روش تحقیق رابطه بین وضعیت اقتصادی با پذیرش اجتمایی دانش آموزان ابتدایی ایذه

تعداد صفحات: 38 فرمت فایل: word کد فایل: 10003266
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: پایان نامه روانشناسی
قیمت قدیم:۶,۶۰۰ تومان
قیمت: ۴,۳۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه روش تحقیق رابطه بین وضعیت اقتصادی با پذیرش اجتمایی دانش آموزان ابتدایی ایذه

    چکیده :

    هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین وضعیت اقتصادی  با پذیرش اجتماعی دانش ­آموزان دختردوره ابتدایی  شهرستان ایذه می­باشد­.­این مطالعه روی 239 نمونه تصادفی­خوشه­ایی  انجام شد.­­ابزارهای مورد استفاده برای جمع­آوری اطلاعات شامل پرسشنامه وضعیت اقتصادی_ اجتماعی،­ آزمون­های­ ویژ­ه ارزیابی­اخلاق اجتمایی شامل خوش خولقی برخورد مناسب پذیرش اطرافیان و اجتماعیی که در آن زندگی می کنند .­از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد.­یافته های پژوهشی نشان داد که بین وضعیت اقتصادی پذیرش اجتمایی BMI ارتباط معنی­داری وجود داشت.­­بین وضعیت اقتصادی و پذیرش اجتماعی بدن ارتباط معنی داری وجود نداشت.

     

    کلیدواژه­ها: وضعیت اجتمایی پذیرش اجتمایی ،

     

     

    چکیده :

    در طی سالهای گذشته با جنبش تازه ای که بوجودآمد، سلامت به عنوان یک حق بشری و یک هدف اجتماعی در جهان شناخته شده است .[1] برای سلامتی تعاریف متعددی وجود دارد که مقبول ترین آنها تعریف سازمان جهانی بهداشت می باشد که سلامت ی را یک رفاه کامل جسمی ، روانی واجتماعی ونه تنها فقدان بیماری ویا ناتوانی تعریف کرده است .( 2و 1) سلامتی دارای ابعاد مختلف جسم ی ، روانی، روحی، عاطفی و اجتماعی می باشد که بعد بدنی و جسمی سلامتی را از همه آسانتر می توان درک کرد . سلامت جسمی دال بر عمل کردن کامل بدن است و اینکه همه اعضای بدن به اندازه عادی و با عملکرد معمولی باشند .( 1) عوامل بسیار زیادی برسلامتی تاثیر می گذارند که مهمترین آنها وراثت ، محیط زیست ، سبک زندگی ، وضعیت اقتصادی - اجتماعی ، خدمات بهداشتی درمانی و ... می باشند .( 2) گروه سنی هفت تا پانزده سا ل بخصوص در کشورهای جهان سوم رقم بزرگی را تشکیل می دهند و به علت آسیب پذیری این توده عظیم، توجه به بهداشت وبرقراری سلامت آنها تاثیر انکارناپذیری در ارتقاء سطح بهداشت کشور خواهد داشت.( 3) بررسی مسائل بهداشت ودرمان دانش آموزان وتدوین برنامه هائی جهت این مسائل و ارتقاء سطح سلامت وبهداشت دانش آموزان از این نظر حائز اهمیت 5 سالگی قسمت مهمی از - است که اطفال پس از 6 سالهای زندگی خود را که مصادف با رشد جسمی و روانی آنهاست در مدرسه می گذرانند . تامین سلامت کودکان سنین مدرسه در واقع مکمل خدمات بهداشت مادران وکودکان است. ( 4) کودکان سنین مدرسه با مشکلات بهداشتی قابل توجهی مواجه هستند که عمده ترین آنها سوء تغذیه ، بیماریهای دهان و دندان ، مشکلات بینائی وشنوائی هستند.

    ( که بر سلامتی آنها تاثیر می گذارد.( 5 در بررسی های آماری میزان شیوع بیماریها در دانش آموزان پسر 22/ مقطع ابتدائی در استانهای سراسر کشور 6 درصد مبتلا به بیماریهای واگیر، 6 درصد مبتلا به0/ 9 درصد به اختلالات بینائی و 8 / بیماریهای غیر واگیر، 1 درصد مبتلا به اختلالات شنوائی بوده اند که تاخیر در تشخیص مشکلات بینائی وشنوائی می تواند بطور جدی برفرایند یادگیری تاثیر گذاشته وموفقیت درمان را به (6- مخاطره اندازد.( 8 بدین ترتیب ملاحظه می شود در سنین دبستان که مثل سالهای اولیه زندگی از مراحل حساس وپر مخاطره حیات است، به کارگیری خدمات مناسب بهداشتی بوسیله کاردانان یا کارشناسان این فن می تواند در جهات مختلف از میزان آسیب پذیری و یا بروز عوارض بعدی در کودکان پیشگیری کرده، راه را برای آموزش و پرورش مطلوب تر آنها هموار کند. بطور کلی اهمیت کودکان وسلامت آنها بعنوان دریچه ای بسوی فردای روشن ایران ، نیروی بالقوه وزیادآنان با توجه به بافت جمعیتی و جوان کشور ، جایگاه انحصاری مدرسه بعنوان پایگاهی برای داشتن کودکان و نهایتا جامعه ای سالم ، کمبود در تعداد مربیان بهداشت وتوجه به زبان گویای ارقام موجود در مورد مشکلات و بیماریهای کودکان سنین مدرسه ، اولویت بهداشت مدارس درایران و انگیزه و علاقه به موضوع از اهم دلائل انتخاب این پژو هش در جهت رفع مشکلات اولیه بهداشتی کودکان و جامعه می باشد .

     

     

    بیان مسله :

    هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه  و بررسی بین وعیت اقتصادی اجتمایی با پذیرش اجتمایی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان ایذه در سال های 88-89 بوده است (روش تحقیق پیمایشی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه شرکت کنندگان با روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای 100 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه فردگرایی اقتصادی (فلدمن،1981)، پرسشنامه جایگاه مسئولیت وضعیت اقتصادی اجتمایی  (فلدمن،1981)،. مهمترین یافته های پژوهش نشان داد که: بین تغییر وضعیت اقتصادی دانش آموزان  با اسناد به عوامل شخصی و اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد (01/0≥p)؛ بین عامل انطباق مدارس  ها برای فرصت های برابر با هر دو عوامل شخصی و اجتماعی (01/0≥p) و نیز دو عامل فشارهای درونی جامعه با پذیرش اجتمایی  برای نگه داری فقر با عوامل شخصی (01/0≥p)و اخلاق کاری با عوامل شخصی (05/0≥p)و اجتماعی (01/0≥p) ، بهبود وضعیت اقتصادی رابطه معناداری به دست آمد،گرایش اجتماعی با عوامل اجتماعی بهبود وضعیت اقتصادی با پذیرش اجتمایی  رابطه معناداری دارد (05/0≥p)؛ و بین انطباق سازمان ها برای فرصت های برابر (01/0≥p) و فشارهای درونی جامعه برای نگه داری فقر(05/0≥p) با تغییر وضعیت اقتصادی مردم رابطه معناداری به دست آمد. به طور کلی نتایج نشان داد بین عوامل پرسشنامه فردگرایی اقتصادی فلدمن و گرایش اجتماعی با تغییر وضعیت اقتصادی افراد رابطه معناداری وجود دارد. یافته ها بر اساس دو دسته نظریه کلی یعنی نظریه گرایش به خود اقتصادی و گرایش اجتماعی مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است.

     

     

    اهمیت و ضرورت تحقیق :

    در ضرورت پرداختن به موضوع مقاله سه نکته قابل طرح است:

    1- بررسی وضعیت اقتصادی خانواده های  دانش آموزان ؛  با با برخورد همان دانش آموز با دیگر دانش آموزان یا محیط پیرامون

    2- بررسی پیشرفت تحصیلی یا عدم آن بر وضعیت اقتصادی  دانش آموزان

    3- بررسی پذیرش دانش  آموز مقطع ابتدایی  و با تایید همان اقتصاد خانواده بر دیگران و رضایتمندی کامل از اقتصاد خانواده خود

     

    اهداف تحقیق:

    الف-هدف کلی:

    هدف کلی از این انجام این تحقیق رابطه  و بررسی بین وعیت اقتصادی اجتمایی با پذیرش اجتمایی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان ایذه در سال های 88-89 بوده است

    ب-اهداف اختصاصی:

    - بررسی رابطه بین وضعیت اقتصادی اجتماعی وآمادگی­جسمانی با پذیرش اجتمایی دانش آموزان ابتدایی

    - بررسی رابطه بین سطح میزان درآمد خانواده و پیشرفت تحصیلی دانش اموزان  

    - بررسی رابطه بین سطح و نوع کار و درامد خانواده با پذیرش دانش اموز

    - بررسی رابطه بین پذیرش خانواده و پذیرش دانش اموز در خانواده

     

    فرضیه­های تحقیق:

    1- بین وضعیت اقتصادی دانش آموز و پذیرش اجتمایی دانش آموز رابطه معنی داری وجود دارد .

    متغیرهای تحقیق :

     متغیر پیش­بین:

     وضعیت اقتصادی- اجتماعی و پذیرش اجتمایی  دانش آموزان به عنوان متغیر مستقل  این پژوهش در نظر گرفته شد.

      متغیر های ملاک:

     عوامل آمادگی ذهنی وضعیت مالی خانواده پذیرش دانش آموز در مدرسه و اجتماع  به عنوان متغیرهای وابسته تحقیق محسوب می شود.

     

     

    فصل دوم

    پیشینه تحقیق :

    مروری برتحقیقات گذشته

    1-4) تحقیقات داخلی

    تاکنون تحقیقات مشابه‌ای درباره موضوع مقاله به ثمر رسیده است که به نتایج برخی از آن‌ها اشاره می‌شود. میزان پایبندی مردم به ارزش­های مذهبی و از جمله حجاب در سال 1371 نسبت به سال 1365 کاهش داشته است. همچنین مردم درسال 1365 به خانم‌های چادری بیشتر از سال 1371 احترام می‌گذاشتند[2] (رفیع پور، 1376: ص166). حدود 54 درصد از زنان تهرانی دارای پوشش کم یا غیراسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند (رضایی،1384: ص47). عناصر اولویت‌دار و تعیین‌کننده در نوع حجاب دانشجویان دختر به ترتیب شامل خانواده، مد، اعتقادات مذهبی، آیین‌نامه، دوستان، الگوهای رسانه‌ای و اساتید می‌باشد (علیمحمدزاده، 1384: ص89). بین زنان و مردان در مقوله مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان به آرایش صورت یا اصلاح سر و صورت اهمیت می‌دهند. افراد سنتی و دیندار نسبت به افراد غیرسنتی و دیگران، نظارت و مدیریت کمتری را در تظاهرات بدنی خود اعمال می‌کنند (چاوشیان،1381: ص74). گرایش زنان به جراحی‌های زیبایی در تهران متأثر از عقیده شوهران آنان است. تمایل صاحبان کار در بکارگیری افراد زیبا و خوش‌اندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال مدیریت بدن زنان مؤثر است (آقایاری،1382: ص193). 5/15درصد از زنان تهرانی بر ملاک تمایزبخش بودن لباس اصرار دارند و آن را مهم‌ترین ملاک در انتخاب لباس می‌دانند (فرجی و حمیدی، 1384: ص16). جوانان مصرف‌گرا، محروم بودن از استفاده از لباس‌های مورد علاقه با سایز کوچک را نوعی محرومیّت جدی تلقی می‌کنند (ذکایی، 1386: ص19).

    2-4) تحقیقات خارجی

    تحقیقات انجام شده پیرامون زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخل کشور از حیث کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. گروه تحقیقاتی داو[6] در سال 2004 در پژوهشی با عنوان « زیبایی نقادانه»[7] طی بررسی 3200 زن از 10 کشور جهان در گروه سنی 18 تا 64 سال که به صورت پیمایش تلفنی انتخاب شده بودند، دریافتند که 44 درصد از زنان بر این باور هستند که زیبایی مقوله‌ای فراتر از ویژگی‌های جسمانی است (Toni,2004:p19). یافته‌های همین تحقیق نشان می‌دهد زنان، مفهوم زیبایی را به عنوان ویژگی‌های جسمانی ذاتی، امری کهنه و منسوخ دانسته و در عوض، موقعیت‌ها و تجربیات را به عنوان عامل توانمندساز در احساس زیبایی در نظر گرفته‌اند. از دیگر نتایج تحقیق یاد شده این است که 21 درصد از زنان با خرید محصولات زیبایی و 17 درصد از زنان با نگاه کردن به مجلات مد، زیبایی را تجربه می‌کنند (Ibid: p 9). همچنین تحقیق یاد شده بیان می‌دارد «از آنجا که از یک سو دائماً در رسانه‌های جمعی مفهوم تقلیل یافته زیبایی مورد استعمال واقع می‌شود و به دیگر مؤلفه‌های آن نظیر خوشحالی، مهربانی، تعقل، عشق و درک خود، توجهی نمیگردد و از سوی دیگر آن کیفیت خاصی از زیبایی که در رسانه‌ها مورد تأکید قرار می‌گیرد، پدیده‌ای غیرقابل دسترسی است، بیشتر زنان، خصوصاً زنان و دختران جوان‌تر که الگوهای خود را از فرهنگ عمومی اخذ می‌کنند، دچار نوعی افسردگی و خودکم‌بینی و اعتماد به نفس پایین می‌گردند» (Etcoff, 2004: p 47). از یافته‌های دیگر این پژوهش، شناسایی میزان به کارگیری محصولات مختلف آرایشی از سوی زنان به منظور احساس جذابیت بیشتر جسمانی می‌باشد. بر این اساس، دئودورانت با بیش از 82 درصد بیشترین و محصولات روشن‌کننده پوست با 9 درصد کمترین میزان استفاده را به خود اختصاص داده‌اند. محصولات مربوط به نگهداری مو، عطر و ادکلن، مرطوب کننده‌ها، محصولات مرتبط با نگهداشت صورت، محصولات رنگی و آرایشی، محصولات مرتبط با نگهداری ناخن، محصولات ضد آفتاب به ترتیب 75%، 74%، 70%، 68%، 57%، و 21% میزان استفاده را به خود اختصاص داده‌اند (Ibid: p 31).[3]

     

    در پژوهش دیگری با عنوان «زیبایی، نماد منزلت»[8]، نتایج به دست آمده نشاندهنده این نکته است که جذابیت صورت، تفاوت‌های قابل پیش‌بینی را در ارتباطات عام و خاص ایجاد می‌کند و نیز تأثیرات و جذابیت چهره می‌تواند در ترکیب با ویژگی‌های منزلتی دیگر دچار تغییر و تعدیل گردد p 140) (Webster,1983:.

    ) گافمن

    از مکاتب جامعه‌شناسی که بدن را به عنوان موضوع مباحث خود قرار داده‌اند می‌توان از مکتب کنش متقابل نمادین و آثار جامعه‌شناس کانادایی‌تبار، اروینگ گافمن یاد کرد. گافمن بر این نکته تأکید می‌کند که بین «خود اجتماعی» و یا هویت اجتماعی با «خودِ واقعی» فاصله وجود دارد. وی برداشت از «خود» را با رهیافت نمایشی‌تشریح می‌کند. گافمن با رویکرد نمایشی خود، نقش‌های اجتماعی و موقعیت‌های اجتماعی را تنها نمایش‌هایی می‌بیند که در زندگی روزمره اجرا می‌شوند. به عقیده او، «خودِ» افراد به وسیله نقش‌هایی که در این موقعیت‌ها اجرا می‌کنند، شکل می‌گیرد و معنا می‌یابد. گافمن ضمن استفاده از مفهوم «خود» تا اندازه زیادی به بدن فرد اشاره دارد. از دید او، عاملان بدنی یا جسمی نیز رأی جمع‌کن‌هایی هستند که با توسل به همه روش‌های علامت‌دهی اجتماعی، سعی دارند نظر دیگران را به خود جلب کنند. این عاملان بدنی، «معرف‌های تجسدیافته منش و منزلت‌‌اند» که می‌توانند توسط دیگر کنشگران مورد تفسیر قرار گیرند (لوپز و اسکات، 1385: ص155).

    گافمن، «خودی» را که باید در کنش‏های متقابل زندگی روزمره در نقش‏های گوناگون خلق شود، بسیار آسیب‌پذیر می‏داند؛ بنابراین برای محافظت از «خود» و اجراهای آن در زندگی روزمره مفهوم «مدیریت تأثیرگذاری»[16] را مطرح می‏کند. وی در پرداخت این مفهوم چنین ادعا می‏کند که افراد در هنگام کنش متقابل می‏کوشند جنبه‏ای از «خود» را نمایش دهند که مورد پذیرش دیگران باشد؛ اما کنش‏گران حتی در حین انجام این عمل می‏دانند که تماشاچیانشان ممکن است در اجرای نقش آن‏ها اختلال ایجاد کنند. به همین دلیل، کنش‏گران نیاز به نظارت بر تماشاچیان را احساس می‏کنند، به ویژه مراقبت از عناصری که ممکن است اخلال‏گر باشند. کنش‏گران امیدوارند «خودی» را که به ایشان نشان می‏دهند به اندازه‏ای قدرتمند باشد که خودشان می‌خواهند نشان دهند. کنش‏گران همچنین امیدوارند که نمایش آن‏ها تماشاچیانشان را وادار سازد تا داوطلبانه به دلخواه آن‏ها عمل کنند. گافمن این علاقه اصلی را به عنوان «مدیریت تأثیرگذاری» مطرح نمود (ریتزر، 1374: ص296).

    نادیده گرفتن صورت از نظر اجتماعی امری بسیار مشکل به نظر می‌رسد. صورت نشان‏دهنده سن، جنسیت، موقعیت اقتصادی- اجتماعی، سلامتی و حتی شخصیت افراد است. صورت منبع ارتباطات شفاهی و نیز روابط غیرکلامی است (Synnot,1988: p 606). از نظر گافمن، صورت در تعامل چهره به چهره و نیز در عملکردهای اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است. صورت اجتماعی یک صورت عمومی است و نیازمند تغییر دائمی نقاب موجود بر آن است. آرایش، وسیلهای برای بدست آوردن این نقاب است. تنها در شرایط احساسی شدید، تنهایی یا در حضور دوستان است که نقاب (آرایش) صورت کنار می‌رود و صورت خصوصی یا همان شخص واقعی ظاهر می‌گردد (Synnot,1990: p 61). [4]

     

    2-5) بوردیو

    بوردیو، هدف مدیریت بدن را اکتساب منزلت، تمایز و پایگاه می‌داند. وی در تحلیل خود از بدن به کالایی شدن بدن در جوامع مدرن اشاره می‌کند که به صورت سرمایه فیزیکی ظاهر می‌گردد. بوردیو تولید این سرمایه فیزیکی را در گرو رشد و گسترش بدن میداند؛ بهگونه‏ای که بدن حامل ارزش در زمینه‌های اجتماعی گردد. از نظر بوردیو، بدن به عنوان شکل جامعی از سرمایه فیزیکی، در بردارنده منزلت اجتماعی و اشکال نمادین متمایز است (Shilling,1993: p127). تبدیل سرمایه فیزیکی در واقع به معنای ترجمه و تفسیر حضور بدنی بر حسب اشکال گوناگون سرمایه (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) در میدان کار، فراغت و ... می‌باشد (Ibid : p 127). بوردیو با در نظر گرفتن بدن به عنوان یک سرمایه فیزیکی، هویت‌های افراد را با ارزش‌های اجتماعی منطبق با اندازه، شکل و ظاهر بدنی مرتبط می‌سازد (Ibid: p14).

    3-5) گیدنز

    از نظر گیدنز: «خودآرایی و تزئین خویشتن با پویایی شخصیت مرتبط است. در این معنا پوشاک علاوه بر آن که وسیله مهمی برای پنهان‏سازی یا آشکارسازی وجوه مختلف زندگی شخصی است، نوعی وسیله خودنمایی نیز محسوب میشود؛ چرا که لباس آداب و اصول رایج را به هویت شخصی پیوند می‌زند» (گیدنز، 1385: ص 95).

    به اعتقاد گیدنز، حالات چهره و دیگر حرکات بدن فراهم‏آورنده قرائن و نشانه‌هایی است که ارتباطات روزمره ما مشروط به آن‏هاست. به عبارت دیگر، برای اینکه بتوانیم به طور مساوی با دیگران در تولید و بازتولید روابط اجتماعی شریک شویم، باید قادر باشیم نظارتی مداوم و موفقیت‏آمیز بر چهره و بدن خویش اعمال کنیم (همان: صص86-87). هم‏چنین از نگاه وی: «واقعیت این است که ما بیش از پیش مسئول طراحی بدن خویش می‌شویم و هرچه محیط فعالیت‌های اجتماعی ما از جامعه سنتی بیشتر فاصله گرفته باشد، فشار این مسئولیت را بیشتر احساس می‌کنیم» [5]

    4- 5) نظریه مبادله

    بنا بر نظریه مبادله، پاسخ‌های فرد بر حسب اصل پاداش و مجازات صورت می‌گیرد؛ یعنی فرد به آن جنبه‌هایی که پاداش دربردارد، پاسخ مساعد می‌دهد و از جنبه‌هایی که به مجازات می‌انجامد، اجتناب می‌ورزد (ادیبی و انصاری،1383: ص 254). یکی از اصول کلی در نظریه مبادله، وجود سود در انجام کنش است. در این معنا، کنش فرد در خلأ صورت نمی‌گیرد و هرکسی در ازای آنچه می‌گیرد چیزی باید بدهد. هزینه نیز کوششی است که در نتیجه یک انتخاب معین و کنار گذاشتن انتخاب‌های دیگر از دست رفته و به عبارت دیگر صرف حصول رضایت و پاداش‌های بالقوه شده است (اسکید مور،1375: ص79).

     

    در نظریه مبادله، تأیید اجتماعی عنوانی کلی است که می‌تواند وجه اشتراک همه پاداش‌هایی باشد که از یک کنش ناشی می‌شوند. مردم در زندگی خود در جستجوی مطلوب واقع شدن هستند و از آن در روابط اجتماعی خود لذت می‌برند. تأیید می‌تواند صورت‌های ملموس زیادی به خود بگیرد (همان: ص86). به عبارت دیگر، موجودات در هر وضعیتی، رفتاری از خود بروز می‌دهند که بیشترین پاداش‌ها و کمترین مجازات‌ها را در بر داشته باشد (ادیبی و انصاری، 1383: ص 263).

     

     

     مدل نظری تحقیق

    این مدل براساس نتایج تحقیقات یاد شده در پیشینه مطالعات، چارچوب نظری و تعاریف نظری در قسمت روش شناسی توسط مؤلفان تهیه شده است.

    در مطالعه‌ای دیگر با عنوان «مردان واقعی هستند، درحالی که زنان آرایش می‌شوند» زیبایی درمانی و ساخت زنانگی مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. به لحاظ روش‌شناسی، تحقیق یاد شده بر پایه مصاحبه و مشاهده در یک دانشکده است که در آن زیبایی درمانی تدریس می‌شد (Black & Sharma,2001: p101). مصاحبه شوندگان، هشت نفر زن بودند که زیبایی درمانی به آنان آموزش داده می‌شد. برپایه مشاهدات انجام شده، محققان دریافتند که زیبایی درمانگرها نقش مشاور غیررسمی داشته و در حقیقت هم فعالیت عاطفی و هم فعالیت‌های مرتبط با کار روی بدن انجام می‌دهند (Ibid: p110). نکته کلی به دست آمده در مورد مراجعه کنندگان به سالن‌های زیبایی درمانی این بود که: «زنی که وارد این سالن‌ها می‌شود، در پی فعالیت‌های کاملاً اجتماعی است. نه تنها درمانگران، بلکه مشتریان، خودشان کاملاً به این امر مهم واقفند که رویه‌های عمل آنان باید منطبق با مقولات زنانی باشد که دائماً با آن‌ها سروکار دارند» (Ibid).

    در بررسی انجام شده دیگری با عنوان «پروژه بدن غایب جراحی پلاستیک، پاسخی به چهره‌های بدمنظر تلقی گردیده است. محقق در این بررسی، طی مدت 4 ماه با 20 نفر از زنانی که عمل جراحی آرایشی انجام داده‌اند مصاحبه نموده است. همه مصاحبه شوندگان سفیدپوست و ساکن جنوب غرب انگلستان بودند. گروه سنی آنان بین 23 تا 50 سال بوده و همگی به صورت پاره وقت یا تمام وقت شاغل بوده‌اند (Gimlin,2006: p 704). نتایج به دست آمده از بررسی مذکور حاکی از آن است که توسل جستن به جراحی زیبایی پس از چندین مرتبه تلاش در به کارگیری رویکردهای عملی گوناگون به منظور از بین بردن تجربیات بدنی مشکل‌ساز اتفاق افتاده است؛ بدین معنا که زنان پس از این که از اصلاحات مورد نظر در صورت و اندام‌های خود ناامید گردیده‌اند، تصمیم به انجام اعمال جراحی زیبایی گرفته‌اند .(Ibid:p705) بسیاری از توصیفات صورت گرفته از سوی مصاحبه‌شوندگان منعکسکننده مفهوم «قیافه ناجور اجتماعی» می‌باشد که در نتیجه آن بین «خود» و «بدن» فاصله ایجاد می‌گردد (Ibid: p708). مصاحبه‌شوندگان در بررسی یاد شده بر این باورند که در نتیجه نوع نگاه‌های صورت گرفته به آن‌ها و قضاوت‌های اعمال شده نسبت به آنان، احساس تألم و ناراحتی نموده‌اند. افراد یاد شده، احساس ناراحتی موجود در خود را نوعی «آگاهی از خود» تلقی نموده‌اند. پژوهشگران در نهایت با جمع‌بندی نظرات مصاحبه شوندگان بیان می‌دارند: «بدنی که دارای ظاهری ناجور است به صورت «دیگری[11]» تجربه می‌شود و هر تلاشی برای از بین بردن ناسازگاری در قیافه را می‌توان به عنوان کوششی در راستای اتحاد «بدن» و «خود» تفسیر نمود»[6] (Ibid: p705).

    بر مبنای تحقیقی از «جونز والاس»، افرادی که به خاطر موانعی چون طبقه اجتماعی، فقر اقتصادی و ... قادر به تأمین چنین استانداردهایی نیستند، دچار بحران هویتی، عدم کفایت و ضعف اعتماد به نفس می‏شوند. فرهنگِ مصرفی، انسان‌ها را تشویق می‌کند تا پوست، مخصوصاً پوست زنانه را به گونه‌ای تلقی کنند که لازم است همواره به منظور حفاظت در برابر گذر زمان روی آن کار مداوم صورت پذیرد تا بدین ترتیب، پوست بتواند ویژگی تفاوت جنسیتی خود را حفظ نماید (Ahmed,2001: p11). بدن نقش واسطی را بین مصرف و هویت فرد ایفاء می‌کند و به مکان اصلی نمایش تفاوت‌ها تبدیل گردیده است. فرهنگ مصرفی، منابع فرهنگی و نمادین بسیاری را برای مدسازی شخصی در اختیار افراد قرار می‌دهد که بدن برای آن‌ها اهمیت دارد[7]

  • فهرست و منابع روش تحقیق رابطه بین وضعیت اقتصادی با پذیرش اجتمایی دانش آموزان ابتدایی ایذه

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    × ادیبی، حسین و انصاری،عبدالمعبود(1383)،«نظریه­های جامعه شناسی»، تهران، نشر دانژه.

    × اسکید مور، ویلیام (1375)، «نظریه‌های جامعه‌شناسی، تفکر نظری در جامعه‌شناسی»، (علی­محمد حاضری و دیگران)، تهران، انتشارات تابان.

    × آقایاری، سحر(1382)، «بررسی گرایش زنان به جراحی پلاستیک»، پایان‌نامه مقطع کارشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

    × چاوشیان، حسن (1381)، «بدن به مثابه رسانه هویت»، مجله جامعه‌شناسی ایران، ش 4.

    × ذکایی،محمد سعید(1386)، «فرهنگ مطالعات جوانان»، تهران، انتشارات آگه.

    × ذکایی، محمدسعید (1386)، «جامعه شناسی جوانان ایران»، تهران، انتشارات آگه.

    × رضایی، محمدحسین (1384)، «تحلیل جامعه شناختی پوشش اسلامی»، فصلنامه مصباح، ش46، سال دوازدهم.

    × رفیع‌پور، فرامرز (1376)، «توسعه و تضاد»، تهران، شرکت سهامی انتشار.

    × ریتزر، جورج (1374)، «نظریه‌های جامعه‌شناسی در دوران معاصر»، (محسن ثلاثی)، تهران، انتشارات علمی.

    × سراج زاده ،حسین(1381)،«چالش­های دین و مدرنیته»، تهران، انتشارات طرح نو.

    × سرمد، زهره و دیگران (1382)، «روش‌های تحقیق در علوم رفتاری»، تهران، انتشارات آگاه.

    × شویده، کریستین و فونتن، اولیویه (1385)، «واژگان بوردیو»، (مرتضی کتبی)، تهران، نشرنی.

    × علی­محمدزاده، خلیل و سلیمانی، زهرا (1384)، «زن، حجاب و حقوق از نگاهی دیگر»، تهران، انتشارات فردوس.

    × فاضلی، محمد (1382)، «مصرف و سبک زندگی»، قم، انتشارات صبح صادق.

    × فرجی، مهدی و حمیدی، نفیسه (1384)، «نگرش زنان نسبت به انواع پوشش‌های رایج»، تهران، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی.

    × گیدنز، آنتونی (1385)، «تجدد و تشخص؛ جامعه و هویت شخصی در عصر جدید»، (ناصر موفقیان)، تهران، نشر نی.

    × لوپز، خوزه و اسکات، جان (1385)، «ساخت نظریه اجتماعی»، (حسین قاضیان)، تهران، نشر نی.

     

    × هنسن، جوزف و دیگران (1381)، «آرایش، مد و بهره‌کشی از زنان»، (افشنگ مقصودی)، تهران، نشر گل آذین.

    * Ahmed, S & Stacy, J (2001), “Thinking through the Skin”, London, Routledge.

    * Black, P & Sharma, U (2001), “Men are real, women are made up: Beauty Therapy and the Construction of feminity”, The Editorial Board of Sociological Review.

    * Etcoff, N (2004), “The real truth about beauty: a global report”, Finding of the Global Study on Women, Beauty and Well being.

    *Gimlin, Debra (2006), “The Absent Body Project: Cosmetic Surgery as a Response to Bodily Dye-appearance”, Sociology, Vol.40, No.4.

    * Gottfried, Heid (2003), “Tempting bodies: shaping gender at work in Japan.”, Sociology, Vol.37,No.2.

    * Howson, A & Inglis, D (2001), “The body in sociology: tensions inside and outside sociological though”, The Editorial Board of Sociological Review.

    * Shilling,Chris (1993), “Body and Social Theory”, London, Sage Publication.

    * Synnot, Anthony (1988), “Truth and Goodness, Mirrors and Masks, part I: Sociology of Beauty and Face.”, British Journal of Sociology, Vol.40, No.4.

    * Synnot, Anthony (1990), “Truth and Goodness, Mirrors and Masks, part II: Sociology of Beauty and Face.”, British Journal of Sociology, Vol.41, No.4.

    * Toni, C. Antonucci (2004), “The Dove Roport: Challenging Beauty.”, New York, Edelman publication.

    *Tsianakas,V & Rice, K (2005), “Gender Impact Assessment: Body Image.”, Australia, Women's Health Publication.

    * Webster, M. & Driskell, J (1983), “Beauty as Status”, American Journal of Sociology,Vol.89, No. 1.

    *Wellington, A. Christine & Bryson, R. John (2001), “At Face Value: Image Consultancy Emotional Labour and Professional Work”, Sociology, Vol.35, No.4.

ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت