چکیده :

    حس مذهبی یکی از احساسات فطری بشر است که در طول تاریخ  به شکلهای مختلفی بروز یافته است. زمانی بشر با پرستش بتها, این حس را ارضا نموده و زمانی نیز به چندگانه پرستی  و یگانه پرستی رو آورده  است, و در هر مورد آثار فرهنگی و تمدنی متأثر از آموزه های دینی از خود به یادگارگذاشته است. تأثیری که آموزه‌های دینی برنخبگان وتوده مردم می‌گذارد، می‌تواند تمام انرژیها و فعالیتها را در جهت  انقلابها, اصلاح تمدن ها و فرهنگها به کارگیرد وآثار عظیمی را از خود به یادگار بگذارد , تا آن جا که برخی معتقدند  تمدن بشری بدون وجودکلیسا و عبادتگاهها ممکن نبوده و نیست.

    در ایران نیز به دلیل وضعیت سیاسی, اقتصادی و جغرافیایی خاص, آموزه‌های دینی در همه دورانها علاوه برحفظ اساس کشور, تمدن ساز بوده و هرگاه آموزه‌ها به انحراف کشیده شده, یا خاصیت خود را از دست داده است, تحول آفرینی وحرکت ازفرهنگ گرفته شده,  جامعه با نوعی بی هویتی و بی فرهنگی رو به رو شده و رو به اضمحلال گذاشته است. نویسندگان در این مقاله با هدف بیان تاثیرآموزه های مذهبی در همه دوره های تاریخی بر فرهنگ وتمدن ایرانی با روش تحلیلی به بحث پرداخته‌اند و در پایان به این نتیجه رسیده‌اند که دین و فرهنگ به عنوان دو مقوله در هم تنیده منسجم, آموزه‌هایی می‌آفرینندکه می‌تواند در نقش روح فرهنگی, تحول آفرینی, بالندگی و رشد فرهنگ و تمدن را به  دنبال داشته باشد.

     واژگان کلیدی:

    دین، فرهنگ، تمدن،  تربیت، تاریخ ، آزادی، آموزه ، اندیشه . 

    مقدمه :

    در ایران به دلیل وضعیت مذهبی و سیاسی خاص ، آموزه‌ های دینی در هر زمان بر فرهنگ و تمدن مؤثر بوده, نقش اساسی را ایفا نموده است؛  به طوری که هر گاه جدایی و شکاف بین آموزه‌ها و فرهنگ به وجود آمده، فرهنگ هویت خود را از دست داده, دچار یک نوع سقوط و سر در گمی شده است. برای روشن شدن نقش آموزه‌های دینی بر فرهنگ و تمدن, بهتر است ابتدا مفهوم هر یک را مشخص نماییم: 

    دین: به معنای کیش وآیین است و در اصطلاح به راه و رسم و برنامه‌ای گفته می‌شود که توسط شخصی به نام پیامبر برای هدایت بشرآورده شده است. دین یک نهضت همه جانبه و به سوی تکامل است که کارکردهای زیادی دارد. برخی از آنها عبارتند از :

    الف)  اصلاح فکروعقیده : هیچ فردی یافت نمی‌شود که تهی از افکار و اندیشه‌ها باشد، اما ممکن است برخی از افکار او نادرست باشد. دین افکار و عقاید بشر را اصلاح  می نماید و به سؤالات اساسی او  نظیر  (( ازکجا آمده ام؟ برای چه آمده ام؟ به کجاخواهم رفت؟)) پاسخ می دهد .

    ب)  پرورش اصول اخلاقی: ‌اصولاً مذهب پشتوانه اخلاق است و بدون ضمانت مذهب, اخلاق یک حسابگری تنها بیش نیست و چون بدون دین احساس تکلیف از میان می‌رود (دورانت[1] , 1379, ص444 ), کارآمدی اخلاق  نیز از بین می رود.

    [1] - Durant

    ج) اصلاح روابط افراد اجتماع : دین پشتوانه اصول اجتماعی نیز هست. اصول اجتماعی در افراد مذهبی به صورت یک تکلیف مقدس در می آید . وبه قول هوفدینگ[2]  دین حافظ ارزشها و روابط اجتماعی است ( دورانت , 1379, ص 444 ).

    [2] - Hoffding

    د) حذف هرگونه تبعیض های  ناروا: افراد مذهبی همه انسانها را مخلوق خدا می دانند و به عدالت  اعتقاد دارند و برآن پافشاری  می کنند ( سبحانی , 1372, ص 14) و با هر گونه تبعیض به مبارزه برمی‌خیزند.

         تمدن: ترکیبی از امنیت, فرهنگ، نظم وآزادی است که امنیت و نظم را از راه اخلاق, قانون و اقتصاد تأمین می‌کند و فرهنگ را از راه تسهیلاتی که  برای رشد علم‌, آداب و رسوم و هنر لازم است فراهم می نماید. ناگفته نماند که تمدن امر پیچیده و ناپایداری است که به عوامل گوناگونی وابسته است و هر یک از این عوامل  می تواند مایه عظمت یا انحطاط کشور شود ( دورانت , 1379, ص298). برخی از این عوامل عبارتند از : 1-پیش بینی و احتیاط در امور اقتصادی؛ 2- سازمان سیاسی؛ 3- سنن اخلاقی؛ 4- کوشش درراه معرفت وبسط هنر( ویل دورانت, به نقل ازولایتی , 1378, ص75) .

      به عبارت دیگر, تمدن پدیده‌ای درهم تنیده است که جمیع رویدادهای اقتصادی, اجتماعی, سیاسی, هنری, ادبیات و علم را درخود گردآورده است (هنری لوکاس، به نقل ازولایتی ,1378, ص75) و این که تمدن چگونه به وجود می آید,  بعضی آن را محصول نبوغ  اقلیت  مبتکر و نوآور می دانند و می‌گویند تمدنها را اقلیتها و اشخاص هوشمند و برجسته پدید آورده‌اند و بقیه ازآن  اقلیت تبعیت کرده‌اند (توین بی, به نقل ازولایتی , 1378, ص75).

    فرهنگ:  فرهنگ ریشه در توسعه و انتقال اعتقادات بشردارد ( بودن 1 ودیگران, 1989) و به معنای  روش سازمان یافته زندگی است که شامل ارزشها, هنجارها و مؤسسات و نهادها می‌شود و بنا به تعریقی دیگر: فرهنگ مجموعه‌ای از آداب و سنتهای فردی و اجتماعی است که با توجه به شرایط اجتماعی و مقتضیات  محیطی شکل گرفته و معنا پیدا  می‌کند ( ولایتی , 1378, ص74).  بعضی فرهنگ را همان تمدن می‌دانند و معتقدند که این دو, رابطه مفهومی تنگاتنگی دارند که در عین حال می‌توان معانی متفاوتی را  از این دو واژه استخراج نمود:

     1-  مترادف بودن فرهنگ با تمدن : در سنت انگلیسی – فرانسوی مفهوم فرهنگ اغلب مترادف با تمدن به کار می‌رود (کرامبی , 1367, ص 10) و از نظرآنان فرهنگ یا تمدن  کلیت  در هم  بافته‌ای  است که شامل : دانش , دین , هنر, قانون , اخلاقیات , آداب , رسوم وهرگونه توانایی وعادتی که آدمی به عنوان عضوی ازجامعه به دست می‌آورد، می‌شود (آشوری, 1357,  ص 39).

    2- گسترش معنای تمدن به گونه‌ای‌ که شامل فرهنگ نیز بشود (گاستون ,1371, ص).‌ در مورد تمدن می‌توانیم بین صورت خارجی و روح درونی آن تمایز قایل شویم (فوکوتساوا, 1364, ص 23) یعنی روح درونی در حدی است که فرهنگ را نیز در بر می گیرد.

    3-گسترش فرهنگ به گونه ای که شامل تمدن بشود (آشوری , 1357):  در این حالت  فرهنگ شامل تمامی کارهای اجتماعی به گسترده ترین معنای آن مانند زبان, زناشویی, نظام مالکیت, ادب وآداب صناعات و هنراست (باتامور,1370, ص 79 ) که تمدن را  نیز شامل می‌شود.

    4-تفکیک بین فرهنگ و تمدن : دوتفاوت عمده بین این دو وجود دارد: فرهنگ جنبه ذهنی، معنوی و فردی دارد و تمدن جنبه عملی، عینی واجتماعی. فرهنگ وسیعتر، قدیمی‌تر و تمدن جوانتر و محدودتر است (اسلامی , 1345, ص79 ؛ باتامور,1370, ص 79 ).

    ظاهراً چنین به نظر می‌رسد که این دو مفهوم تعریف واحدی که مورد قبول همگان یا لااقل محققان علوم اجتماعی باشد ندارند, اما در یک توافق جمعی می‌توان گفت که منظور از تمدن یک  مجموعه (نظام) فرهنگی است که از خصایص فرهنگی عمده  و مشابه چند جامعه خاص تشکیل شده است؛ مثلاسرمایه داری غربی را می‌توان به عنوان یک تمدن توصیف کرد, زیرا شکلهای خاص علم, فن‌آوری, مذهب, هنر و دیگر خصایص آن را باید در چند جامعه متفاوت پیدا کرد (باتامور ,1370, ص137). در این تلقی فرهنگ بیشتر ویژگیهای قومی را متبلور می‌سازد, ولی تمدن بر فرهنگهایی اطلاق می‌شود که فراتر از هویتهای جمعی  شکل گرفته است .                                                                          

    در ارتباط دین با تمدن و فرهنگ می توان گفت که دین در ساخت تمدن و فرهنگ مؤثراست و آنها را شکل می‌دهد  و گاهی نیز از آنها شکل می‌پذیرد.  با یک نگاه کوتاه می‌توان دید که پیدایش مدارس و آموزشگاههای دینی قدرتهای بزرگی بوده‌اند,که توانسته‌اند برفکر, تمدن و فرهنگ ملل اثرات قابل ملاحظه ای داشته باشند و از آنها نیز تاثیر بپذیرند.                                     

         به عقیده بنیامین کید[3] (( برای رهایی دادن مردم ازتوحش , دین ضروری است؛ چه تمام تمدن برپایه ضمانتهای فوق طبیعی که دین به اخلاق داده بناشده)) و تارد[4] زندگی شریف و احترام آمیز بعضی از بی دینان را مدیون تاثیر و نفوذ مداوم تربیت دینی اطرافیان آنها می داند (دورانت, 1379, ص444). پلوتارک[5] می‌گوید: «بنای یک  شهر روی زمین آسانتر است از بنای دولتی بدون دین.  و ناپلئون نیز می‌گوید: اگردستگاه  پاپ  نبود, مجبور بودم آن را بسازم» ( دورانت , 1379, ص 445).

    اصولا ً دین با فطرت انسانها سازگاراست[6] و به دلیل فطری بودن می‌تواند در ایجاد انگیزه, حرکت و رشد انسانها  مؤثر باشد و شاید نقش کلیدی دین در پاسخگویی به نیازهای انسان با توجه به مقتضیات زمان, همین  فطری بودن آن  باشد.

    6 - ‏ فأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدّینِ حَنیفاٌ فطرتَ الله الّتی فَطَر الناسَ علیها... (روم:30).

     ایران باستان وآموزه های دینی

    در ایران قبل ازاسلام چند دین به عنوان ادیان برتر در ایران تسلط داشت. اینک به بررسی آموزه‌های آنها  بر فرهنگ و تمدن ایران می‌پردازیم و برای سهولت کار, این بحث را به سه قسمت تقسیم می‌کنیم:

    1- اعتقادات  پیش از زردشت : چنانچه ازکتب تاریخ باستان بر می‌آید, آریاییها درآستانه  استقرار در ایران, معتقد به نوعی طبیعت پرستی ثنوی بودند, یعنی برای جلب سود و دفع ضرر عوامل سودبخش و زیان آور ر اپرستش می‌کردند و این مساله در نقاشیها و آثار باستانی آن دوره هویداست .

    2-دین زردشت و آیین او : زردشت پیام آور اندیشه نیک, گفتار نیک وکردار نیک بود وآیین او به عنوان عامل مهم در اصلاح فرهنگ ایران زمین دخالت داشته تا آن جا که در اسطوره‌های ایران زمین,  آیین زردشت  محور رهایی ازسرگردانیها و همداستانی با همه نیکان و راستان هفت کشور زمین است و اهورا  مزدا  سمبل همه خوبیهاست که مرد نیک می‌تواند جلوه‌ای از آفرینش او  باشد و باید در نیکی جهان و جهانیان بکوشد ( شریعتمداری , 1369, ص92) .

    زردشت خدمت به جامعه وعدالت را به عنوان ارزش مدنظر داشته و بر تربیت فرزند دانا و توانا تاکید کرده؛ به طوری که در دعاهای او آمده است : اهورامزدا فرزندی به من عطافرما که با تربیت و دانا بوده و در هیأت اجتماعی داخل شده و به وظیفه خود رفتار نماید. فرزند رشید و محترمی که احتیاج دیگران را برآورد. فرزندی که بتواند درترقی و سعادت خانواده, شهر ومملکت خود بکوشد(شریعتمداری ,1369). البته علی رغم توصیه‌های عالی زردشت, افکار او بعد از مدتی, تحت تأثیر خرافات و احساسات منفی قرارگرفت و روحانیون زردشتی متعصب، به آزار پیروان سایر ادیان که رعیت ایران به شمار می‌آمدند، پرداخته  و اطمینان  و اعتماد را ازبین بردند (کریستین سن , 1351, ص290 ). سرانجام به خاطر عدم  روحیه تقوا وآزادگی موبدان  و آلوده شدن  دین به خرافات, دین زردشت بتدریج ارزش و اهمیت و تاثیرگذاری خود را از دست داد. البته هنوز در فرهنگ ما بقایایی از آداب و رسوم  زردشتی نظیر  احترام به آتش  و از بین بردن پلیدی  نقش اسطوره‌ای به خود گرفته است.

    3-سایرادیان : ادیان دیگری نیزدرمناطق مختلف ایران باستان رواج داشت که ازآن جمله می‌توان به یهودیان  و نصارا  اشاره کرد (کریستین سن , 1351: ص 290).  علاوه بر اینها,  در این زمان فرقه مانوی منشأ دوگانه پرستی، زهد و ریاضت بود و فرقه مزدکیه که  نوعی  بدبینی را نسبت به زندگی دنیوی  ترویج می داد, رونق داشت. مزدک ریشه کینه و عداوت بین مردم را نا برابری می‌دانست  و ریشه آن را حب دنیا می‌دانست.  او معتقد بودکه باید از توانایان گرفت و به بینوایان داد (درانی , 1376, ص37-35 ).

    از زمان تسلط سلوکیان, دین بودا در نواحی شرقی ایران رواج یافت (کریستین سن , 1351, ص 290). ظهور وگسترش ادیان متفاوت, باورها و ارزشهای دینی در این زمان  زمینه انتخاب و اثر بخشی آموزه‌های دینی را گسترش بخشید, به طوری که این آموزه‌ها با تأثیر بر خانواده  و مراکز تعلیمی, زمینه‌ساز فرهنگ و تمدن پویایی شدند؛ فرهنگی که می‌توانست در نجوم، ریاضیات، طب، حقوق و فلسفه گفتنیهای زیادی داشته باشد.

     Abstract

    Religious feeling is one of man’s natural feelings that has emerged in different ways throughout the history. At one time man satisfied this feeling by worshiping idols and at another he turned to the Holy one, and due to his doctrines, man has left cultural and civilized works in each case. The effect that religious doctrines have on the talented and the public can direct the whole energies and activities towards revolutions, improving the civilization and cultures, and it can leave behind great works so that some believe that without churches and places of worship, human civilization would have never existed and it would be improbable now.

    Because of special political, economic and geographical conditions in Iran, religious doctrines have always maintained Iran and Iranian civilization, and whenever they deviate from their usual routes or they lose their effects, the culture stops moving ahead and the society begins to reach identity and cultural crises, and they are eventually overthrown. In this paper, with the aim of explaining the effect of  religious doctrines on Iranian culture and civilization throughout the history, the authors have applied the analytical approach and have come to the conclusion that religion and culture provide doctrines that can result in the change and development of culture and civilization.

     Key words: religion, Culture, civilization, education.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله تأثیرآموزه های تربیت دینی برفرهنگ وتمدن ایران

    فهرست:

     

    ندارد.
     

    منبع:

    قرآن کریم .

    آشوری, داریوش. (1375). تعریف ها ومفهوم فرهنگ, تهران: مرکزاسناد فرهنگی آسیا.

    آمدی, سید حیدر. (1337). غررالحکم و دررالکلم, ترجمه ونگارش محمدعلی انصاری قمی. تهران: بی نا.

    اسلامی ندوشن, محمد علی. (1345 ). فرهنگ وشبه فرهنگ, تهران: انتشارات توس.

    آیزایا، برلین. (1368). چهارمقاله درباره آزادی, ترجمه محمدعلی موحد ( 1368). تهران:  انتشارات خوارزمی.

    آبرا کرامبی, نیکلاس و دیگران. (1367). فرهنگ جامعه شناسی, ترجمه حسن پویان. تهران: انتشارات چاپخش.

    باتامور, ثی. بی. (1370). جامعه شناسی, ترجمه سید حسن منصور و سید حسین کلجاهی.(چاپ چهارم). تهران:امیرکبیر.

    بوتول, گاستون. (1371).جامعه شناسی سیاسی, ترجمه خجسته هوشنگ فر. تهران:شیفته.

    پنبرگ, هنریک ساموئل. (1359). دینهای باستان, ترجمه سیف الدین نجم آبادی. تهران: مرکز ایرانی مطالعه  فرهنگ ها.

    چگینی, احمد و قاسمی پویا , اقبال. (بی‌تا). تاریخ آموزش وپرورش ایران. تهران: انتشارات دانشگاه آزاد ایران.

    حکمت, علیرضا.(1350). آموزش وپرورش ایران باستان. تهران: موسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی.

    دورانت, ویل. (1379‌). لذات فلسفه, ترجمه عباس زریاب, تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.

      دورانت, ویل. (1365). تاریخ تمدن, ترجمه احمدآرام, تهران: بخش اول کتاب اول, انتشارات انقلاب اسلامی.

    درانی ,کمال. (1376). تاریخ آموزش و پرورش قبل از بعد از اسلام, تهران: سمت.

    رهنما, زین العابدین. (1352). مقدمه ترجمه وتفسیرقران , تهران: سازمان اوقاف.

    زرین کوب, عبدالحسین. (1369). کارنامه اسلام, تهران: امیرکبیر.

    سبحانی, جعفر.(1372). اصول عقاید اسلامی ونگاهی به زندگانی پیشوایان معصوم(ع),

    تهران:انتشارات بنیاد فرهنگی امام مهدی (عج ).

    تکمیل همایون , ناصر. (1360).  آموزش عالی درایران باستان. مجله تحقیقات آموزشی ,

    سادات, سید محمد. (1378).  امام خمینی وروابط بین الملل. فصلنامه حکومت اسلامی،

    شریعتمداری , علی. (1369). جامعه وتعلیم وتربیت(چاپ شانزدهم). تهران: امیرکبیر.

    صدیق, عیسی. (1363). تاریخ فرهنگ ایران ازآغازتازمان حاضر, تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

    مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. (1361). صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امام خمینی , ج 4,5 ,7,8,11,12,13 ,18 ,22,23, تهران: مرکزمدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.

    غروی , علی. (1343).  تعلیم وتربیت درقابوسنامه. آموزش وپرورش دوره 34, شماره8 , ص-19 23. شماره9,ص50-45. شماره10, ص45-41.

    فوکوتساوا ,یوکیشی.(1364).  نظریه تمدن , ترجمه چنگیز پهلوان.تهران: نشرآبی.

    فصلنامه حکومت اسلامی. (1378). ((سرمقاله )) , شماره 12, ص1.

    کریستین سن , آرتور. (1370). ایران درزمان ساسانیان , ترجمه غلامرضا رشید یاسمی. تهران: دنیای کتاب.

    مطهری , مرتضی. (1373) .خدمات متقابل اسلام وایران  (چاپ بیستم). تهران: انتشارات صدرا.

    معین , محمد. ( 1348). مزدیسنا فرهنگ و ادب پارسی (چاپ دوم).تهران:دانشگاه تهران .

    مشیرالدوله. (1345). تاریخ ایران , تهران: انتشارات خیام.

    واعظی ,احمد. (1378).  امام خمینی ومبحث آزادی ,فصلنامه حکومت اسلامی.

    ولایتی ,علی اکبر. (1378). تجدید حیات فرهنگ وتمدن اسلامی. قبسات 14 , ص 75-62.

    همایی , جلال الدین. (1364). تعلیم وتربیت ازنظرخواجه نصیرالدین طوسی. مجله تعلیم وتربیت.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت