روش تحقیق بررسی ترتیب فرزندان بر عزت نفس والدین در سال های 88-89 شهرستان ایذه

تعداد صفحات: 42 فرمت فایل: word کد فایل: 10003314
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: پایان نامه علوم اجتماعی و جامعه شناسی
قیمت قدیم:۷,۰۰۰ تومان
قیمت: ۴,۳۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه روش تحقیق بررسی ترتیب فرزندان بر عزت نفس والدین در سال های 88-89 شهرستان ایذه

    بیان مسئله:

    فرایندهای شناختی ، احساسات ، انگیزه ها،برقراری روابط فنی مابین، شیوه زندگی، تصمیم گیریها و انتخابهای ما قویا" متأثر از چگونگی احساس خود ارزشمندی و اعتماد به نفس است. عزت نفس بعنوان یکی از ویژگی های مهم شخصیت در موضوع اساسی یعنی ایجاد و حفظ روابط گروهی و حفظ ارزش شخصی تبلور می یابد، که موفقیت فرد در این زمینه ها بیانگرعزت نفس بالای وی می باشد. برخورداری از احساس ارزشمندی به منزله یک سرمایه و ارزش حیاتی و عاملی عمده در شکوفایی استعدادها و خلاقیتها و تبلور شخصیت می باشد . کمک به دانش آموزان در امر تقویت و بهبود عزت نفس نه تنها وظیفه اولیاء مدرسه و آموزشگاه می باشد، بلکه والدین و دیگر مسئولین تربیتی نیز مسئولیتی بس سنگین در این زمینه بر عهده دارند.

    اندازه خانواده و ترتیب تولد وارتباط انهابا رشد فرزندان درپژوهشهای متعددی موردمطالعه قرارگرفته است ونظربسیاری ازمتفکران و اندیشمندان علم شخصیت رابه خود معطوف کرده است به موجب تحقیقات بسیاری از روانشناسان که ترتیب تولد را بررسی کرده اند نشان داده شده است که تعداد وسیعی از حالتها و تواناییهای شخصیتی به ترتیب تولدارتباط دارند واولین فردی که دراین زمینه نظریاتی را ارایه کردالفرد آدلر بود واو رابه حق میتوان پدرعلم نهضت جدید روانشناسی اجتماعی وپسیکو آنالیزدانست . آدلر انگیزه اصلی رفتار بشر را جستجوبرای قدرت می داند یکی از یافته های پراهمیت آدلر ، کیفیت قرارگاه کودک در خانواده و تاثیر آن بر روی رشد روانی و شخصیتی کودک است ودر واقع وضعی که کودک در آن رشد می کند قالبی است برای چگونگی موضع زندگی او  که خیلی زود آن را در می یابد ،به بیان می آورد وکم و بیش در طول زندگی مورد تجدید نظر قرار می دهد .

    در نظریه آلفرد آدلر ترتیب تولد اهمیت بسزایی دارد او شخصیت فرزندان اول و دوم وسوم یک خانواده را، نظر به کم و زیادی محبت و توجهی که به آ نها می شود ورقابت و حسادتی که به هم دارند ،متفاوت می داند. وی معتقد است به اینکه: فرزند اول بعد از به دنیا آمدن فرزند دوم خود را کمتر مورد محبت میبیند و ممکن است که احساس نا امنی کند و نسبت به اشخاص تنفرحاصل کند؛ فرزند دوم نیز صفت قابل توجهش جاه طلبی اش می باشد . او پیوسته سعی دارد که از فرزند اول پیشی بگیرد و تمایل داردبه سرکشی، و حسادت نیز در او دیده می شود. امابهتر از فرزندان اول و سوم سازگاری دارد کوچکترین فرزند معمولا بچه ای لوس و پر توقع است و بعد از فرزند دار شدن احتمال اینکه دچار روان نژندی شود بیشتر است .

     

    ضرورت و اهمیت تحقیق :

    به نظر می رسد ترتیب فرزندان نقش مهمی در عزت نفس والدین دارد  و افراد با عزت نفس بالا بیشتر از افراد با عزت نفس پایین احساس اطمینان، خلاق بودن و ابراز وجود می نمایند. در اهمیت عزت نفس همین بس که رضایت ما از زندگی شدیدا" به احساسات ما در مورد میزان ارزش خویشتن بستگی دارد، به طوری که هرگاه خانواده ای  احساس کنند عزت نفس شان در معرض خطر قرار گرفته است سعی میکنند تا با استفاده از انواع رفتارها احساس خودارزشمندی را حفظ کرده و از خود دفاع کنند.

     روشن است که انجام هر تحقیق و در هر زمینه اهمیت و ضرورت خود را دارد ، مطالعه و تحقیق در زمینه ی عزت نفس و ترتیب تعداد ورزندان  به ما می گوید و نشان می دهد که کسانی از لحاظ عزت نفس در حد بالایی هستند در آنان خلاقیت ، استقلال و احساس ارزشمندی بیشتری وجود دارد و کمتر تحت تأثیر و نفوذ عاول های محیطی قرار می گیرند و جامعه ای که افراد آن از عزت نفس بالا و احساس مسئولیت برخوردار باشند ، در مقابل فشارهای روانی ، تهدیدها و واقعیت ها ، مقاوم و پایدار خواهند بود ، به ما می گوید که عزت نفس برای فرزندان  و برای همه و همهی اهمیت اساسی دارد و باید در ارتقاء آن کوشا باشیم .

     

     

     

    اهداف تحقیق :

    هدف اصلی تحقیق حاضر پی بردن به تاثیر ترتیب فرزندان بر میزان عزت نفس خانواده  می باشد ما ضمن دستیابی به این هدف اساسی به اهداف فرعی دیگری نیز دست خواهیم یافت از جمله اینکه با توجه به نتایج بدست آمده بتوانیم، به خانواده ها و مربیان آموزشی خاطر نشان سازیم که احساسات بر افکار ارجحیت دارند و اینکه چگونه احساسات کودکان رفتار و افکار آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد و اینکه آنها به مسئولیت خطیرشان در برار کودکان آگاه شوند.

    می خواهیم رابطه ی و تاثیر ترتیب فرزندان بر عزت نفس والدین و خانواده  را بدانیم . به نظر می رسد که رابطه ی بین ترتیب فرزندان یک خانواده  و عزت نفس یک رابطه ی دو طرفه باشد . یعنی از طرفی داشتن عزت نفس موجب بهبود و نظم فرزندان  می گردد ، چرا که در باور داشتن خود و برداشت مثبت از خویشتن در یادگیری ، انگیزه برای بهداشت و نظم خانواده  و . . . و از طرفی دیگر موفقیت های تحصیلی فرزندان  در رسیدن به اوج در کار آموزش موجب افزایش عزت نفس والدین می شود . بسیاری از روانشناسان معتقدند که بین این دو متغیر ( عزت نفس و ترتیب فرزندان  ) رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد ، طوری که می توان با افزایش یا کاهش در یکی از آنها متغیر دیگر را نیز دستخوش تغییر داد.

     

    فرضیه های تحقیق :

    1- بین تعداد فرزندان  و میزان عزت نفس خانواده دانش آموزان  رابطه معنی دار وجود دارد؟

    2- بین سن والدین و میزان عزت نفس دانش آموزان  رابطه معنی داری وجود دارد؟

    3- بین نوع خانواده دانش آموز  و میزان عزت نفس دانش آموز  رابطه معنی دار وجود دارد؟

    5- بین ترتیب تولد فرزندان  در خانواده و میزان عزت نفس خود خانواده  رابطه معنی داری وجود دارد؟

    6- بین سطح درآمدخانواده و میزان عزت نفس دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد؟

    7- بین جنسیت تولد دانش آموزان  و میزان عزت نفس خود دانش آموزان  رابطه معنی داری وجود دارد؟

    8- بین میزان عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان  رابطه وجود دارد؟

     

    تعریف واژه های بکار رفته :

    عزت نفس

    عزت نفس و اعتماد بنفس بنیادی ترین بخش شخصیت یک فرد می باشد که در تمام جوانب زندگی فرد خود را به نحوی متظاهر می سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا یک ضرورت حیاتی و مطلق برای هر فردی میباشد. اعتماد بنفس را میتوان چنین تعریف کرد:

    * باور و اعتقادی که فرد نسبت به خود دارا میباشد.

    * شناخت ارزش و اهمیت خویش-داشتن اعتماد و رضایت از خویش.

    * توانایی برخورد و کنارآمدن با چالشهای اساسی زندگی.

    * توانایی ارزیابی درست و دقیق خویش-پذیرش خویش و ارزش نهادن به خود بدون هیچگونه قید و شرطی.

    * توانایی شناخت و پذیرش نقاط ضعف و قوت و محدودیت های خویش.

    اعتماد بنفس واقعی

    اعتماد بنفس حقیقی یک حس درونی می باشد بدون وابستگی به جهان خارج، رویدادها، موفقیتها، شکستها و افراد دیگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعی بسیار نادر و نایاب میباشد زیرا اغلب اعتماد بنفسها کاذب و نقابی برای پنهان سازی اعتماد بنفس پایین میباشد. اعتماد بنفسهای غیر واقعی را میتوان در موارد زیر یافت:

     

    *اعتماد بنفسهای کاذب: اینگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر میباشند.مانند اعتماد بنفسهایی که به جهت ثروت،شهرت،محبوبیت،به تن داشتن لباسهای فاخر،قدرت و زیبایی ظاهر در افراد نمود می یابند که همگی کاذب بوده و ارتباطی به ماهیت واقعی فرد ندارند.

    * گستاخی: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه میگیرند.اما پررویی نیز یک نوع نقاب برای استتار بی کفایتی و اعتماد بنفس پایین میباشد.

    * متظاهرها: اینگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شکست ناپذیر نشان میدهند. اما از درون احساس پوچی و خلاء کرده و از شکست بسیار هراسانند.

    پیشینه تحقیق :

    مباحثی از روان شناسی که اختصاصاً به عزت نفس می پردازد و آن را به عنوان یک متغیر با نفوذ و با اهمیت عنوان می نماید, تئوری شخصیتی است که آدلر ارائه نموده است. آدلر اگر چه کاربرد عزت نفس را در درمان و بسط و توضیح تئوری اش بکار می گیرد اما به وضوح, اهمیت عزت نفس را دریافت نموده است (اسمیت, ۱۹۸۷, ص ۳۲). آدلر مکتب خود را "روان شناسی فردی" نامید و نخستین کسی بود که جنبه اجتماعی بودن آدمی را بیان کرد وی در کتاب اصول تجربی و نظری روان شناسی فردی خود, بر اعمال و رفتار آدمی که زاییده کششهای اجتماعی است تاکید می نماید, روان شناسی آدلری تاکید می کند که تعارض از درون شخصیت سرچشمه نمی گیرد بلکه بین شخصیت و جهان اجتماغی فرد است (منصور, ۱۳۷۹, ص ۱۱). نکات بارز نظریات آدلر و کمک های وی در چند مورد خلاصه می شود: یکی از کمک های معنوی آدلر به روان شناسی مفهومی است که او از عفده حقارت بدست داده است. عقده حقارت و تلاش در راه تفوق و برتری, نقطه شروع "شیوه زندگی" است. دومین کمک آدلر تاکید بر کیفیت محیط خانواده و شبکه روبط اجتماعی افراد خانواده است. رد مفهوم دو بعدی خود آگاهی و نا خود آگاهی و اعتقاد به اینکه انسان موجودی خود آگاه است و معمولاً از علل رفتار و هویت خویش آگاهی دارد و در نهایت "من خلاقه" که بر غنای روان شناسی فردی اشاره دارد که به نظر آدلر هسته اصلی و اساسی تحقق نفس و بی همتای شخصیت است از جمله خطوط عمده روان شناسی فردی آدلر می باشد (شفیع آبادی و ناصری, ۱۳۷۵, ص ۹۳). خود خلاق یک نظام شخصی و ذهنی است که تجربه های فرد را تعبیر می کند, به آنها معنا می بخشد و از طریق جستجو و تحقیق, اقدام به خلق آنها می نماید تا شیوه زندگی که منحصر به خودش می باشد, محقق سازد. خود خلاق ویژگی هایی چون وحدت, ثبات و فردیت به شخصیت می بخشد و سرچشمه فعال زندگی است (هال, ۱۳۷۹, ص ۱۸). آدلر, ساخت شخصیت را ارثی نمی داند بلکه اکتسابی می داند. پس از تولد, طفل تا زمانی که شخصیت وی به طرف معینی جهت گیری نکرده می داند با آن چکار باید کند. خط راهنمود دهنده که شخصیت در نخستین سال های زندگی برای خود تدارک می بینند, همانا هشیار شدن به تجهیزات سرشتی, نقیصه های خود, ناثیر محیط اطراف و به کار گرفته شدن این مصالح توسط نیروی خلاق فرد است که در یک طرح و هدف, در ساخت شخصیتی که هدف خاص خود را دارد, همگرا می شود (منصور, ۱۳۷۹, ص ۱۲).

    شیوه زندگی, ترکیبی مشخص و منحصر به فرد از انگیزه ها, خصلت ها, علایق و ارزش هاست که در هر عملی که فرد انجام می دهد تجلی می شود که تعیین کننده نحوه اندیشیدن, آموختن و رفتار کردن است (هال, ۱۳۷۹, ص ۱۹). بنابراین این طرح از پیش تعیین شده که زیر بنای تمام زندگی روانی را تشکیل می دهد و تمام رفتار فرد از آن نشات می گیرد, در سال های نخست زندگی فراهم می شود که نقطه عطف آن بر نحوه کیفیت روابط والدین و کودک استوار می شود. رابطه بین مادر وکودک, تماس بدنی و روانی به هنگام شستشو, نظافت و لبخند ها و واکنش های کودک, در تحکیم روابط مادر و کودک بسیاری اساسی است در این مقطع زمانی, شرایط باید به گونه ای فراهم شود که فرد متوجه ارزش شخصی و قدرت خویش شود و در نتیجه آن تمایل به تسلط یافتن که در نهاد هر کسی نهفته است ارضا می گردد. موفقیت ها, توانایی های و عمل چیزی جز اثبات شخصیت واحساس مهمتری نیست (منصور, ۱۳۷۹, ص ۱۷). اعتقادات مربوط به شیوه زندگی به چهار گروه تقسیم می شود:

    ۱) مفهوم خود یا خویشتن پنداری یعنی اعتقاد به اینکه "من که هستم".

    ۲) "خود" آرمانی یا اعتقاد به اینکه "من چه باید باشم" یا "مجبورم چه باشم تا جایی در میان دیگران باشم".

    ۳) اعتقادات اخلاقی یعنی مجموعه ای از چیزهایی که فرد درست یا نادرست می داند (شفیع آبادی و ناصری, ۱۳۷۵, ص ۹۴).

    بنابراین شالوده شیوه زندگی فرد از همان اوان کودکی ریخته می شود و فرد بنا به ویژگی و کیفیت سه عامل بدنی, روانی و اجتماعی, شیوه خاصی برای برتری جویی و جبران احساس حقارت در پیش می گیرد که بندرت در سال های بعدی زندگی دگرگون می شود. برتری جوئی تسلط بر دیگران و کسب امتیازات اجتماعی نیست بلکه وحدت بخشیدن به شخصیت است و کوششی است برای آنکه شخص بهتر و کاملتر شود, استعداد ذاتی و بالقوه خود را بالفعل گرداند, به عبارتی برتری جویی از نظر "آدلر" گام برداری در راه کمال خود می باشد (سیاسی, ۱۳۷۴, ص ۱۱۲).

    ● علل احساس کهتری از دید آدلر:

    علل احساس کهتری را می توان اجمالاً به سه دسته تقسیم کرد:

    الف) محیط:

    عامل اصلی که موجب احساس کهتری می شود, محیط خانواده از اهم آن است. مقایسه های نادرست, فرزندان بزرگ را بچه پنداشتن, تحقیر کردن, دامن زدن به رقابت ها, زیاده از حد از فرزند خواستن و از سویی دیگر نازپروردگی همگی از عواملی هستند که موجب ایجاد احساس خود کهتری می شوند. در وهله نخست محیط خانوادگی غالباً نقش مساعدی ایفا می نماید و احساس کهتری را که در بدو امری عادی است به طرز نامطلوبی تند وتیز می کند. مساله اکثر پدران و مادران خود خواه و مغرور که می خواهند حتماً فرزند آنان در شمار نوابغ باشد مرتباً او را با سایر افراد خانواده و یا فرزندان همسایه و یا دوستان درخشانتر او مقایسه می کنند و او را در عذاب سرزنشی می گذارند که چرا همسان و همتراز آنان نیست. گاهی برادران و خواهران بزرگتر, خواهر یا برادر کوچک خود را دائماً به چه می پندارند و آنان را هیچ می شمارند و خصوصاً اگر با استعداد تر باشند آن وقت بر اساس یک نوع حسادت ناآگاهانه دائماً ایشان را تحقیر می کنند. بطور کلی نباید از انسان بیش از آنچه در توانایی اوست, انتظار داشت در غیر این صورت همواره محکوم به قبول این فکر است که هیچ گاه نتیجه رضایت بخشی بدست نیاورده و از کوشش خود حاصلی بر نگرفته است. مهم تر آنکه احساس می کنند, تنها دیگران راضی نمی نماید بلکه رضایت خاطر خود را نیز فراهم نیاورده است و در نتیجه هر بار عمیق تر از پیش این مساله در ذهن وی ریشه می دواند که از سطح و طراز عادی و طبیعی پایین تر است. همچنین اگر به فردی در آغاز زندگی این فرصت داده شود که در موقعیت های بسیار آسانی مرتباً غوطه ور گردد این حالت نیز بر خلاف انتظار وی را به سوی کهتری هدایت می کند زیرا آنچه که احساس اعتمادی که بدین ترتیب بدست آورده است در برابر موقعیت های جدید متزلزل شود آن وقت احساس می کند که تا آن زمان در اشتباه به سر می برده و دریچه چشم او بر روی حقایق گشوده می شود. بدین دلیل و به دلایلی نظیر آن, کودکانی که در خانه عزیز دردانه اند و پدر و مادر پروانه وار به دور آنان می چرخند, غالباً با احساس کهتری رو به رو می شوند. زیرا پس از بهشتی که در آن سرمست بسر برده اند, اولین روز مدرسه برای آنان آغاز مصیبت بزرگی است انگار از بهشت به دوزخ عدم گذاشته اند. در واقع اینها در اولین برخورد با محیط خارج از خانواده چون نمی توانند به توقعات محیط جدید پاسخ دهنند و خویش را سازگار نمایند, احساس کهتری می کنند.

  • فهرست و منابع روش تحقیق بررسی ترتیب فرزندان بر عزت نفس والدین در سال های 88-89 شهرستان ایذه

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت